آموزش و پرورش و حفره فراخ نیازها!

                     

                محمدرضا نیک نژاد،عضو انجمن کارشناسان آموزش و پرورش

                                          روزنامه آرمان، 6 مرداد 93

 در روزهای گذشته، خبرهایی درباره دریافت پول از سوی برخی مدیران مدرسه‌ها و شکایت از آنها در رسانه‌ها پخش شده است. سال‌هاست کار به دستان آموزشی در دولت‌های گوناگون تا اندازه‌ای دریافت کمک‌های مالی از سوی مدیران مدرسه را در چارچوب همیاری‌ها تائید کرده‌اند اما، آنچه مایه نگرانی و گویا زمینه برخورد با برخی مدیران را فراهم کرده است،دریافت‌های اجباری است. چرا دریافت کمک‌های مالی با وجود خط و نشان کشیدن فرادستان آموزش و پرورش، به‌صورت  امری جاافتاده درآمده است و هر سال هنگام نام‌نویسی دانش‌آموزان این گونه خبرها افزایش می‌یابد؟ پرسش ریشه‌ای‌تر آنکه، چرا مدیران با همه این تهدیدهای رسانه‌ای و برخوردهای سازمانی باز هم خطر کرده و خانواده‌ها را وادار به پرداخت کمک می‌نمایند؟ وزیر آموزش و پرورش در دیدار با اعضای شورای شهر تهران می‌گوید:5/98 درصد بودجه آموزش و پرورش صرف پرداخت دستمزدها می‌شود و از 21هزار میلیارد تومان بودجه،تنها سه هزار میلیارد تومان برای کیفیت بخشی به آموزش باقی می‌ماند! به گفته آقای فانی 105 هزار مدرسه در کشور داریم که می‌باید هزینه‌های جاری آنها از بودجه 21 هزاری وزارتخانه تامین شود. اما آیا می‌شود؟ در جست‌وجویی برای یافتن پاسخ این پرسش، با چند مدیر گفت‌وگو کردم. دبیرستانی در تهران با نزدیک به 550 دانش‌آموز، بیش از پنج میلیون تومان در سال، برای پرداخت فیش‌های آب و برق و گاز و تلفن هزینه می‌کند. برای دبیرستانی دیگر در یکی از محروم‌ترین جاهای استان لرستان، این هزینه‌ها نزدیک به دو میلیون تومان می‌شود. با توجه به گستردگی 70 درصدی جمعیت در شهرها و شمار مدرسه‌های روستایی در کشور،با کمی تقریب و چشم پوشی شاید بتوان میانگین هزینه‌های جاری سالانه در هر مدرسه در کشور را سه میلیون تومان به‌شمار آورد! با این حساب هزینه جاری سالانه در مدرسه‌های سراسر کشور باید،315 هزار میلیارد شود.این هزینه بالا بر این پایه استوار است که از کسر بودجه چهار هزار میلیاردی این وزارتخانه چشم‌پوشی کنیم. از این‌رو آموزش و پرورش 5/1 درصد باقی مانده از بودجه – که نزدیک همین مبلغ است- را یا باید صرف هزینه‌های جاری مدرسه‌ها یا به پای کیفیت بخشی آموزشی هزینه کند اما، واقعیت درون مدرسه‌ها و گفته‌های مدیران نشان می‌دهد که این پول به مدرسه‌ها راه نمی یابد. مدیران مدرسه‌ها در کلانشهرها تشویق می‌شوند که با روش‌های گوناگون مانند کمک‌های مردمی، برگزاری کلاس‌های تقویتی و پیشرفته یا کنکور، نام‌نویسی دانش‌آموزان بیرون از محدوده و ... از خانواده‌ها پول دریافت کنند. مدیران مدرسه در کلانشهرها با به شمار آوردن هزینه‌های تعمیرات،راه‌اندازی شوفاژ،برگزاری مراسم آیینی- ملی و... گاه هزینه‌هایی نزدیک 25 تا 30 میلیون تومان دارند که همه آن را از خانواده‌ها دریافت می‌کنند اما، پرداخت همین هزینه‌ها در بخشی کوچک و محروم از لرستان، آه بر دل هر شنونده‌ای می‌نشاند! برای پرداخت فیش‌های مدرسه 2 – 3 بار درسال دانش‌آموزان را وادار می‌کنند که هر یک 5 تا 10 هزار تومان از خانواده‌ها دریافت کرده و به مدرسه بیاورند. برای هزینه‌های تعمیرات یا راه‌اندازی شوفاژ نیز، اداره‌ها، خیرینی را در شهرستان یا تهران معرفی کرده و با رایزنی با آنها هزینه‌های سالانه مدرسه تامین می‌شود! راهِ برون‌رفت از دشواری‌های اقتصادی سامانه آموزشی، بازی دوگانه فرادستان نیست. برای نمونه سفارش می‌شود که هنگام نام‌نویسی یا پولی دریافت نشود یا کم باشد. به‌جای آن در حین سال، فشار بر خانواده‌ها را با ابزار انجمن اولیا- مربیان افزایش داده و امورات مدرسه را پیش ببرید یا پول دریافت کنید، اما نه به‌گونه‌ای که منجر به شکایت شود و ...بی‌گمان آموزش و پرورش برای گذران امورات خود نیازمند پول است اما، چرا حفره نیازهای این سامانه باید به سوی مردم و خانواده‌ها باشد. این دریافت‌ها افزون بر مخالفت با اصل 30 قانون اساسی- رایگان بودن آموزش – گره‌ای از بی‌شمار دشواری‌های آموزش و پرورش نمی‌گشاید. باید فرادستان وزارتخانه، دولتمردان، کارشناسان و روشنفکرانِ گستره آموزش، دهانه حفره نیازهای آموزشی را به سوی دولت گرفته و با رایزنی و تبیین نظری و اندیشگی، نخبگان دولتی را وادار به پذیرش این موضوع کنند که توسعه کشور از شیرهای نفت بیرون نمی‌آید بلکه جاده توسعه از مدرسه‌های می‌گذرد .    

لینک خبر :  http://armandaily.ir/?News_Id=84781

 

 

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد