به اقتصاد آموزش و پرورش هم توجه کنید

             

                             مهدی بهلولی،روزنامه آرمان،11 مرداد 93

1.      دو سه سال پیش،در نشستی با یکی از فرادستان آموزشی سال های گذشته کشور،بحث "اقتصاد آموزش و پرورش" به میان آمد. ایشان گفت که در ایران،کمتر اقتصاددان و کارشناس اقتصادی پیدا می شود که شاخه تخصصی مطالعاتی آن،اقتصاد آموزش و پرورش باشد؛شاید هم،اصلا چنین کسی وجود نداشته باشد. می گفت که در دوران مسئولیتم،می خواستیم کسانی را بیابیم که در این باره،کار علمی دامنه داری کرده باشند،اما حتی یک نفر را هم پیدا نکردیم.

2.      از چند روز پیش که دولت یازدهم،بسته پیشنهادی خود را برای بیرون آمدن از شرایط کنونی اقتصاد کشور- رکود تورمی- مطرح کرده،رسانه ها و کارشناسان بسیاری به بررسی این بسته پرداخته اند. گرچه در متن منتشر شده دولت،به روشنی آمده که مجموعه ی ارائه شده،برنامه توسعه نیست و از این رو به بخش های زیادی همچون کشاورزی،محیط زیست و ... اشاره مستقیمی نگردیده و به توسعه بخش خصوصی هم پرداخته نشده،اما در دیدگاه های بسیاری از کارشناسان اقتصادیی که در رسانه ها،این برنامه را ارزیابی نموده اند،مساله خصوصی سازی صنعت و تولید،همچنان جایگاه درخوری دارد.

3.      خصوصی سازی صنعت و تولید و تجارت،یکی از مهم ترین برنامه های اقتصادی بسیاری از کشورهای جهان است. گرچه در طول دو سه سده ی گذشته،دستخوش دگرگونی های چشمگیری هم گردیده است. به ویژه در کشورهایی که حزب های سوسیالیست نیرومندی دارند خصوصی سازی همواره با اما و اگرهای بسیار و با محدودیت هایی،به اجرا درآمده است. ولی به هر حال،هم اکنون و در بسیاری از کشورهای جهان،خصوصی سازی در گستره ی صنعت و تولید،بیش یا کم،مساله ای پذیرفته شده است. یعنی هم اکنون شاید هیچ کشوری در جهان یافت نشود که در بخش اقتصادی کشور،سراسر،بخش خصوصی نادیده گرفته شده باشد و همه ی اقتصاد در دستان دولت باشد.

4.      در آموزش و پرورش اما مسآله فرق می کند. کشورهایی در جهان هستند که خصوصی سازی در صنعت را پذیرفته اند اما در گستره ی آموزش و پرورش،پایبند به آموزش و پرورش دولتی و رایگان هستند همانند فنلاند،سوئد و فرانسه. البته در کشوری همانند فرانسه،شمار کمی مدرسه های خصوصی هم وجود دارد که بیشتر وابسته به کلیساها هستند و ضمن پیروی از برنامه درسی ملی،شماری درس های کلیسایی را هم ارائه می دهند. در سوئد هم نیز چند سالی است که در کنار مدرسه های دولتی،مدرسه هایی راه اندازی شده به نام مدرسه های آزاد،اما آنها هم شهریه های شاگردان خود را از شهرداری ها می گیرند.

5.      این که آموزش و پرورش خصوصی یا دولتی،کارآمد می باشند یا نمی باشند مساله ای است که در میان کارشناسان اقتصادی و آموزشی جهانی،محل بحث و گفت و گوست. در ایران اما،کمتر اقتصاددان و کارشناس اقتصادی یافت می شود که در میان دیدگاه های اقتصادی خود،به آموزش و پرورش دولتی و خصوصی بپردازد. در خود وزارت خانه ی آموزش و پرورش هم،گویا،این موضوع چندان با پژوهش و دلیل و برهان به پیش نمی رود. از این روست که می بینیم وزیر آموزش و پرورش دولت دهم،حاجی بابایی،می گفت من خصوصی سازی آموزش و پرورش را قبول ندارم اما فانی،وزیر آموزش و پرورش دولت یازدهم،سخت پایبند به گسترش آموزش و پرورش خصوصی و نیمه خصوصی است.

6.       با توجه به نکته های بالا،ورود اقتصاددانان کشور به بحث فراموش شده "اقتصاد آموزش و پرورش" سخت بایسته می نماید. انتظار این است که دست کم در میان بحث های اقتصادیی که هر روز در رسانه های کشور در جریان است،گهگاه سخنی هم از آموزش و پرورش به میان آید تا آهسته – آهسته در کشور شاهد شکل گیری دیدگاه های گوناگون اقتصادی- آموزشی باشیم و از این شرایط که آموزش و پرورش در هر دوره،بدون کمترین برهان آوری در گستره همگانی،در بالا دست به گزینش سیاست های اقتصادی می زند،رفته – رفته فاصله بگیریم.    

http://www.armandaily.ir/?NPN_Id=655&pageno=5

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد