چرا پرداخت حقوق به آموزگاران بر پایه امتیاز،نادرست است؟

               

                                                       دایان راویچ

                                             برگردان : مهدی بهلولی

                                        تارنمای کانون صنفی معلمان ایران

                   بسا که به جای یادگیری راستین به نتیجه ی آزمون ها پاداش دهیم

بحث امروز پرداخت حقوق بر پایه امتیاز است [مترجم : دولت آمریکا،این طرح را "merit pay" نامیده است که پرداخت حقوق بر پایه شایستگی هم می تواند ترجمه شود. در ادامه،نویسنده این یادداشت،این نامگذاری را نمی پذیرد. در این ترجمه "حقوق امتیازی" را به جای merit pay به کار برده ام.] موضوعی مهم که رییس جمهور اوباما، بر آن شده تا اعتبارش را به آن گره بزند. گرچه هنوز معنای درست و دقیق آنچه که او از چنین روش پرداخت حقوقی دارد روشن نیست. آیا معنای آن این است که آموزگاران باید حقوق بیشتری دریافت کنند هنگامی که در مدرسه هایی – به تعبیر خوب- "سخت گیر به کارکنانشان" درس می دهند؟ یا حقوق بیشتر،برای آموزش در گستره هایی که همراه با کمبود و دردسرهایی است همچون انواع خاصی از آموزش استثنایی،یا آموزش موضوع هایی همچون ریاضی و علوم؟ یا حقوق بیشتر برای رایزنی با آموزگاران دیگر،یا روزهای کاری بیشتر؟

 من چنین کارمزد اضافه ای را "حقوق کارکردی" [performance pay] می نامم نه حقوق بر پایه شایستگی،چرا که آموزگارانی که کار بیشتری انجام می دهند حقوق بیشتری هم دریافت می کنند. اما پندارم این است که آنچه دولت اوباما  در ذهن دارد پرداخت بیشتر به آموزگاران بر بنیاد "ارزش افزوده" نمره های آزمونی دانش آموزانشان است. بدین معنا که به هنگام افزایش نمره های دانش آموزان،آموزگاران به ازای آموزش ممتاز فرضی شان،به عنوان پاداش،از حقوق بیشتری برخوردار خواهند شد.

 من بر این باورم که این همان راهی است که دولت در آن پیش می رود،همان که روشن می سازد که چرا در هر ایالت،میلیون ها دلار برای انبار کردن داده ها هزینه می شود و چرا آرنه دونکن،وزیر آموزش و پرورش،به مدیران گفته است که اضافه حقوق هایشان را به شرطی خواهند گرفت که داده ها را گردآورند و به دولت فدرال گزارش دهند. درخواستی شگفت آور،چرا که برخی از اطلاعاتی که او خواسته،هم اکنون در دسترس اند،همانند فاصله میان نتیجه های ایالتی  و ارزیابی ملی نمره های پیشرفت تحصیلی( داده هایی که از پیش منتشر شده و پوشیده نیست).

 چندین دلیل وجود دارد که چرا حقوق اضافه به آموزگاران در برابر افزایش نمره های آزمونی دانش آموزان،ایده ی بدی است :

·         این کار محرکی می شود برای آموزگاران،تا تنها چیزهای را درس دهند که در آزمون های خواندن- نوشتن و ریاضی به کار می آیند. از این رو برنامه درسی،تنها محدود به موضوع های در آزمون آمده،می شود.

·         نه تنها آموزش را به نگاه به آزمون می کشاند بلکه با ساز و کارهایی همچون بیرون کردن دانش آموزان ضعیف و فریب کاری آشکار،به گول زدن سیستم برمی انگیزد.

·         بر انبوهی از پژوهش ها چشم می پوشد که نشان می دهند نمره های آزمونی دانش آموزان،متآثر از خطاهای آماری،خطاهای اندازه گیری،و خطاهای تصادفی است و این که "هیاهو" درباره این نمره ها،هنگامی که پول های هنگفت،از پیش،به جای دست اندرکاران تصمیم می گیرند،چندین برابر می شود.

·         به این نکته توجه نمی کند که بیشتر آموزگاران در یک مدرسه،برای چنین پاداش های "امتیازی" سزاوار نیستند- تنها آنهایی می توانند پاداش بگیرند که خواندن- نوشتن و ریاضی درس می دهند و آن هم برای نمره هایی که در سال گذشته به دست آورده اند.

