توضیحات وزارت آموزش و پرورش در خصوص جلسه فانی با تشکل‌های صنفی معلمان

 وزارت آموزش و پرورش با ارسال جوابیه ای برای خبرگزاری کار ایران (ایلنا) گفته وزیر آموزش و پرورش از ابتدای دوره سرپرستی ضمن تاکید بر نقش و جایگاه تشکل‌های صنفی معلمان، همواره از این تشکل‌ها به عنوان یک فرصت یاد کرده است.

وزارت آموزش و پرورش با ارسال جوابیه ای برای خبرگزاری کار ایران (ایلنا) گفته وزیر آموزش و پرورش از ابتدای دوره سرپرستی ضمن تاکید بر نقش و جایگاه تشکل‌های صنفی معلمان، همواره از این تشکل‌ها به عنوان یک فرصت یاد کرده است.

به گزارش خبرنگار ایلنا، این وزارتخانه در واکنش به خبر «فانی با حالت قهر جلسه با تشکل های صنفی معلمان را ترک کرد» که در تاریخ ۹ تیر در خبرگزاری کار ایران (ایلنا) منتشر شد، تاکید کرده وزیر آموزش و پرورش دولت تدبیر و امید برخلاف رویه تک صدایی گذشته و نادیده گرفتن نقش تشکل‌های مردم نهاد در دستگاه تعلیم و تربیت، به شکلی بی سابقه در مدت کوتاه عمر این دولت، چهار نشست عمومی و اختصاصی با تشکل‌های صنفی معلمان برگزار کرده است.

گفتنی است سخنگوی کانون صنفی معلمان ایران در خبر یاد شده جزییات دیدار تعدادی از تشکل‌ها صنفی معلمان از جمله کانون صنفی معلمان ایران (تهران)، انجمن اسلامی معلمان و سازمان معلمان با وزیر آموزش و پرورش را تشریح کرده بود.

آنطور که در جوابیه وزارت آموزش و پرورش آمده است، نشست مورد اشاره به دعوت این وزارتخانه برگزار شده و هنگام میزبانی چنین نشستی واژه «قهر» مفهومی ندارد.

این نهاد دولتی در عین حال گفته وزیر آموزش و پرورش در این نشست از «ایجاد سازمان رفاهی معلمان و پیگیری افزایش ۲۰ درصدی حقوق معلمان ابتدایی» و «اولویت استخدام فرزندان فرهنگیان» خبر داده و درخصوص بحث رتبه بندی، آمادگی خود را جهت دریافت نظرات کارشناسان و خبرگان و ارائه دیدگاه‌ها به مراکز تصیم گیر اعلام کرده است.

متن کامل جوابیه وزارت آموزش و پرورش بر اساس قانون مطبوعات در ادامه می‌آید:
۱ـوزیر آموزش و پرورش دولت تدبیر و امید از ابتدای دوره سرپرستی با اشاره به سخنان رئیس جمهور محترم مبتنی بر حمایت از تشکل‌های مردم نهاد بر نقش و جایگاه تشکل‌های معلمی تاکید نموده و همواره از تشکل‌های صنفی با عنوان یک فرصت یاد کرده و در مصاحبه‌های مختلف به این مهم اشاره کرده است.

۲ ـ وزیر آموزش و پرورش دولت تدبیر و امید برخلاف رویه تک صدایی گذشته و بی توجهی و نامهربانی و نادیده گرفتن نقش تشکل‌های مردم نهاد در دستگاه تعلیم و تربیت به اذعان برخی حاضران در جلسه همفکری و هم اندیشی با تشکل‌های صنفی معلمان به شکلی بی سابقه در مدت کوتاه عمر این دولت فارغ از گرایشات و سلایق سیاسی چهار نشست عمومی و اختصاصی با تشکل‌های صنفی معلمان برگزار کرده است.

۳ ـ درست بودن تشکل‌های انجمن‌های معلمی به عنوان یک اعتقاد در نزد وزیر آموزش و پرورش موجب شده تا مدیران کل استانی هم با تشکیل مجلس معلمان در برخی از استان‌ها از ظرفیت فکر و  اندیشه جامعه فرهنگیان استفاده نمایند.

۴ ـ نشست مورد اشاره به دعوت وزارت آموزش و پرورش صورت پذیرفته بنابراین در میزبانی چنین نشستی واژه «قهر» مفهومی ندارد ضمن آنکه تمدید زمان این نشست از یک ساعت به سه ساعت بیانگر اهتمام، توجه، علاقه و پیگیری وزیر آموزش و پرورش نسبت به مسائل ودغدغه های معلمی و تشکل‌های صنفی بوده است و با عنوان غیر واقعی «قهر» توسط مصاحبه کننده در تناقص آشکار می‌باشد.

۵ ـ وزیر آموزش و پرورش در این نشست درخصوص مسائل معیشتی معلمان از «ایجاد سازمان رفاهی معلمان و پیگیری افزایش ۲۰ درصدی حقوق معلمان ابتدایی» و «اولویت استخدام فرزندان فرهنگیان» خبر داد و درخصوص بحث رتبه بندی آمادگی خود را جهت دریافت نظرات کارشناسان و خبرگان و ارائه دیدگاه‌ها به مراکز تصیم گیر اعلام کرد.

http://ilna.ir/news/news.cfm?id=183065

 

نگاهی به آموزش ابتدایی در کشور سوئد- گفت و گوی تارنمای کانون صنفی معلمان ایران با مارشی


 نخست تشکر می کنیم از وقتی که به سایت کانون صنفی معلمان ایران دادید. امیدواریم بتوانیم در این فرصت ،بیشترین بهره را از تجربه های ارزشمند شما ببریم. ما با هدف آشنایی با آموزش و پرورش سوئد و در راستای گسترش دانش در آموزش و پرورش تطبیقی این گفت و گو را ترتیب داده ایم. در ابتدا ممنون می شویم اگر خود را برای خوانندگان ما معرفی نمایید.

من مارشی هستم، یعنی در واقع این نامی است که دانش آموزانم در سوئد مرا به آن صدا می زنند. . با اینکه اطلاعات چندانی از سیستم آموزشی فعلی ایران ندارم و از فعالتهای کانون صنفی معلمان ایران هم تقریبا بی اطلاعم امیدوارم بتوانم اطلاعات مفیدی به شما بدهم. از آنجایی که من در سوئد معلم هستم و در بخش اداری آموزش و پرورش نیستم. بنابراین فقط در حیطه کاری خودم و کار معلمی ام می توانم صحبت کنم. از طرف دیگر آموزش و پرورش سوئد و آنچه که در آن می گذرد آنقدر وسیع است که نمی توان در یک جلسه به همه ی زاویه های آن پرداخت. و بیان آن از عهده یک نفر هم خارج است.  27 سال است که در سوئد در مقطع دبستان درس می دهم. در ایران هم چند سال مدرس و مربی دانشگاه بودم. در  سه رشته درسی آموزش می دهم، ورزش و تندرستی و  صنایع دستی. هم مدرک های دانشگاهی این رشته ها را و هم مجوز کار در مدرسه ها در 3 رشته را دارم. مجوزی که   آموزش و پرورش سوئد بر اساس کسب و یا تکمیل مدارک تحصیلی در رشته های مربوطه صادر می کند آموزش و پرورش سوئد بر اساس یک سیستم قدیمی که از گذشته داشته بنا شده اما مرتب و هر چند سال یک بار تغییر می کند. در طول این 28 سالی که من در سوئد هستم سیستم آموزشی چند بار تغییر کرده است.  کارشناسان به طور پیوسته روی آن کار می کنند ودر حال تغییر و توسعه آن هستند.. جدید ترین تغییرات به سال 2012 برمی گردد.یکی از همین تغییرات در خصوص سیستم ارزشیابی دانش آموزان است. در سوئد سال هاست که به دانش آموزان نمره نمی دهند مثلا از یک تا بیست. اما در سال های گذشته از چهار ملاک کیفی  قبولی خیلی خوب، قبولی خوب   قبولی و غیر قابل قبول استفاده می شد که در واقع مردودی تا پیش ازکلاس نهم، عملا وجود نداشته و ندارد.اما در سیستم جدید این چهار سطح به شش سطح از A تا F تبدیل شده است بدین وسیله امکان ارزشیابی دقیق تر فراهم شده واین ارزشیابی طبق ضوابط تعیین شده در جدولی که دانش آموز از آن مطلع است انجام میشود و از کلاس ششم نمره می گیرند.   

مدرسه موظف است تا با برنامه های جبرانی و اقدامات لازم دانش آموزان ضعیف را به سطح قابل قبولی برساند. این اقدامات با مشارکت و توافق مستقیم دانش آموز، سرپرست او و معلم مربوطه برنامه ریزی میشود

 - اگر درباره ی مقطع های آموزشی هم توضیح دهید ممنون می شویم.

مقاطع آموزشی در سوئد شامل دوره ابتدایی، دبیرستان ، مدارس بزرگسالان و تدریس زبان سوئدی برای تازه واردین بزرگسال  غیر سوئدی است.

دوره پیش دبستانی یک سال و اختیاری است و مانند دوره ابتدایی دارای اهداف تعیین شده از وزارت آموزش و پرورش است. اما دبستان 9 سال و اجباری است و از 7 سالگی شروع می شود. سرپرست بچه موظف است کودک خود را به دبستان بفرستد و دولت هم موظف است که همه ی هزینه تحصیل بچه را بپردازد. یعنی در واقع،همه ی مدرسه های سوئد از دبستان تا دبیرستان، رایگان هستند اما در 9 سال اول تمامی هزینه های کتاب، دفتر، نوشت افزار و. . . از طرف دولت (کمون) پرداخت می شود. دولت موظف است صرف نظر از اختلاف های نژادی،فرهنگی،دینی، و... همه ی هزینه های بچه ها را بپردازد. دانش آموزان ناهار را نیز به صورت رایگان در مدرسه صرف می کنند و برای دانش آموزانی که بعد از تمام شدن ساعات درسی در بخش وقت آزاد می مانند میان وعده هم سرو میشود. دانش آموزان تمامی تکلیف های درسی خود را در مدرسه انجام می دهند و اجباری به انجام تکالیف درسی در منزل ندارند.

دوره ی دبیرستان هم 3 سال و اختیاری است.  هدف از تدریس زبان سوئدی برای تازه واردین بزرگسال ورود هر چه سریعتر به جامعه سوئد و بازار کار و استقلال مالی است.

 پس از روی کارآمدن دولت ائتلافی در دو دوره اخیر، به مدرسه هایی به نام مدرسه های آزاد هم اجازه راه اندازی داده شده است. البته شهریه های آنها نیز همانند مدرسه های دولتی از طرف دولت ( و در واقع شهرداری ها) پرداخت می شود اما در برنامه ریزی سازمانی شان کمی دست شان باز تر است . مثلا برخی از آنها این گونه تبلیغ می کنند که هدف شان کار بیشتر روی درس ریاضی است. یا تدریس شان به زبان انگلیسی است . برخی از نیروهایی هم که استخدام کرده اند در واقع معلم رسمی نبوده اند. شمار این مدرسه ها رو به فزونی است و به نظر می رسد که بیشتر هدف شان سودبری است. اخیرا کار این مدرسه ها بیشتر و بیشتر مورد ارزیابی  قرار می گیرد و خبرهای متفاوتی از آنها شنیده می شود. حتی بعضی از آنها اعلام ورشکستگی کرده اند. هم اکنون چند وقتی است که رسانه ها خبرهایی از سودهای هنگفت این مدرسه ها منتشر می کنند و دولت هم نظارت اش را زیادتر و شدیدتر کرده است. بودجه ی این مدارس که از کمون دریافت می شود وارد فعالیتهای اقتصادی و سوددهی می شود که مورد انتقاد و اعتراض افراد بسیاری است . البته برخی آزادی ها را هم به دانش آموزان می دهند که برای دانش آموزان گیرایی دارد. مثلا در برخی از مدرسه های آزاد این که دانش آموزان با خود تلفن همراه به کلاس درس بیاورند مشکلی ندارد. البته در خود مدرسه های معمولی هم این ،مسأله تا اندازه ای سلیقه ای است. در خود مدرسه و کلاس من، ما جعبه ای داریم که هر روز پیش از شروع کلاس دانش آموزان موبایل های خود را در آن می گذارند.  البته اعتراض ها به مدرسه های آزاد هم جنبه های مالی دارد و هم جنبه های آموزشی. پس از گذشت چند سال از راه اندازی این مدرسه ها،به جز شمار کمی از آنها، بقیه نتیجه آموزشی چندان خوبی هم نداشتند.

 - آموزش و پرورش در سوئد تا چه اندازه متمرکز است؟

در سوئد،یک سری اهداف کلی آموزش و پرورش و رئوس مطالبی که دانش آموزان باید در هر درس و پایه ای بخوانند و یادبگیرند از طرف وزارت آموزش و پرورش ابلاغ می شود اما معلمان اختیار انتخاب کتاب درسی و روش تدریس را دارند. در واقع در هر درس چندین جور کتاب درسی هست که می توان از بین آن ها یکی را انتخاب کرد ویا از هرکدام یک بخش را برای آموزش برگزید و از فیلم و وسایل ارتباط جمعی هم استفاده می شود. زبان رسمی آموزش کشور، زبان سوئدی است. آموزش هم به زبان سوئدی است بجز در مناطق شمالی که سامی ها هستند و آموزش در مدرسه به زبان سامی صورت می گیرد. آنها هم البته برای ارتباطات خود با دیگر نقاط کشور باید زبان سوئدی را یاد بگیرند و در واقع آنها هم در مدرسه هایشان زبان سوئدی را می خوانند اما زبان آموزش شان سامی است.(نا گفته نماند یکی از دلایل آموزش به زبان سامی در این مناطق این است که گویا آنها ساکنان قدیمی سوئد به شمار می آیند.) کلا به لحاظ حق انتخاب و احترام به عقاید فردی و  فرهنگی اجازه تاسیس مدارس مختلف داده می شود بطور مثال مدارس فنلاندی هم وجود دارد و یکی از مدارس آزاد هم الزهرا نام دارد.

سه درس مهم(اصلی) در دوره ی ابتدایی، زبان سوئدی، زبان انگلیسی و ریاضی است.  این سه درس دارای اهمیت زیادی هستند به طوری که در سال نهم برای انتخاب رشته دبیرستانی علاوه بر درس های تخصصی رشته ی مورد نظرِ خود، باید در این سه درس نیز وضعیت قابل قبولی داشته باشند.

در سوئد مسئولان مدرسه اختیارات زیادی دارند. مثلا قراردادهای مالی معلمان در موقع استخدام با مدیر مدرسه و با حضور یک نماینده از سندیکا و با توافق معلم نوشته می شود. قراردادها یکسان هم نیستند و از یک مدرسه به مدرسه و از یک معلم به معلم دیگر فرق می کند.

هر معلم باید 35 ساعت در مدرسه باشد. اما این که چند ساعت تدریس می کند به درس و مدرسه مربوط است. 10 ساعت هم به صورت اعتمادی کار می کند. به این معنا که می تواند به دلخواه خود هر کجا بخواهد کار کند بدون اینکه نیازی به گزارش کار داشته باشد. البته یک معلم عملا بیشتر از ساعات موظف کار می کند. در هر هفته معلمان سه جلسه با یکدیگر و با مدیر مدرسه برگزار می کنند . برخی از این جلسه ها با همکاران یک درس تشکیل می شود و درباره ی بچه ها و آموزش صحبت می شود. شمار دانش آموزان کلاس ها هم فرق می کند. مثلا در درس من که صنایع دستی است ظرفیت اتاق 16 نفر است. اگر تعداد دانش آموزان به حد 25 به بالا برسد و نتوانند دو کلاس تشکیل دهند اغلب تعداد معلمان کلاس را به دو یا سه نفر افزایش می دهند. در هر صورت مدرسه با توجه به شرایط خودش،تصمیم های زیادی می تواند بگیرد.

- اهداف آموزش و پرورش سوئد چیست؟

اصل بنیادی در آموزش و پرورش سوئد،آموزش دموکراسی و تقویت آن است. در بیشتر مدارس سوئد دانش آموزان در همان روزهای آغاز هر سال تحصیلی در گروه های چند نفره در فعالیتهای غیر درسی جالب و با محتوی آموزش دموکراسی شرکت کرده و با هم همکاری می کنند.

در امور مختلف مربوط به آموزش و مدرسه حتی در ارزشیابی نظر دانش آموز خواسته می شود. از او می خواهند که خودش برای عملکرد خود در آن درس یا فعالیت نمره ای را در نظر بگیرد. چنان چه نظر او با نظر معلم یکسان یا نزدیک به هم نبود هریک باید دیگری را قانع کند که چرا چنین امتیازی را  کم یا زیاد در نظر گرفته اند. در پایان نیز نمره به شکل توافقی میان دانش آموز و معلم در نظر گرفته می شود.

نکته ی دیگر این که در مدرسه های سوئد هیچ گونه لباس فرمی برای دانش آموز در نظر گرفته نمی شود زیرا این کار را با جو دموکراتیک مورد نظر در این کشور همخوان نمی دانند. در بیشتر مدرسه های سوئد بچه های اول تا نهم در یک فضای کلی هستند، گرچه دیواری میانشان نیست به نوعی این فضا تقسیم بندی و برنامه ریزی می شود که تنشی میان دانش آموزان بزرگ تر و کوچک تر ایجاد نشود. البته با حضور معلمین.

در هر مدرسه فضاهای گوناگونی وجود دارد. حتماً دارای کتابخانه ای با کتاب های متنوع بوده و هر مدرسه کتابدار خود را دارد. زمین ورزش مخصوص به خود را هم دارند. همه روزه یک پرستار در مدرسه حاضر است که مراقبت از بهداشت و سلامتی دانش آموزان را برعهده دارد. بعضی روزها  نیز یک پزشک در مدرسه حاضر می شود تا کودکانی که نیاز به کارهای درمانی دارند را مورد معاینه و درمان قرار دهد. همچنین متخصصین دیگر نظیر گفتار درمان و روانشناس نیز روزهایی از هفته را در مدرسه حاضر می شوند.

یک روز بنام روز پاکیزگی را در مدرسه به پاکیزه کردن مدرسه و کلاس اختصاص می دهند و همگی دانش آموزان به تمیز کردن محیط آموزشی می پردازند.

یک روز بعد از ظهر در یک نیم سال هم به تعمیرات جزئی مدرسه اختصاص داده می شود. در این روز اکثر دانش آموزان با همراهی و همکاری پدر و مادرهایشان و گاهی معلمان به رفع اشکالات احتمالی موجود در مدرسه می پردازند. معلمی هم که در گردهمایی حاضر شود در ازای آن می تواند یک روز به مرخصی برود.

در سوئد به محیط زیست هم بسیار بسیار اهمیت می دهند و آموزش حفظ محیط زیست بسیار مهم است. با توجه به تنوع گیاهی- جانوری بچه ها در آنجا با انواع و اقسام گل و گیاه و درخت محیط زندگی خود و برخی ویژگی های زیستی آنها آشنا می شوند.

- جایگاه آموزش دین در مدرسه های سوئد چگونه است؟

علوم اجتماعی شامل جامعه شناسی، تاریخ، جغرافیا و دینی است.محتوای درس دینی بیشتر معرفی دین های گوناگون است نه آموزش یک دین خاص و طرفداری از آن. در آنجا به بچه ها می گویند که هر دین چه می گوید و پیام اش چیست. در گذشته به هنگام فارغ التحصیلی بچه ها آنها را به کلیسا می بردند و در آنجا تشریفاتی را انجام می دادند اما هم اکنون بیشتر مدرسه ها دیگر این کار را انجام نمی دهند. احترام به پیروان دین های مختلف حتی در تهیه ی غذا برای ناهار نیز در نظر گرفته می شود. مثلاً در انتخاب غذای حلال برای دانش آموزان مسلمان.

- آموزش های جنسی در سوئد چگونه است و در چه سن یا مقطعی به آن می پردازند؟

این گونه آموزش ها در آنجا بسته به سن و سال و نوع و زمان پرسش های دانش آموزان متفاوت است. مثلا اگر کودکان در سن  پایین در چگونگی بچه دار شدن پدر و مادرها و یا تولد خود کنجکاوی کنند، با اشاره به تصاویر کارتونی که لک لکی در حال پرواز کیسه حاوی کودکی را به منقار گرفته ،نوزادان را هدیه ی این پرندگان به خانواده ها می خوانند ولی درسنین بالاتر پاسخهایی متناسب با درک کودکان به آنها میدهند. اما آموزش های جنسی به طور رسمی به گمانم از سال های چهارم یا پنجم آغاز می شود و همواره پرستار مدرسه برای پاسخگویی به پرسش های دانش آموزان در این باره آماده است و در این رابطه هیچ گونه تابوی سفت و سختی وجود ندارد.  

 - تربیت و استخدام معلم در سوئد به چه شکل انجام می شود؟

اولاً بگویم که معلمی در سوئد شغل بسیار دشوار و پر زحمتی است. یک معلم در تمام ساعات روز مشغول فعالیت می باشد.

بطور طبیعی برای هر دانش آموز در هر ترم حد اقل یک جلسه گفتگوی پیشرفت تحصیلی با حضور والدینش باید انجام شود و نتیجه آن برای پیگیری به ثبت برسد.  بعلاوه در صورت لزوم معلم وضعیت اضطراری دانش آموز را  بررسی نموده با خانواده ی او بوسیله جلسات گفتگوی حضوری، تلفنی و یا از طریق ایمیل ارتباط برقرار می نماید.

معلم بطور معمول در 2 تا 3 جلسه هفتگی با همکاران و مدیر که قبلاً نیز به آن اشاره شد، شرکت می کند. شرکت دردهها فعالیت بروکراتیو دیگر که اخیرا مسولین سعی بر کم کردن آن دارند نیز  از وظایف اوست. همین دشواری ها موجب شده تا نسل جدید جوانان سوئدی تمایل زیادی برای ورود به شغل معلمی نداشته باشند. به رغم اینکه درآمد آن نسبتاً بد نیست و در طول سال از تعطیلات خوبی برخوردارند. اما در مورد نحوه ی ورود به این شغل باید بگویم معلمی شغلی کاملاً تخصصی محسوب می شود. به همین دلیل برای ورود به این کار باید حد اقل تحصیلات دانشگاهی در حد لیسانس داشت. از سال 2012 نیز مقرر شده افزون بر تحصیلات تخصصی برای معلمان پروانه ی تدریس صادر شود. و نیز بنا بر این شده که تا سال 2015 تمامی معلمان باید دارای تحصیلات تخصصی باشند. تربیت معلم به صورت ویژه برای مقطع های مختلف صورت می گیرد. مثلاً برای پیش دبستان، معلم اول تا سوم، چهارم تا ششم و یا چهارم تا نهم. چون در سوئد مدرسه زیر نظر کمونها( شهرداریها ) بوده و بودجه ی خود را از آنها دریافت می کند، معلم برای مدرسه تقاضای کار می فرستد. در صورت دارا بودن شرایط اولیه در مصاحبه ی حضوری با مدیر مدرسه و در حضور نماینده ی سندیکای معلمان شرکت می کند. چنانچه در همه ی موارد از جمله حقوق ماهانه به توافق برسند می تواند در همان مدرسه مشغول به کار شود.