·         نمی پذیرد که سازه های زیادی در نمره های آزمونی دانش آموزان نقش بازی می کند،از آن میان،توانایی دانش آموز،انگیزه دانش آموز،پشتیبانی خانواده (یا نبود پشتیبانی)،آب و هوا،حواس پرتی های روز آزمون،و ...

·         این حقیقت را در نظر نمی گیرد که آزمون ها باید در آغاز و پایان هر سال داده شوند نه میانه سال،آنگونه که هم اکنون در بسیاری از ایالت ها هم عمل می شود.(پس کدام آموزگار برای نمره های به دست آمده امتیاز و پاداش خواهد گرفت : کسی که دانش آموز را بهار سال گذشته آموزش داده یا کسی که در پاییز؟)

به باور من،صدای احمقانه ترین نوع حقوق امتیازی دارد به گوش می رسد و این طرح،هیچ کمکی به بهبود آموزش مدرسه هایمان نخواهد کرد. بنیاد مانهاتن،به تازگی پژوهشی را منتشر کرد که نشان می داد حقوق امتیازی اثری بر نمره های آزمونی 200 مدرسه ی نیویورک که بررسی شده اند،نداشته است. در حقیقت،نمره ها در مدرسه های بزرگی که پاداش گذاشته بودند،افت کرده بود.( با این رو،چه بسا در سال بعد،نمره ها افزایش یابند؛این تنها در سال نخست بوده) اما پاداش های این تجربه کوچک در سطح مدرسه ها،بر دوش مالیات دهندگان،20 میلیون دلار در سال،خرج گذاشته است.

 روشی هم که این پژوهش منتشر شد،بامزه است. اغلب هنگامی که بنیاد مانهاتن،پژوهشی منتشر می کند برای اعلام نتیجه های آن،همایشی خبری می گیرد. اما این پژوهش،بدون هیچ سر و صدایی،منتشر شد؛نتیجه هایش هم،بی هیچ همایش خبری،به آرامی،بر اینترنت گذاشته شد. این پژوهش با شلوغ- پلوقی های زیادی منتشر شده بود اما من شک دارم که نمره ها،جهشی به بالا کرده بوده باشند.  

پیش بینی من این است که این نوع حقوق امتیازیی که من توصیف کردم آموزش را بهتر نخواهد ساخت،حتی اگر نمره ها در سال آینده یا دو سال بعد،افزایش یابند. در عوض،آموزش را بدتر خواهد کرد،نه تنها از آن رو که برخی از دستآوردهای ادعا شده،بر بنیاد فریب کاری و گول زدن سیستم استوار خواهد شد بلکه به این دلیل که این دستآوردها با بی توجهی به تاریخ،جغرافیا،آموزش های مدنی،هنرها و علوم انسانی،علوم،ادبیات،زبان های خارجی،و همه موضوع های دیگر که بایسته اند تا از انسان های کم سن و سال،شهروندانی بهتر و افرادی بار آورند که برای اقتصاد دانش بنیان سده ی بیست و یکم آماده می شوند. حقوق امتیازی،آموزگاران برتر را شناسایی نخواهد کرد،به جایش،به کسانی پاداش خواهد داد که از زمان شان برای آماده سازی آزمون سطح پایین بهره خواهند گرفت.

 آیا داشتن سامانه آموزشی ای که در آن،دانش آموزان بد آموزش دیده،نمره های آزمونی شان را بالا بکشند،شدنی است؟ من چنین می اندیشم- و ما به زودی آن را نشان خواهیم داد.      

http://moaleman.org/articles/item/269-%DA%86%D8%B1%D8%A7-%D9%BE%D8%B1%D8%AF%D8%A7%D8%AE%D8%AA-%D8%AD%D9%82%D9%88%D9%82-%D8%A8%D8%B1-%D9%BE%D8%A7%DB%8C%D9%87-%D8%A7%D9%85%D8%AA%DB%8C%D8%A7%D8%B2-%D9%86%D8%A7%D8%AF%D8%B1%D8%B3%D8%AA-%D8%A7%D8%B3%D8%AA%D8%9F.html

آدرس متن انگلیسی :

http://blogs.edweek.org/edweek/Bridging-Differences/2009/04/whats_wrong_with_merit_pay.html