- تشکل های صنفی چه جایگاهی در آموزش و پرورش و در میان معلمان دارند؟ 

دو تشکل معلمی در سوئد وجود دارد که پیش تر یکی از آنها به امور معلمان مدرسه و دیگری به کارهای معلمان دانشگاه می پرداخت. اما اکنون هر دو در یک راستا حرکت می کنند و درتلاشند تا از حقوق مادی و معنوی معلمان در مقابل کارفرمایان دفاع کنند. تقریباً تمام معلمان هم تحت پوشش آنها قرار دارند. این تشکل ها توسط دولت به رسمیت شناخته شده و قسمتی از بودجه ی آن ها از طریق دریافت حق عضویت تأمین می شود. حق عضویت به صورت ماهانه از حقوق معلمان کسر می گردد که مبلغ نسبتاً قابل ملاحظه ای هم هست. نمایندگان سندیکای معلمان در تمامی مدرسه های سراسر کشور حضور دارند. در واقع در هر مدرسه یک معلم نماینده ی سندیکاست که ساعات درسی کمتری می گیردولی در عوض به کارهای مربوط به سندیکا می پردازد و جلسات مرتبی با اعضای خود دارند که جزء ساعت کار معلم به حساب می آید . به طور کلی کار سندیکا ها چانه زنی در مورد حقوق مادی و معنوی معلمان است. مثلاً هنگامی که معلمی برای مصاحبه با مدیر برای کار در مدرسه می آید نماینده ی سندیکا حتماً حضور دارد و معلم را با حقوق خود آشنا می نماید در ضمن او را به نکاتی که بتواند با استفاده از آن ها دستمزد بیشتری را تقاضا کند، آگاه می نماید. نکته ی دیگر این که سندیکا ها با اداره ی بیکاری مرتبط بوده و در صورت بیکار شدن یک معلم برای دریافت حقوق بیکاری او اقدام می نمایند.

این نکته را نیز اضافه کنم که افزایش حقوق معلمان در سوئد برمبنای تورم سالانه می باشد که البته میزان این تورم درسال بسیار ناچیز است. یک معلم تمام وقت نه نیاز به کار کمکی برای امرار معاش دارد و نه انرژی و وقت اضافی برای آن دارد

همه دانش آموزان هم از دوره ابتدایی یک زنگ درسی را به نام شورای کلاسی دارند. دراین جلسات دانش آموزان نظرات، پیشنهادها و انتقادات خود را مطرح می نمایند. سپس نمایندگان آنها مطالب مطرح شده توسط دانش آموزان را در جلسه شورای دانش آموزی هفتگی که با شرکت مدیر و مسولان برگزار می شود با آن ها در میان می گذارند و پاسخ آن ها را در جلسه بعدی شورای کلاسی به دانش آموزان اعلام می کنند.

 در پایان از طرف کانون صنفی معلمان ایران مجدداً از شما به دلیل حضور در این گفت و گو تشکر می نماییم.

http://moaleman.org/reports-interviews/item/293-gofego-marshi.html

 

 

دردسرهای ثبت نام در مدارس پایتخت

نرگس محمدی،خبرگزاری مهر

فصل امتحانات دانش آموزان به اتمام رسیده و والدین دغدغه ثبت نام فرزندانشان را در مدارس دلخواه خود دارند اما امسال نیز به روال هر ساله با موانعی همچون تعیین محدوده جغرافیایی مدارس، دریافت پول، شروط مدیران مدارس برای ثبت نام خارج از ضوابط تعیین شده و ... مواجه هستند.

به گزارش خبرنگار مهر، با اتمام امتحانات دانش آموزان، دغدغه خانواده ها برای ثبت نام به ویژه خانواده هایی که فرزند نوآموز و یا تغییر پایه دارند، دو چندان می شود. چرا که خانواده ها باید به دنبال مدرسه ای مناسب که در عین حال در محدوده جغرافیایی منزلشان است باشند. اما در موارد زیادی مدرسه های منتخب خانواده خارج از محدوده جغرافیایی است و این آغاز مشکلات ثبت نام در مدارس است.

انتقاد والدین از تعیین محدوده و دریافت پول

با گذشت تقریبا سه هفته از آغاز ثبت نام های سال جدید تحصیلی 94-93  بیشتر شکایت خانواده ها موضوع تعیین محدوده و مدارسی است که در خارج از این محدوده قرار دارند و سوء استفاده برخی از مدیران از شرط تعیین محدوده. معصومه اختری یکی از ساکنان منطقه 3 پایتخت است که درصدد ثبت نام نوآموز خود در یکی از مدارس دولتی این منطقه است. او می گوید:« فاصله مدرسه تا منزل مسکونی ما یک خیابان است. اما مدیر مدرسه تاکید می کند که به دلیل آنکه خانه ما در آنسوی خیابانی است که مدرسه تاسیس شده است، در محدوده ثبت نام قرار نداریم و باید در مدرسه دیگری که فاصله اش با خانه ما زیاد است ثبت نام کنم.»

او درباره اینکه آیا به ستاد ثبت نامه منطقه مراجعه کرده است، می گوید:« پس از پایان امتحانات فرزندم تاکنون دو بار به ستاد منطقه سه مراجعه کرده ام اما جواب آنها در هر دو بار منفی بوده است.»

اختری توضیح می دهد که منطقه 3 از جمله مناطقی است که تنوع مدارس غیردولتی در آن بسیار زیاد است و تعداد مدارس دولتی چندان زیاد نیست. به همین دلیل انتخاب مدرسه مناسب برای فرزندم بسیار مشکل است.

تعیین محدوده ابزاری برای دریافت پول از والدین

 

مریم محققی یکی دیگر از والدین ساکن در منطقه 11 با بیان اینکه مشکل ثبت نام و تعیین محدوده تنها در تهران وجود دارد، می گوید:« در حال حاضر خانه ما در محدوده تعیین شده مدرسه مورد نظر نیست و مدیر مدرسه پذیرفته به ازای دریافت مبلغ 400 تا 500 هزار تومان حاضر  است فرزندم را ثبت نام کند.

او درباره اینکه آیا به دلیل رفتار غیرقانونی مدیر مدرسه به ستاد ثبت نام شکایت کرده است،توضیح می دهد:« شکایت از مدیر مدرسه هیچ مشکلی را حل نمی کند. خانواده های زیادی بودند که حاضر به پرداخت این میزان هزینه هستند. من نیز ترچیح می دهم به جای کاغذ بازی و رفت و آمد بیهوده این هزینه را پرداخت کنم. چرا که فاصله خانه تا مدرسه مورد نظر اندک است و اگر قرار باشد در مدرسه دیگری ثبت نام کنم باید همین میزان هزینه را برای سرویس مدرسه پرداخت کنم. به همین دلیل ترجیح می دهم که این هزینه را به مدرسه پرداخت کنم.»

تنوع مدارس و کاهش مدارس دولتی در مناطق مختلف

مهدی بهلولی دبیر و کارشناس آموزشی نیز با اشاره به اینکه در حال حاضر عمده مشکلات ثبت نام در مدارس دولتی به دلیل افزایش تنوع مدارس و کم شدن مدارس دولتی در مناطق مختلف شهر تهران است، می‌گوید:« در گذشته چنین مشکلاتی برای ثبت نام وجود نداشت. اما با افزایش تنوع مدارس مانند مدارس هیأت امنایی، سمپاد ،نمونه دولتی و ...تعداد مدارس دولتی در هر منطقه کم شده و در نهایت بسیاری از خانوده ها به دلیل فاصله زیاد بین مدرسه و خانه ترجیح می دهند فرزندانشان در مدارس غیر دولتی ثبت نام کنند.  این در حالی است که براساس قانون اساسی آموزش رایگان حق همه دانش آموزان است.

به گفته او، یکی دیگر از مشکلات، عدم تناسب کیفیت مدارس دولتی است. در هر منطقه یک یا دو مدرسه دولتی وجود دارد که اصولاً خانواده ها تمایل به ثبت نام فرزندانشان در این مدارس دارند. وقتی مدیر مدرسه با افزایش تقاضاهای خارج از محدوده مواجه می شود و از سوی دیگر سرانه مدارس به آنها پرداخت نمی شود، تلاش می کند قانون را دور زده و شرطهایی برای ثبت نام برای والدین بگذارند.

 

ضرورت بازنگری تعیین محدوده های مدارس

بهلولی توضیح می‌دهد که با توجه به گستردگی شهر تهران و افزایش جمعیت پایتخت، باید آموزش و پرورش، تعیین محدوده های مدارس را بازنگری کند تا مانع از سوء استفاده مدیران مدارس و دریافت پول بشود.

محدوده های مدارس براساس تراکم جمعیتی مشخص شده اند

در این میان اما مسعود ثقفی سخنگوی ستاد ثبت نام آموزش و پرورش شهر تهران در توضیح مشکلات به وجود آمده برای برخی از والدین به هنگام ثبت نام در محدوده های تعیین شده مدارس می گوید: «همه مدارس در مناطق 19 گانه شهر تهران محدوده بندی شده که این محدوده ها براساس تراکم جمعیتی و تعداد دانش آموزان سال گذشته مدرسه مشخص می شود.»

او درباره اینکه برخی از خانه های مسکونی در نقطه صفر مرزی بوده و در هیچ محدوده ای قرار نمی گیرند، توضیح می دهد:« اصلا چنین چیزی امکانپذیر نیست و تمامی خانه های مسکونی براساس نقشه جغرافیایی منطقه محدوده بندی شده است. تاکنون چنین مواردی به ما گزارش نشده است. ما در موضوع تعیین محدوده تلاش کردیم در برخی از محدوده ها که ادارات دولتی بیشتری وجود داشته و  تعداد دانش آموزان کمتر است وسعت محدوده را بیشتر کرده که والدین با خیال راحت تری اقدام به ثبت نام در مدرسه مورد نظر کنند.»

ثقفی درباره راهکارهای ثبت نام دانش آموزان در محدوده های تعیین شده و مشکلات ایجاد شده در موارد استثنایی می گوید: «شرط ثبت نام، محدوده های تعیین شده است. اولویت اول ثبت نام دانش آموزان نیز محل مسکونی و اولویت دوم محل اشتغال مادران شاغل رسمی و پیمانی در ادارات دولتی است.در موارد استثنایی والدین باید به ستادهای ثبت نام مراجعه کرده و پس از بررسی موضوع، قطعاً مشکل آنها برطرف می شود.»

دریافت پول به ازای ثبت نام خارج از محدوده تخلف است

سخنگوی ستاد ثبت نام آموزش و پرورش شهر تهران درباره اینکه برخی مدیران مدارس اقدام به ثبت نام دانش آموزان در خارج از محدوده به شرط دریافت پول می کنند می گوید:« ثبت نام چنین دانش آموزانی تخلف است. بازرسان ما بعد از شروع سال تحصیلی مشخصات تمام دانش آموزان ثبت نام شده در هر مدرسه را با آدرس منطقه سکونت تطابق می دهند که قطعا اگر چنین مواردی مشاهده شود با مدیر مدرسه برخورد لازم خواهد شد.

ثقفی همچنین  درباره اصرار مدیران برای دریافت پول از والدین به هنگام ثبت نام نیز می گوید:« بارها بر این موضوع تاکید شده که دریافت پول غیر از هزینه بیمه و پول کتاب تخلف است. اما تا زمانی که والدین گزارش چنین تخلفاتی را به ما ندهند ما قطعا نمی توانیم به صورت گسترده با این تخلفات برخورد کنیم. بهترین راهکار برای مقابله با دریافت پول اجباری، اعلام گزارش تخلفات است.»

ثبت نام خارج از محدوده بیشترین درخواست والدین

او همچنین درباره تعداد شکایات والدین از مدیران مدارس گفت: هنوز سه هفته از زمان ثبت نام ها باقی مانده اما در این مدت نیز تقریبا هیچ شکایتی درباره دریافت پول اجباری از والدین به ما نشده است. بیشتر مراجعه کنندگان به ستادهای ثبت نام درخواست هایی برای ثبت نام در خارج از محدوده داشته اند که مدیران ما در حال حل مشکلات آنها بوده و گاه در برخی شرایط استثنایی اجازه ثبت نام در خارج از محدوده به دانش آموزان داده می شود.

http://www.mehrnews.com/detail/News/2322065

 

 

هوشمندسازی غیرهوشمندانه

 

بنفشه رنجی،روزنامه آرمان،10 تیر 93

 در مدارس ایران مانند مدارس بیشتر کشورها، دانش آموزان مجاز به آوردن ابزارهای غیرمرتبط با فعالیت آموزشی مانند تلفن همراه نیستند اما، تفاوت در این است که تکنولوژی‌های نوین مانند تبلت یا گوشی همراه که به برنامه‌های آموزشی مجهز است نقش مهمی در سیستم آموزشی کشورهای پیشرفته ایفا می‌کند. البته دلیل مهم برای استفاده از این فناوری‌های نوین آموزشی در کلاس درس نه نقش این ابزارها به عنوان سرگرمی و تفریح بلکه، نقشی است که در فنون تعلیم و تربیت ایفا می‌کنند. این در حالی است که فعلا از تبلت و از روش‌های نوین آموزش در کلاس درس خبری نیست و سیستم آموزشی به همان شکل سنتی با عناصر معلم و کتاب باقی مانده است. در حال حاضر در مدارس کشورهایی که سیستم آموزشی پیشرو دارند، استفاده از تبلت و کتاب‌های الکترونیکی و آنلاین در برنامه‌های درسی رواج دارد. در این میان به توسعه حرفه‌ای معلمان نیز توجه شده است تا آنها نیز بتوانند خود را با این ابزار تطبیق دهند و دانش لازم را کسب کنند. 

  هوشمندسازی از ابتدا تا اکنون

هوشمند‌سازی مدارس در ایران در دوران حمیدرضا حاجی بابایی وزیر سابق آموزش و پرورش با این اظهار نظر که هر دانش‌آموز باید یک کامپیوتر داشته باشد مطرح شد. اظهار نظرهای متفاوتی در این رابطه شنیده شد، سال گذشته یوسف نوری، رئیس مرکز آمار و فناوری اطلاعات آموزش و پرورش با اشاره به عملکرد موفق آموزش و پرورش در هوشمندسازی مدارس گفت: در حال حاضر به ازای هر پنج دانش‌آموز یک رایانه در مدارس کشور وجود دارد. در جایی دیگر سید علی یزدیخواه، مدیرکل آموزش و پرورش تهران گفت: در حال حاضر هر ۱۸ دانش‌آموز دارای یک کامپیوتر هستند. در حال حاضر ورود تبلت‌هایی که به برنامه‌های آموزشی مجهز نباشند به مدارس ممنوع است این در حالی است که به نظر می‌رسد تعداد مدارسی که از تبلت‌های آموزشی استفاده می‌کنند از تعداد انگشتان دست فراتر نمی‌رود. همچنین، به گفته کارشناسان آموزش و پرورش در حال حاضر هوشمندسازی به اختصاص چند یارانه قدیمی در برخی مدارس تقلیل یافته است. علاوه بر این، پیش زمینه‌های لازم برای هوشمندسازی مدارس صرفا به امکانات سخت افزاری محدود نمی‌شود و آموزگاران نیز باید دانش لازم در استفاده از این تکنولوژی‌ها را کسب کنند که در حال حاضر برنامه‌ای در این زمینه وجود ندارد. در آخرین خبر پیرامون این موضوع مشاور مدیرکل آموزش و پرورش تهران با بیان اینکه استفاده از تبلت در مدارس مجاز نیست، گفت: استفاده از تبلت‌های آموزشی که خود آموزش و پرورش برنامه‌های آموزشی روی آن گذاشته باشد در مدارس مانعی ندارد. مسعود ثقفی عنوان کرد: در تعدادی از مدارس این تبلت‌ها رفته است اما، از نتایج آن خبری نداریم. 

  هوشمندسازی به تغییر نام تقلیل یافته است

یک کارشناس آموزش و پرورش در گفت‌وگو با آرمان ورود تبلت، لپ‌تاپ و حتی گوشی‌های همراه به مدارس را موضوعی می‌داند که تحت تاثیر هوشمندسازی مدارس قرار می‌گیرد. مهدی بهلولی در رابطه با وضعیت کشورهای پیشرفته در استفاده از تکنولوژی‌های جدید در سیستم آموزشی، عنوان می‌کند: در کشورهای توسعه یافته ورود تبلت حتی به دبستان‌ها مساله‌ای فراگیر شده است. به گفته او، زمان وزارت حاجی بابایی از هوشمند‌سازی گاهی شش هزار و گاهی هفت هزار مدرسه صحبت شد اما، این هوشمندسازی هیچ کدام از بنیان‌های اصلی را نداشته است. این عضو کانون صنفی معلمان ایران ادامه می‌دهد: نمونه‌هایی که در رابطه با هوشمندسازی مدارس دیده‌ایم این گونه بوده است که اتاقی در یک مدرسه با چند کامپیوتر مجهز می‌شود و نامش را مدرسه هوشمند می‌گذارند در حالی که، در کلاس‌ها نه کامپیوتر و نه لپ تاپ وجود دارد و تنها نام مدرسه تغییر کرده است. بهلولی با تاکید بر اینکه برای هوشمند‌سازی مدارس بنیان دیگری باید وجود داشته باشد می‌افزاید: معلم نیز باید آموزش‌هایی ببیند تا به روش کار با تابلوهای الکترونیکی و نرم افزارهای آموزشی آگاه باشد. این کارشناس آموزش و پرورش اظهار می‌کند: چندی پیش با یک معلم مقطع دبستان صحبت کردم که گفت در مدرسه تابلوی هوشمند زده‌اند اما، هیچ کس در آن منطقه روش کار با آن را نمی‌داند. او صرف وارد شدن سخت افزار به کلاس درس که با پول مردم صورت می‌گیرد را اقدامی صوری می‌داند که در آموزش تاثیری ندارد و می‌افزاید: در این مدت به بهانه هزینه‌های دیگر در مدارس از والدین پول گرفته شده و هزینه هوشمندسازی شده است. بهلولی تاکید می‌کند: تا زمانی که تکنولوژی‌های جدیدی که می‌توان موبایل را نیز شامل آن دانست بدون در نظر گرفتن برنامه آموزشی به مدارس راه پیدا کند، مخل کلاس درس است. عضو کانون صنفی معلمان بیان می‌کند: تصور کنید دانش آموزان تبلت به کلاس درس بیاورند، من در حال تدریس ریاضی هستم و نرم افزاری برای آموزش ریاضی وجود ندارد یا من روش کار با آن را نمی‌دانم، بدون شک وضعیت بدتر خواهد شد. 

  غلبه بر محدودیت‌ها با تکنولوژی‌های نوین 

یک کارشناس ارتباطات و استاد دانشگاه در رابطه با نقش تکنولوژی‌های نوین ارتباطی در آموزش در گفت‌وگو با آرمان عنوان می‌کند: آموزش یکی از مهم‌ترین نقش‌های تکنولوژی‌های نوین است و پیش از این ابزارهای جدید نیز بحث وسایل کمک آموزشی همیشه وجود داشته است. اسماعیل قدیمی معلم، کتاب و وسایل کمک آموزشی را سه عنصر مهم کلاس درس می‌داند و می‌افزاید: در حال حاضر در جامعه اطلاعاتی زندگی می‌کنیم، از این رو نقش فناوری‌های جدید در بخش کمک آموزشی تشدید شده است. به گفته او، تکنولوژی‌های جدید می‌تواند به عنوان ابزار، متن و شیوه آموزشی استفاده شود او بیان می‌کند: امروزه یادگیری الکترونیکی این امکان را فراهم می‌کند که از راه دور و در نقاطی که ممکن است هزینه‌ها زیاد باشد آموزش صورت گیرد که نمونه‌های موفق آن ژاپن و هند است. قدیمی معتقد است که سیستم آموزش و پرورش امروزه باید نقش این ابزارها را به عنوان سیاست راهبردی و یک اصل بپذیرد. این کارشناس ارتباطات کاهش هزینه‌های آموزش، افزایش سرعت آموزش و گسترش دامنه آموزش را از فواید به کارگیری این ابزارها می‌داند. او ادامه می‌دهد: در کلاس‌ها و روش‌های سنتی آموزش تنها معلم و متن وجود دارد اما، تکنولوژی‌های نوین عکس، تصویر، صدا و شیوه‌های نوین اطلاعات را به کلاس درس می‌آورند. به گفته قدیمی، با استفاده از ابزارهای جدید دانش آموزان می‌توانند به منابع مختلف و نه فقط یک کتاب درسی دسترسی داشته باشند، از این رو با فناوری‌های مقرون به صرفه می‌توان بر محدودیت‌های آموزش کنونی غلبه کرد. 

 

http://armandaily.ir/?News_Id=81820

 

 

تسلیت


جناب محمود بهشتی  

درگذشت مادر گرامی تان را به شما تسلیت می گویم.

ما را هم در اندوه خویش،شریک بدانید.

یادشان گرامی باد. 

رتبه بندی معلمان، به نظرسنجی گذاشته شود


مهدی بهلولی،روزنامه شهروند، 11 تیر 93

برخی طرح ها و برنامه ها،روی کاغذ،گیرا و دلنشین اند و به نظر،کارآمد و مفید می آیند؛ به ویژه هنگامی که نام زیبایی هم داشته باشند. اما هنگامی که اجرا می شوند پیامدهای منفی و گاهی هم فاجعه بار به همراه دارند. فرض کنید مدیری ادعا کند می خواهد بر پایه "شایستگی" به کارکنانش حقوق بپردازد و نام این طرح را هم بگذارند : حقوق بر پایه شایستگی،یا به زبان انگلیسی merit pay،حقوق امتیازی. آیا چنین طرحی،می تواند ثمربخش و کارآ نباشد؟ آیا نباید آنکه لیاقت بیشتری دارد حقوق بیشتری هم دریافت کند؟ داستان رتبه بندی معلمان،چیزی در همین مایه هاست. در روزهای آخر کار دولت دهم،فرادستان  آموزش و پرورش اعلام کردند که می خواهند سامان حقوقی آموزگاران را هم،در راستای دگرگونی های بنیادین آموزش و پرورش،به هم بزنند. به گونه ای که آموزگاری که "امتیاز" بیشتری دارد حقوق بیشتری هم دریافت کند. عمر دولت دهم البته کفاف نداد تا این طرح را به سرانجام رساند. در دولت یازدهم هم در مجلس رای نیاورد و نمایندگان مجلس به دلیل بار مالی  اضافی آن را رد کردند. اما پس از چندی دوباره در دستور کار فرادستان آموزش و پرورش قرار گرفت و فانی،وزیر آموزش و پرورش، چندین بار در رسانه ها،پشتیبانی خود را از آن اعلام نمود و هم اکنون هم به دنبال این می باشد که آن را در هیآت دولت به تصویب رساند.

 درباره ی طرح رتبه بندی معلمان،البته سخن و ابهام بسیار است. پرسش این است که آیا از خود فرهنگیان درباره ی این طرح پرس و جویی شده است؟ مگر در سند بنیادین آموزش و پرورش،در فرآیند تصمیم گیری و تصمیم سازی ها،آموزگاران دیده نشده اند؟ چند درصد فرهنگیان از این طرح حمایت می کنند و چند درصد از درون مایه ی آن خبر دارند؟ آیا در این چندماهه پس از دولت دهم تاکنون،این طرح در رفت و آمد میان دولت و مجلس،دستخوش دگرگونی های چشمگیری شده است؟ و اگر شده،چرا صورت نهایی آن که قرار است در دولت تصویب شود در دسترس فرهنگیان گذاشته نمی شود؟ سنجه های "شایستگی" چه می باشند؟ درصد قبولی و نمره های دانش آموزان- که می توانند آموزش را بیش از چیزی که هم اکنون هست آزمون زده کنند- تا چه اندازه در تعیین "شایستگی" اثرگذارند؟ به راستی مدرک تحصیلی بالا- که یکی از سنجه های تعیین "شایستگی" در این طرح در نظر گرفته شده- تا چه میزان بر کیفیت آموزش آموزگار،کارگر است؟ و آیا این طرح به مدرک گرایی بیش از پیش،دامن نمی زند؟ آیا این طرح به رقابت و چشم و همچشمی های ویرانگر در محیط آموزشی نمی انجامد؟ محیطی که بایستی بر همکاری و همدلی استوار باشد. باری،پرسش ها بسیارند اما شوربختانه فرادستان آموزش و پرورش،به جای این که در رسانه های همگانی،به دفاع مستدل بپردازند هر از گاهی، تنها،از تصویب زود هنگام و نهایی آن خبر می دهند.

پیشنهاد این است که آموزش و پرورش درباره ی این طرح،کاری همانند تعطیلی پنجشنبه ها انجام دهد و در یک رسانه ی فراگیر، به بررسی آن بپردازد تا سخنان موافقان و مخالفان، رو در رو،شنیده شود. سپس از فرهنگیان،نظر سنجی گردد و پس از آن درباره این طرح پرابهام مسآله آفرین تصمیم گیری شود.  

http://shahrvand-newspaper.ir/default/default.aspx?no=320&dn=4&pid=17&rnd=CmUWzm&p=&y=93&m=04&d=11#

 

سخنگوی کانون صنفی معلمان ایران: فانی با حالت قهر جلسه با تشکل های صنفی معلمان را ترک کرد

                   

 سخنگوی کانون صنفی معلمان ایران جزییات دیدار تعدادی از تشکل‌ها صنفی معلمان از جمله کانون صنفی معلمان ایران (تهران)، انجمن اسلامی معلمان و سازمان معلمان با وزیر آموزش و پرورش را تشریح کرد.

سخنگوی کانون صنفی معلمان ایران جزییات دیدار تعدادی از تشکل‌ها صنفی معلمان از جمله کانون صنفی معلمان ایران (تهران)، انجمن اسلامی معلمان و سازمان معلمان با وزیر آموزش و پرورش را تشریح کرد.

«محمود بهشتی لنگرودی» با اشاره به جلسه تعدادی از تشکل‌های صنفی معلمان با «علی اصغر فانی»، وزیر آموزش و پرورش که صبح شنبه (۷ تیر) در این وزارتخانه برگزار شد، به ایلنا گفت: عمده صحبت‌هایی که در این جلسه مطرح شد، گله گذاری همکاران از وعده‌های عملی نشده آقای فانی بود.

وی ادامه داد: همکاران در این جلسه با اشاره به قول مساعد آقای فانی برای حل مشکل معلمان زندانی از وی بدلیل آنکه تاکنون اقدام مثبتی در این زمینه انجام نداده است انتقاد کردند.

این فعال صنفی با اشاره به خلف وعده وزیر آموزش و پرورش برای حل مشکل معلمانی که احکام تخلفات اداری برایشان صادر شده است، افزود: هیات تخلفات اداری زیر نظر وزیر آموزش و پرورش عمل می‌کند اما تاکنون نه تنها مشکلی از این معلمان حل نشده است بلکه تعدادی از احکام اجرا نشده که در دوران احمدی نژاد صادر شده بودند، اجرا شدند که این موضوع نیز در جلسه با آقای فانی طرح شد.

بهشتی لنگرودی با اشاره به وعده چندین باره وزیر آموزش و پرورش برای دیدار تشکل‌های صنفی معلمان با برخی وزرای کابینه، تصریح کرد: آقای فانی چندین بار از جمله در هفته معلم وعده داده بود این دیدار به قصد رفع سوء تفاهمات و مشکلات مربوط به مجوز تشکل‌های صنفی معلمان برگزار شود اما این وعده تاکنون عملی نشده است که همکاران در این زمینه نیز نظراتشان را به عنوان گله طرح کردند.

سخنگوی کانون صنفی معلمان ایران با اشاره به انتقاد همکارانش از قرارداد جدید وزارت آموزش و پرورش برای بیمه طلایی فرهنگیان در جلسه با آقای فانی، گفت: بیمه طلایی فرهنگیان که تنها دستاورد دوران تصدی حاجی بابایی بر وزارت آموزش و پرورش بود، در حال هدر رفتن است چرا که این بیمه در دوره حاجی بابایی چشم پزشکی و دندانپزشکی را تحت پوشش قرار می‌داد اما در قرارداد جدیدی که در دوره آقای فانی با شرکت بیمه ایران منعقد شده، خدمات چشم پزشکی و دندانپزشکی از تعهدات آن حذف شده است.

وی با اشاره به انتقاد همکارانش از وزیر آموزش و پرورش بدلیل اصرار وی برای بازگشت پنج شنبه‌ها به روز کاری مدارس و اجرای ناقص طرح فرهنگ توسط صندوق ذخیره فرهنگیان در این جلسه، افزود: طرح فرهنگ با اختصاص کارت‌هایی به فرهنگیان به آنان اجازه می‌دهد با واریز مبالغی به این کارت‌ها از فروشگاه‌های خاصی با ۳۰ درصد تخفیف خرید کنند. این طرح در ابتدا با استقبال رو به رو شد اما هنگامی که معلمان به این فروشگاه‌ها مراجعه کردند، دیدند تخفیف ۳۰ درصدی واقعیت خارجی ندارد و تخفیف اعمال شده بر قیمت اجناس حدود ۱۵ درصد است. همچنین به دلیل محدودیت اجناس در این فروشگاه‌ها و به تبع، بسته بودن دست خریداران در انتخاب کالا، طرح فرهنگ به طرحی پر هیاهو اما کم بازده تبدیل شده است.

این فعال صنفی معلمان در تشریح موضوع دیگری که در جلسه تشکل‌های صنفی معلمان با وزیر آموزش و پرورش طرح شد به تنزل جایگاه معلمان در مدارس و پایین آمدن شان آن‌ها تا حد مبصری کلاس اشاره کرد و گفت: فروش نمره توسط معلمان به دلیل مشکلات مالی به شدت شیوع یافته تا حدی که بر شان و جایگاه آنان در افکار مردم تاثیر منفی گذاشته است.

بهشتی لنگرودی در ادامه بیان کرد: همکاران در این جلسه نسبت به انتصابات وزیر آموزش و پرورش به شدت اعتراض کرده و معتقد بودند آقای فانی تحت تاثیر نیروهای بیرونی نیروهایش را انتصاب می‌کند چرا که اکثر این نیروها نه تنها در دولت احمدی نژاد مسئولیت داشته بلکه عملکرد آن دولت را نیز کاملا قبول داشتند و هیچ سنخیتی با دولت تدبیر و امید ندارند.

سخنگوی کانون صنفی معلمان ایران تاکید کرد: تغییرات در وزارتخانه آموزش و پرورش آنقدر محدود است که دست وزیر برای تغییراتی که به آن اعتقاد دارد نیز بسته است به گونه ای که شاید ۴ الی ۵ نفر از معاونان و مشاوران آقای فانی دیدگاه او را دنبال می‌کنند.

وی با اشاره به هشدار آقای روحانی که گفته بود «آموزش و پرورش طبقاتی شده است و من واقعا می ترسم از روزی که بهترین دانشگاه ها فقط برای فرزندان طبقات بالای جامعه باشد»، گفت: همکاران در این جلسه با هشدار نسبت به طبقاتی شدن آموزش و مدارس، نگرانی‌شان را از شهریه‌های میلیونی مدارس غیرانتفاعی ابراز کردند.

این فعال صنفی معلمان ادامه داد: کیفیت مدارس دولتی به شدت کاهش پیدا کرده است و مدارس غیر انتفاعی با شهریه‌های نجومی دمار از روزگار مردم در می‌آورند. در حالی که برخی کلاس‌های دولتی در روستاها در طویله برگزار می‌شود، مدارسی داریم که برای ثبت نام دانش آموزان دوره ابتدایی بیش از هفت میلیون تومان شهریه می‌گیرند. به عبارت دیگر، دولت موفق نشده است سطح مدارس دولتی را بالا ببرد تا مردم به مدارس غیرانتفاعی مراجعه نکنند.

بهشتی لنگرودی با اشاره به عدم پرداخت به موقع مطالبات معلمان از جمله حق تصحیح ورقه و حق التدریس آنان، گفت: تشکل‌های صنفی معلمان در این جلسه به وعدهٔ آقای فانی در تاریخ ۶ آذر ماه سال گذشته که در تلویزیون گفته بود طی ۴ ماه آینده شاهد تغییراتی در وضعیت حقوقی معلمان خواهیم بود اشاره کردند. این وعده نیز عملی نشده و با گذشت بیش از ۶ ماه هنوز آثاری از تغییر حقوق معلمان مشاهده نشده است.

سخنگوی کانون صنفی معلمان ایران با اشاره به انتقاد شدید همکارانش از تلاش آقای فانی برای احیای طرح رتبه بندی معلمان در این جلسه، بیان کرد: طرح رتبه بندی معلمان در دوران تصدی حاجی بابایی بر وزارت آموزش و پرورش به مجلس شورای اسلامی رفت اما تصویب نشد. اگر این طرح تصویب شود، معلمان با توجه به کارکردی که دارند، عنوانی برایشان در نظر گرفته می‌شود و بر اساس آن حقوق دریافت می‌کنند. بدین ترتیب، معلمی که عنوان بهتری داشته باشد حقوق بیشتری دریافت می‌کند و معلمی که عملکرد ضعیف تری داشته است حقوق کمتری می‌گیرد.

وی افزود: ظاهر این طرح مطلوب به نظر می‌رسد اما اجرای آن با بودجه فعلی وزارت آموزش و پرورش بدین معناست که اگر میانگین حقوق معلمان یک میلیون تومان باشد، عده ای حقوقشان به هفتصد هزار تومان کاهش می‌یابد و حقوق عده ای به بالای یک میلیون تومان افزایش خواهد یافت، بنابراین اجرای این طرح جز اختلاف افکنی، تفرقه و تبعیض میان معلمان دستاوردی نخواهد داشت. این طرح به رقابت منفی میان معلمان دامن می‌زند و معمولا افراد فرصت طلب که به مدیران مدارس نزدیک ترند سعی می‌کنند امتیازات بیشتری کسب کنند.

این فعال صنفی معلمان در ادامه تاکید کرد: وزیر آموزش و پرورش در این جلسه به بیشتر موارد طرح شده از سوی فعالان صنفی معلمان پاسخی نداد و صحبت‌هایی را که از قبل آماده کرده بود، بیان کرد.

وی ادامه داد: وقتی اعتراض شد سوال های طرح شده بی پاسخ مانده است، آقای فانی درباره دیدار تشکل‌های صنفی معلمان با وزرای اطلاعات و کشور گفت «اقدام می کنم» و درباره بیمه طلایی فرهنگیان عنوان کرد «مبلغی که شرکت بیمه ایران برای قرارداد جدید بیمه طلایی فرهنگیان می خواست رقم بالایی بود و وزارتخانه از عهده پرداخت آن بر نمی آمد بنابراین قرار شد چشم پزشکی در قرارداد باشد اما دندانپزشکی از آن حذف شود».

بهشتی لنگرودی در پایان با اشاره به عبور گذرای وزیر آموزش و پرورش از موارد دیگر که مجددا مورد اعتراض فعالان صنفی معلمان قرار گرفت، اظهار کرد: این جلسه در نهایت با کدورت طرفین پایان یافت و وزیر با حالتی شبیه به قهر جلسه را ترک کرد.

پایان پیام

http://ilna.ir/news/news.cfm?id=181531

 

فوتبال،زبان و پسا مدرن

                 

                        مهدی بهلولی،روزنامه شهروند،ص آخر،9 تیر 93

 در برابر آرژانتین که خوب فوتبال بازی کردیم امیدواری ها به برد در برابر بوسنی و رفتن به دور دوم بیشتر شد. بیشتر مردم خوشحال بودند از بازی با حساب و کتاب تیم ملی ایران. اما یک دفعه دیدم کسانی می گویند که ما دوست نداریم تیم ملی ایران ببرد و دلیل های گوناگون فرهنگی و سیاسی می آورند. برای نمونه این که در تیم ملی،از منطقه و استان ما کسی حاضر نیست، و یا برخی دلیل های سیاسی. گفتم اگر تیم ملی ببرد کم اش این است که بهانه ای برای شادی و خوشحالی ملت بدست می آید،آیا شادی را هم  به پای سیاست قربانی می کنید؟ این هم شد روشنفکری!؟ آیا این همان سیاه و سپید دیدن همه چیز نیست؟ بعد با جوان و نوجوانی که  اینگونه "سیاسی" بار می آوری،می خواهی زیبایی بیافرینی و هنرمند و اندیشمند اصیل "غیرسیاسی"؟ که انسانی بیندیشد و به بهسازی دست زند؟ اصلاح با بهسازی،با خطی نگری جور درنمی آید. همه را نمی توان همسان و هم اندازه نمود و سپس امید داشت که از دل چنین جامعه ای هم نگر و هم احساس، جامعه مدنی گونه گون دربیاید که تفاوت در احساس و اندیشه را به رسمیت می شناسد. داشتم اینها را می گفتم که دیگری آمد و گفت پس اگر می خواهیم گونه گون باشیم باید زبان فارسی را کنار بگذاریم که عامل بدبختی ماست و نمی گذارد زبان های مادری دیگر رشد کند. گفتم خب،آنگاه بچه هایمان با چه زبانی با هم حرف بزنند تا همدیگر را بفهمند و گونه گونی شان را به رسمیت شناسند؟ و راستی همان کشورهایی که زادگاه مفهوم هایی همچون جامعه مدنی و گونه گونی اند چند درصدشان زبان رسمی کشورشان را به کنار نهاده اند؟

 راستش با آنها حرف می زدم اما نمی دانم چرا در ذهنم،جمع بندی کتابی درباره ی پسامدرنیسم می گذشت که پست مدرن،مدرن را نابود نمی کند، به ژرفایش کمک می کند.

http://shahrvand-newspaper.ir/default/default.aspx?no=318&dn=2&pid=20&rnd=adgVH4&p=&y=93&m=04&d=09

پنج ایده برای مدرسه های بهتر

                

                                    گزارشی از چاک لدی،خبرنگار هاروارد

                                      تارنمای کانون صنفی معلمان ایران

                                            برگردان : مهدی بهلولی

 پنل اندیشه وران برجسته،گفت و گوی "پنج نگاه به آینده ی آموزش و پرورش" را به اشتراک گذاشت. گفت و گویی که در ماه ژانویه سال 2013 در محل گردهمایی آسک ویت مدرسه فوق لیسانس دانشگاه هاروارد(HGSE) برگزار شد. ایده ها و طرح هایی که در این گفت و گو به میان آمد از گستردگی زیادی برخوردار است،از بازتعریف کارکرد مدرسه ها و آموزگاران،تا برگزیدن مدل های آموزشی که در کشورهای دیگر کامیاب بوده اند.

 گفت و گو را جل مهتا[jal Mehta] استادیار آموزش در HGSE با تآسف بر نتیجه های بدست آمده از بهسازی های تازه آموزش و پرورش آغاز کرد و گفت : "استانداردهای ملی،بن های آموزشی [vouchers]، حقوق امتیازی [merit pay] آموزگاران،و کارهایی از این دست،نه دگرگونی های چشم گیری در سامانه ی آموزش و پرورش پدید آوردند و نه شکاف های سخت میان عملکردهای آموزشی را پر کردند." چهار سال پیش، مهتا گروه "آینده های بهسازی های آموزشی" را راه اندازی نمود تا " برای سامانه ی مدرسه،به راه های گوناگون بیندیشند." مهتا پیش از معرفی دیگر افراد این گروه در پنل،گفت : "ما به هم رآیی [اجماع] نرسیدیم اما دسته ای از ایده ها را پرورش  دادیم."

 روبرت شوارتز،استاد سیاست و مدیریت آموزشی در HGSE سامانه ای آموزشی را پیشنهاد داد که بر بنیاد مدل های آموزشی جهانی با عملکرد بالا،از آن میان آموزش و پرورش فنلاند و سنگاپور، پایه ریزی شود. شوارتز اشاره کرد : "این سامانه های با عملکرد بالا،روی آموزگاران و جذب بهترین استعدادها تمرکز می کنند،و اینگونه به خودشان امکان می دهند تا سامانه های شان را بر بنیاد پایه ای نیرومند بنیان نهند. آنها همچنین بر توجه به راهنمایان و راهنمایی کردن [مترجم : اینجا در متن،واژه های leader  و  leadership به کار رفته  که معنای رهبران و رهبری هم می دهد. متآسفانه گوینده منظور خود را بیشتر توضیح نداده اما به گمان من می خواهد بحث راهنمایی و مشاوره را مطرح کند.] تمرکز می نمایند. افزون بر این،این سامانه ها،در پیش بردن برنامه درسی خود، با بازبینی آنچه در عمل به بار می آید و با اشتراک گذاشتن آن تجربه ها از رهگذر فرهنگ همکاری و پشتیبانی،رهیافتی گواه- بنیاد[evidence- based] برمی گزینند."

 ایده ی پل رویل،دیگر استاد HGSE،روش هایی را دربرمی گرفت که با آنها مدرسه ها از دانش آموزان پشتیبانی می کنند. او گفت : "مدرسه ها به تنهایی نمی توانند بر شکاف های عملکردی چیره شوند. ما نیازمند سامانه ای مصمم تر هستیم که فراسوی آموزش مدرسه ای گام بردارد و خدمات اجتماعی را دربربگیرد. البته آموزشگران باید به بهینه سازی چیزی بپردازند که در مدرسه ها رخ می دهد اما ما بایستی سدهایی را از میان برداریم که دانش آموزان را از آماده شدن برای یادگیری بازمی دارند." رویل،برنامه های پربارتر پس از مدرسه و در طول تابستان، برای پر کردن شکاف عملکردی میان بچه مدرسه ای های ثروتمند و کمتر برخوردار را،بایسته دانست.  

 ایده ی بزرگ الیزابت سیتی نیز فرارونده بود. او گفت : "ما خیلی زیاد روی آموزش مدرسه ای تمرکز می کنیم و به اندازه کافی به یادگیری نمی پردازیم." وی در اندیشیدن به آموزش و پرورش انعطاف پذیری بیشتری را لازم دانست چرا که " امروزه بیشتر ِ یادگیری در مدرسه ها رخ نمی دهد." سیتی، مدیر عامل برنامه دکترای مدیریت آموزشی در HGSE گفت که فن آوری بخشی از راه حل خواهد بود. او در ضمن گفت : "مدرسه ها به راستی که در به کارگیری فن آوری،کم توان اند،اما بچه ها،نه. ما باید روی آنچه که درس می دهیم و روش آموزش مان،اثرگذاری بیشتری داشته باشیم."

 فردریک هس،متخصص مقیم و مدیر پژوهش های سیاست گذاری آموزش و پرورش در بنیاد کار آمریکایی،شرح داد که چگونه سامانه آموزشی کنونی، دنباله صدها سال تاریخی است که چه بسا دیگر مطرح نباشد. او چگونگی پیدایش مردم سالاری،دگرگونی خواسته ها،و رشد ابزار یادگیری را توصیف کرد؛پدیده هایی که به گونه ای شگرف،چشم انداز آموزشی را دگرگون ساخته اند و رهیافت های نوین را بایسته نمودند. او گفت : "ما نباید همه ی این قاعده های انباشته شده- از آن میان در گستره مدیریت آموزش- را بسته بندی و سرهم کنیم. باید از آموزگاران خواست که کار کمتری انجام دهند و به آنها اجازه داد تا بر چیزی تمرکز نمایند که به بهترین وجه انجام می دهند. معنای این سخن چه بسا پدید آوردن پیشه های دیگر در درون مدرسه ها،برای پشتیبانی از کارکرد اصلی آموزش باشد."

 رهیافت مهتا نیز آموزگار محور بود. او از روشی همانند آنچه که پزشکان،حقوق دانان، و حسابدارها عمل می کنند برای پرورش آموزگاران هواداری می کرد. مهتا حتی یادآور شد که اتحادیه آمریکایی رییس جمهور وینگارتن رندلی،به تازگی آزمونی همانند آزمون صلاحیت وکلا را برای آموزگاران بایسته دانسته است. مهتا گفت : "سطوح گوناگون مهارتی میان آموزگاران در هر مدرسه خاصی،می تواند سراسر بی شرمانه باشد." مهتا با اشاره به فنلاند،جذب افراد با استعداد بالا را بایسته دانست؛کسانی که می توانند بهتر دانش آموزان را به گرفتن نتیجه رهنمون سازند و آموزش و پرورش را به جلب بیشتر اعتماد عمومی پیش رانند.

 از تماشاگران،با ابزار های الکتریکی دستی،پرسیده شد که از پنج آینده ممکن کدام یک "بیشترین جنبه مثبت نهفته" را دربردارند. آنها پیشنهاد رویل " همبسته ساختن بهسازی مدرسه و اصلاح اجتماعی" را برگزیدیند( با 35 درصد آرا). رویل در سخنانش به "کمبود منابع" سامانه های آموزشی استناد داده بود و پرسیده بود که در شرایط کسری- کاهش "اولویت ما چه باید باشد؟"    

آدرس متن در تارنمای کانون صنفی معلمان ایران

http://moaleman.org/reports-interviews/item/280-%D8%A7%DB%8C%D8%AF%D9%87-%D9%87%D8%A7-%D9%87%D8%A7%D8%B1%D9%88%D8%A7%D8%B1%D8%AF.html

آدرس متن انگلیسی :

 http://news.harvard.edu/gazette/story/2013/01/five-ideas-for-better-schools/

  

 

 

 

حق برخورداری انسان از آموزش و پرورش در برنامه ی توسعه پس از 2015


                      

            دو ماهنامه ی چشم انداز ایران،شماره ی 84،اسفند 92 و فروردین 93

                               تارنمای کانون صنفی معلمان ایران

                 برگردان: محمدرضا نیک نژاد،عضو کانون صنفی معلمان ایران

مقدمه مترجم: در جهان کنونی،آموزش و پرورش مهمترین نهاد برای مبارزه با دشواری های انسانی مانند جنگ های قومی – مذهبی،آلودگی محیط زیست،بالا رفتن دمای کره زمین،گسترش بیماری های فراگیر جهانی مانند ایدز و اعتیاد،کاهش آب آشامیدنی و گسترش بیابان ها در بسیاری از نقاط جهان و ... است. بی گمان برای چیرگی بر بسیاری از دشواری های بالا، بیش و پیش از هر چیز نیاز به دگرگونی در بینش و نگرش انسان ها است و بی گمان یکی از کاراترین نهاد ها برای این دگرگونی، آموزش و پرورش است . سن ورود به مدرسه، اندیشه های آماده پذیرش،شکل نیافتن شخصیت فردی و اجتماعی و فراهم بودن امکان دگرگونی در این دو بعد،برآمدن شهروندان آینده از میان آنها و ... کودکان و نوجوانان را سزاوارترین گروه برای برنامه ریزی های فراگیر و بنیادین در گستره آموزش ساخته است. 

  از این رو سازمان های جهانی،با پی بردن به کارایی این ابزار ارزشمند،بیش از گذشته بر آن تمرکز کرده و با برگزاری گردهمایی های جهانی و منطقه ای،نوشتن بیانیه،نوشتن نامه به سران کشورها،یاری رسانی فکری و اقتصادی به نهادهای آموزشی کشورها و .... در پی پدیدآوری دگرگونی های بنیادین در نگرشِ دست اندرکاران سیاسی- آموزشی کشورها می باشند. در این راستا چندین نهاد مدنی و آموزشی جهانی،در گردهمایی سران کشورها در واپسین مجمع عمومی سازمان ملل که در مهرماه 92 و با حضور رییس جمهور روحانی برگزار گردید،بیانیه ای صادر کردند و در آن با تاکید بر نقش آموزش و پرورش در گشودن گره بسیاری از دشواری های جهانی،سران را به توجه بیشتر به این نهاد فرا خواندند. گر چه درونمایه بیانیه با ساختارهای فرهنگی، سیاسی، اجتماعی،اقتصادی بسیاری از کشورها فاصله دارد و بسیار آرمانی می نماید اما می تواند چشم اندازی بلند مدت برای آموزش و پرورش کشورها نشان دهد تا آنها با برنامه ریزی های زیربنایی و گسترده به سوی آن حرکت کنند. استخوان بندی این بیانیه بر حقوق فردی و اجتماعی انسان ها بنا شده است و بیانیه به ویژه حق برخورداری انسان ها از آموزش را هدف گرفته است. به باور من خواندن این بیانیه برای دست اندرکاران و برنامه ریزان آموزشی،آموزگاران، کنشگران مدنی و آموزشی و ... سودمند بوده و می تواند چشم اندازی آموزشی در گستره جهان امروز را پدید آورد.          

شصت و هشتمین نشست سازمان ملل متحد با گزارش ویژه ی بان کی مون دبیر کل آن آغاز خواهد شد. یک زندگی شرافتمندانه برای همه: سرعت بخشیدن به پیشرفت به سوی اهداف توسعه ی هزاره و پیشبرد برنامه توسعه ی سازمان ملل پس از 2015. در این زمینه گروه گسترده ای از سازمان ها و شبکه های جامعه ی مدنی،گردهم آمده اند تا سند الزام آوری را تهیه کنند،که زمینه ساز قرار گرفتن حقوق بشر در قلب برنامه های توسعه ی پس از 2015 است. همچنین تاکید کنند که آموزش و پرورش،اهداف و شاخصه های اصلی آن،در یک چشم انداز حقوق بشری پایه گذاری می شود. این سازمان ها و شبکه ها در زیر با ارائه ی این بیانیه،دوباره تاکید می کنند که آموزش یکی از حقوق بنیادین انسان می باشد.  

1-      هر انسانی حق دارد که از آموزش و پرورش برخوردار باشد.

هدف و غایت آموزش و پرورش،بالندگی کامل شخصیت انسان و احساس ارجمندی او،تقویت احترام به حقوق بشر و آزادی های بنیادین،مشارکت موثر همه افراد در یک جامعه آزاد،بالا بردن درک،مدارا و دوستی میان همه ملت ها و همه گروه های قومی،نژادی یا مذهب ها،حفظ صلح،یاری به افراد برای مشارکتِ موثر در یک جامعه ی کثرت گرا و مردم سالار می باشد. از آنجا که آموزش یک حق انسانی است،همه انسان ها به طور برابر سزاوار آنند. برای دست یابی به این هدف،آموزش و پرورش باید با توجه به امکانات در دسترس همه باشد،بدون تبعیض برای همه دست یافتنی باشد،از نظر استاندارهای جهانی و حقوق بشری قابل قبول باشد و در پایان سازگار با هدف های آموزشی و نیازهای آن باشد. رویکرد حقوق– بنیاد،برحقِ برخورداری  ازآموزش،رعایت حقوق در آموزش و دستیابی به حقوق از رهگذر آموزش تاکید می کند. این نگرش با یادگیری- یاددهی حقوق بشر در پیوند است. این رویکرد می تواند به پرورش شهروندان نقادی کمک کند که تلاش کنند تا به دیگر حقوق خویش دست یابند،به گسترش فرهنگ دموکراسی یاری می رسانند و بازیگران اصلی آن هستند و به صلح کمک می نماید.

2- حکومت ها وظیفه- مندند و باید حقوق بشر،از جمله حق برخورداری از آموزش و پرورش را ارج گزارند،و از آن پاسداری و پیروی نمایند.
این اصل به تقویت سامانه های آموزش و پرورش دولتی اشاره دارد،که در برابر تعهداتی که دولت ها در قبال اسناد گوناگون حقوق بشر پذیرفته اند،مسئول اند. این سندهای قانونی،حکومت ها را وامی دارد تا به عنوان نهادهای وظیفه- مند،پاسداشت، پاسداری و تحقق حق برخورداری از آموزش را رعایت کنند. نکته ی بسیار مهم آن است که تعهد حکومت ها به تضمین آموزش و پرورش رایگان،اجباری و فراگیر،دست کم در آموزش دوره ی مقدماتی و رفته رفته فراتر از آن، یعنی دبیرستان و آموزش عالی را در برمی گیرد. شرط آموزش رایگان بی چون و چراست،بی توجهی به آن،تحقق حق آموزش را به خطر می اندازد و می تواند عملا سخت پسرونده باشد. همچنین پذیرفتن حکومت ها به عنوان نهادی وظیفه- مند،به پاسخگویی جدیِ ساز و کارهای دولتی اشاره دارد. پاسخگو دانستن دولت ها در برابر پیمان ها و تعهدهای خویش،بر پایه ی قوانین حقوق بشراست. همچنین این پاسخگویی به فراهم سازی آموزش و پرورش خصوصی به گونه ای سامان می بخشد که می بایستی تحت بررسیِ دقیقِ کنترلِ دولتی قرار گیرد. برای آن که برخورداری از حقوق،معنا داشته باشد،باید راهکارِ موثر برای جلوگیری از تجاوز به آن فراهم باشد،آنچنان که شهروندان حق داشته باشند خسارتشان را از دولت درخواست نمایند و بتوانند این کار را با بکارگیری ساز و کارهای دادگاه های عادلانه ی ملی،منطقه ای یا جهانی انجام دهند.
3. حق برخورداری از آموزش با تولد آغاز می شود و مادام العمر است
آموزش باید در سطح ملی،چه در محیط های روستایی و چه شهری،در فضایی امن و با شرایط و زیر ساخت های شایسته و بدون هیچ مانع جغرافیایی،تبعیض یا ماهیت اقتصادی فراهم و در دسترس باشد. این دسترسی باید در سراسر چرخه ی آموزش به گونه ای برابر فراهم گردد. حق آموزش،نخستین روزهای کودکی،دبستان،دبیرستان،فنی و حرفه ای و آموزش دانشگاهی را در بر می گیرد. افزون بر این شامل سوادآموزی،آموزش بزرگسالان با چشم اندازی از یادگیری در همه ی عمر را نیز شامل می شود. به رسمیت شناختن این که برخورداری از حق آموزش از زادن آغاز می شود،به تقویت و پاسداشتِ حقوق کودک و دیگر حقوق وابسته به آن کمک می کند. اراده ی سیاسی برای پاسخگویی به همه ی مراحل و ابعاد حق آموزش،باید به گونه ای شفاف در برنامه های آموزشی و توسعه ی پس از 2015 توضیح داده شود. در عین حال باید در آن برنامه ها اهمیت برقراری پیوند میان آموزش های رسمی،نارسمی وغیر رسمی مورد تاکید قرار گیرد.

4 -   آموزش بزرگسالان و سوادآموزی،در چارچوب یادگیری مادالعمر؛بخش جداناشدنی از حق برخورداری از آموزش است.

سندهای حقوق بشر جهانی،حق برخورداری از آموزش برای هر سنی را با تاکید بر این محفوظ می دارند که حق آموزش مقدماتی با سن،نژاد،طبقه یا جنسیت محدود نمی شود و هر آنچه که برای کودکان،جوانان و بزرگسالان اعمال می گردد،شاملِ سالخوردگان نیز می شود. با این حال آموزش بزرگسالان و سوادآموزی در یک زمینه ی یادگیری مادام العمر،آنچنان که سزاوار آنهاست مورد توجه قرار نگرفته و باید به گونه ای شفاف در ساختارهای جهانی و منطقه ای،همچنین سیاست های دولت های ملی و محلی در اولویت قرار داده شود.  

 از این روست که در برنامه های توسعه ی آموزشی پس از 2015 بازتاب یافته است. آموزش عمومی از راه عمل و نگرشِ شهروندی اش،چشم انداز میان- فرهنگی اش و پیوند دادن یادگیری با محیط زیست،به آموزش بزرگسالان و سوادآموزی هستی داده است. این مهم است که سیاست ها و برنامه ها روی آموزش بزرگسالان،به رسمیت شناختن میراث فرهنگی آنها،دانش،خواسته ها،چشم داشت ها،مهارت ها و نیز نیازهای آنها متمرکز شود. در این رهگذر تاکید بر آموزش زنان،نشان دادن یک تعهد بنیادین به برابری و یکسان نگری جنسیتی و پیگیری سرسختانه برای دستیابی به بزرگی،احترام و عدالت از بالاترین اهمیت برخوردار است.

5 -      رویکردی فراگیر به کیفیت آموزشی مورد نیاز است.

کیفیت آموزشی،بخش جدایی ناپذیری از حق برخورداری از آموزش است و باید به گونه ای چند بُعدی نگریسته شود. از جمله تمرکز بر ورودی های آموزشی و فرایندهای آن، و دست آوردهای کوتاه،میان و بلند مدت آن. کیفیت آموزشی با دانش سنجشگرانه،توانایی ها و مهارت های مورد نیاز برای پرسش،درک و حل مسائل جاری در سطح منطقه ای و جهانی،افراد را آماده می سازد. کنوانسیون حقوق کودک تاکید دارد که نباید تنها بر درونمایه ی برنامه ی درسی توجه شود،بلکه باید فرایندهای آموزشی،روش ها و محیط هایی که آموزش در آن رخ می دهد،نیز مورد توجه قرار گیرد و هم ردیف با مبانی،آشکارا مورد اشاره قرارمی گیرد. به این معنا،مهم است که آموزش و پرورش تحول آفرین،هماهنگ ساز با عدالت اجتماعی و محیطی، دموکراتیک کننده ی ساختارهای قدرت،افزاینده ی برابری،احترام به حقوق بشر،بزرگداشت آزادی های بنیادین و عدم تبعیض باشد. یادگیری در یک رویکرد کوته بینانه،اندازه گیری نتایج آموزش در حساب و سوادآموزی دانسته می شود،که می تواند به کنارگذاشتن ابعاد اصلیِ(اشاره شده ی) کیفیت و دست کم گرفتن موضوعات دیگر و مهارت های ضروری،ارزش ها و روابطی همچون خلاقیت،کنجکاوی،اندیشه ی سنجشگرانه،جامعه اندیشی،همبستگی،همکاری،خود- چیرگی،اعتماد به نفس،مسئولیت گروهی، گفتگو،محبت،همدلی و دلسوزی،شجاعت،خودآگاهی،نرمش پذیری،خود- رهبری،فروتنی،صلح،هماهنگی با طبیعت بینجامد. از این رو این رویکرد کوته بینانه از دستیابی به هدف های کلی آموزش و پرورش خواهد کاست. هماهنگ با این دیدگاه،ارزیابی های آموزش باید کل نگرانه و سازنده،استوار بر پارامترهای ملی و احترام به گوناگونی زبانی و فرهنگی باشد. در همان حال ارزیابی ها باید بر ساختارها- به عنوان یک کلِ توسعه یابنده- بر به بازی گرفتن کنشگرانه ی معلمان،دانش آموزان و خانواده ها متمرکز باشد.

 

 6- برابری و عدم تبعیض،هسته بنیادین حق برخورداری از آموزش هستند

شرکت همه افراد در آموزش و پرورش کیفی،مهم است. دسترسی فراگیر و بهبود کیفیت،ابعاد کامل کننده برخورداری از آموزش هستند و باید به طور همزمان پیگیری گردند. به این معنا،همه شکل های تبعیض و طرد، در آموزش و از طریق آن باید از میان برداشته شود. ازجمله ی این تبعیض ها،سن،عقیده،طبقه،نژاد،فرهنگ،معلولیت،خاستگاه قومی و اجتماعی،جنسیت،موقعیت های جغرافیایی و زبانی،وضعیت تاهل،بارداری،مذهب،موقیعت اجتماعی یا مالی و ... می باشند،که باید بر طرف شوند. شکل های چندگانه تبعیض درون آموزش و پرورش و از طریق آن باید به طور ویژه شناخته و کنار گذاشته شوند. به ویژه آنهایی که بیشتر دختران و زنان را می آزارد. تفاوت و تنوع،میان- فرهنگ گرایی،گسترش الگوهای برابری طلبانه میان افراد و محیط زیست،باید به طور ویژه به رسمیت شناخته شود. مدارس باید به عنوان مکان هایی برای رویارویی،تمرین دمکراسی و واقیعت بخشی به حقوق بشر در نظر گرفته شوند.

   7- معلمان در کانون آموزش و پرورش کیفی اند

 برنامه توسعه جهانی برای آموزش و پرورش باید معلمان را در کانون تلاش ها برای دستیابی به کیفیت آموزشی قرار دهد. این کار،اولویت دادن به تربیت معلم و پرورش حرفه ای آنان در همه ی سطوح آموزش - مانند آموزش و سوادآموزی بزرگسالان،کاهش شمار دانش آموزان کلاس،فراهم نمودن منابع یاددهی- یادگیری،و بهبود دست مزدها و شرایط عمومی کار را شامل می شود. حقوق معلمان هم به عنوان یک اصل و هم به عنوان شرطی برای برآوردن حق برخورداری از آموزش فراگیر انسان باید تحقق یابد. به معلمان باید در همه سطوح آموزش بعنوان حرفه ای های با کیفیت و برخوردار از دانشِ تخصصی و خود- رهبر  نگریسته شود و به ایشان آزادی آکادمیک داده شود. معلمان را باید کنشگرانه با نقشی پیشرو در فرایند معناسازیِ با کیفیت آموزشی،در گیر گفتگو،تصمیم گیری و سیاست گذاری ها نمود. به عنوان آخرین و نه کم ارزش ترین (راهکار)،ارزشیابی معلم باید در فضایی سازنده و یادگیری- محور و  با دخالت موثر آنها،انجام پذیرد. هرگز نباید ارزشیابی معلم با ارزیابی عملکردِ آموزشی دانش آموزنشان،برای تنبیه یا پاداش معلمان و با معیار قرار دادن پول بیشتر یا شکل های دیگر امتیاز،مورد استفاده قرار گیرد. این کار رقابت بازیگران آموزشی- که باید همکار و همیار هم باشند- را تحریک می کند.

 

8 - دولت باید برای آموزش و پرورش عمومی به اندازه کافی سرمایه گذاری کند.

مسئولیت دولت تهیه منابع مالی ضروری برای تحقق بخشیدن به حق برخورداری از آموزش است. دولت باید با قرار دادن چارچوب های مناسبِ قانونی،سرمایه گذاری در بخش آموزش را تضمین نماید. همانند دیگر خدمات عمومی،سرمایه گذاری باید از منابع محلی پایدار و تابع پاسخگویی دموکراتیک باشد. این کار استاندارهای کافی دولت را فرض می گیرد و تضمین عادلانه و پیشرفته سامانه های مالیاتی کارا و مناسب را در بر می گیرد. 

  اسناد حقوق بشر جهانی،تاکید دارند که در کشورهایی که منابع مالی کافی برای تضمین عملی سازی حق برخورداری از آموزش و پرورش وجود ندارد،جامعه ی جهانی باید سرمایه گذاری را فراهم کند. سرمایه گذاری دولتی در آموزش و پرورش، یک شاخص برجسته اراده سیاسی است و تاکنون در بودجه های ملی به گونه ای فراگیر،اولویت درخور را نیافته است،به ویژه در رابطه با آموزش از آغاز دوران کودکی و آموزش و سواد آموزی بزرگسالان. بنابراین همه دولت ها را فرا می خوانیم تا دست کم 60% از GDP (تولید ناخالص ملی) و 20% از بودجه ملی خویش را به آموزش و پرورش اختصاص دهند. اراده سیاسی سازمان های همکاری جهانی،بایستی در جهت گسترش دیدگاه اشاره شده در بالا (یعنی) قرار دادن آموزش و پرورش به عنوان یک اولویت کانونی در برنامه های توسعه خویش باشد. ما از سازمان های همکاری جهانی در خواست می کنیم که 10% از کمک توسعه رسمی(ODN) را به آموزش های پایه اختصاص دهند.

9- آموزش و پرورش باید دمکراتیک اداره شود.

مشارکت گسترده در اداره آموزش و پرورش،پیش از هر چیز از به رسمیت شناختن همه نوآموزان به عنوان سوژه های حق مدار و مخاطبان قانونی در سطح خرد و کلان حکایت دارد. اداره دمکراتیک به سیاستِ همگانی،رسمیت و مشروعیت می بخشد و یک فرهنگ حقوق بشری را تمرین می کند و پرورش می دهد. و در همان حال گفتگو،حل صلح جویانه درگیری ها و ارتباطات افقی و گروهی میان بازیگران گوناگون آموزشی را گسترش می دهد. اداره ی دموکراتیک برای تضمین پاسخگویی دولت ها به شهروندان، انجام برنامه ریزی های گروهی،پرداختن به چالش ها به گونه ای موثرتر در جهت پیشرفت بیشتر حق آموزش، عامل سرنوشت سازی می باشد. از نظر تاریخی یک جنبه مهم دیگر،چه بعنوان یک اصل بنیادین و چه بعنوان شرایطی برای رفع روابط نابرابر قدرت که منجر به نابرابری اجتماعی می شود،مشارکت موثر گروه ها علیه حذف و تبعیض می باشد.

 

10  حقوق بشر، در هم آمیخته،بخش ناپذیر و به هم وابسته اند.در تقسیم بندی های گوناگون،حق برخورداری از آموزش بعنوان یک حق اقتصادی، حقی اجتماعی و حقی فرهنگی طبقه بندی شده است. بنابراین حق برخورداری از آموزش همه این هاست. از سوی دیگر این حق،از بسیاری جهات یک حق مدنی و سیاسی نیز است،چرا که به خوبی مرکز تحقق کامل و موثر همه این حقوق می باشد. وابستگی این حقوق به یکدیگر و یک پارچگی آنها،در حق آموزش تجسم می یابد. از این رو حق آموزش- در حین آموزش و از رهگذر آموزش- با دیگر حقوق بشر پیوند می یابد. افزون بر این،حق آموزش نمی تواند از گستره حقوق اجتماعی- اقتصادی جدا باشد. دستیابی به حقِ آموزشِ معنی دار،نیازمند مبارزه با شکل های کلی نابرابری ها،سوء تغذیه و بیماری ها،تبعیض و محرومیت های اجتماعی می باشد و همچنین نیازمند حمل و نقل عمومی ایمن است. این مسائل بیشتر برای گروه های ویژه مانند به حاشیه رانده شده ها در هر کشور،بومی ها،مهاجران،مسافران و پناهندگان به دیگر کشورها دیده می شود و در شرایط جنگ های داخلی و خارجی،اشغال و در شرایط اضطراری زیست محیطی شدت می یابد. بنابراین دولت ها باید چارچوب هایی قانونی و سیاسی برگزینند تا تحقق همه حقوق بشر برای همه افراد را تضمین نماید


نهادهای جهانی تهیه کننده ی بیانیه :کمپین جهانی برای آموزش و پرورش


بنیاد ICAE، کالج جهانی آموزش پیشرفته

 
ei
، آموزش جهانی


کمپین آمریکای لاتین برای برخورداری از حق آموزش


AGEA
،انجمن انرژی گرمایی استرالیا


ANCEFA
،کمپین شبکه بندی آفریقا در آموزش همگانی


CEAAL
،شورای مردمی آموزش بزرگسالان آمریکای لاتین


EAEA
،انجمن اروپایی برای آموزش بزرگسالان


بنیاد GLOBAL MARCH علیه کار کودک


ActionAid
، بنیاد اقدام جهانی


بنیاد آکسفام،

OXFAM
DVV
،انجمن همکاری جهانی از دانشگاه ملی آلمان


بنیاد جهانی

Plan
بنیاد جهانی IBSI آموزش برای توسعه


بنیاد جامعه ی باز

http://moaleman.org/mentality/item/282-niknezhad-amoozesh.html