رتبه بندی معلمان و کیفیت آموزش

         

                            مهدی بهلولی،روزنامه اعتماد،4 مرداد 93

یکی از همکاران مان به تازگی مدرک کارشناسی ارشد خود را گرفته است. می دانیم که به یمن گسترش روزافزون دانشگاه های گوناگون در کشور،گرفتن مدرک های بالای دانشگاهی،البته بسیار آسان تر از گذشته است. گفت چیزی حدود 15 میلیون تومان خرج کردم. گفتم خب،این درس هایی که گذراندی تا چه اندازه با آنچه در دبیرستان درس می دهی در پیوند است؟ گفت تقریبا هیچ! گفتم یعنی این مدرک،در کیفیت آموزشی که ارائه می دهی اثری خواهد گذاشت؟ گفت گمان نمی کنم اثری بگذارد. باری،مساله این است که به دلیل های گوناگون فرهنگی و اجتماعی،داشتن مدرک تحصیلی بالا،نوعی پرستیژ به شمار می رود،همچنین مایه و پایه ای می شود برای دریافت حقوق بیشتر. در آموزش و پرورش،البته به تازگی با طرح رتبه بندی معلمان،این مسآله رفته رفته دارد از گستردگی بیشتری برخوردار می شود. پس آیا می توان مساله را اینچنین صورت بندی کرد که طرف می رود 15 میلیون تومان به دانشگاه می دهد و پس از آن می آید همین مبلغ و یا بیشتر را در طول چند سال از آموزش و پرورش پس می گیرد اما در این جریان،کیفیت آموزش،دگرگونی چشمگیری نخواهد کرد؟ 

 در یکی از واپسین پژوهش هایی هم که در سال 2013 و در  وزارت خانه ی آموزش و پرورش ایالت تنسی آمریکا انجام گرفت این مسآله تآیید گردید که نه مدرک بالا و نه پیشینه کاری بالای بیش از پنج سال،به ناگزیر بر کیفیت کار آموزگار اثر گذار نمی باشد. کلی گاسسیر،سخنگوی  این وزارت خانه درباره ی این پژوهش می گوید : "این پژوهش،به طور منسجمی نشان داده است که همبستگی میان درجه دانش آموختگی آموزگار و کارایی او،کم تا هیچ است. این پژوهش که بر بنیاد اندازه گیری چیزی است که کودکان،در یک سال مدرسه می آموزند همچنین نشان داده که کارآمدی آموزگار،با تجربه پس از پنج سال ِ نخست کار کلاسی او،پیوندی ندارد. ما آموزگارانی داریم با کارآمدی بالا،که مدرک کارشناسی ارشد دارند و آموزگارانی با کارآمدی بالا اما بدون چنین مدرکی. ما آموزگارانی داریم با کارآمدی بالا با سال های زیاد تجربه ی کلاسی،و آموزگارانی با کارآمدی بالا با کمابیش سال های کم کار کلاسی."

اما مسآله را از سوی دیگری هم می توان نگریست. اگر در پرداخت دستمزد بیشتر به آموزگاران با مدرک بالاتر،هدف پدید آوردن انگیزه ی کاری بیشتر و بنابراین افزایش کیفیت آموزشی بالاتر است،بی گمان راهکاری است نادرست که به هدفی خلاف می انجامد. دستاورد فرق گذاری سست بنیاد میان فرهنگیان- همان مدرک گرایی- چیزی جز نارضایتی و بی انگیزگی بیشتر نخواهد بود. عدالت،دستمزد برابر در برابر کار برابر است نه در برابر مدرک بالاتر! آموزگارانی که به ادامه تحصیل رو می آورند اگر به راستی عشق به یادگیری در وجودشان است بهترین دستاوردشان،همان یادگیری بیشتر و لذت بردن از آن است؛افزون بر این که می توانند از آگاهی های بیشترشان در جایی استفاده کنند که به کار می آید.

 اما به باور این نگارنده- آنگونه که پاره ای اندیشه وران اجتماعی- مدیریتی همچون ادواردز دمینگ یا الفی کهن – می گویند برای انگیزه بخشی به آموزگاران و بهبود کیفیت آموزشی،نخست باید بدون توجه به مدرک تحصیلی و پایه و مقطعی که درس می دهند به آنها حقوقی فراخور یک زندگی شرافتمندانه و آبرومندانه داد و پس از آن با روش های افزایش انگیزه های درونی،همچون دخالت دادن هر چه بیشتر آنها در تصمیم گیری ها و تصمیم سازی های آموزشی و افزایش اختیارات آنها،و همچنین پرمعناتر ساختن کتاب های درسی و نزدیک تر ساختن آنها به زندگی نوین و از این رهگذر بامعنادارتر ساختن کار آموزشگری،بر انگیزه های درونی آنها افزود و از این رهگذر کیفیت آموزش را بالاتر برد. این پیشنهاد البته حمایت از نوآوران و پژوهشگران راستین را در خود دارد،افزون بر این که به مدرک گرایی بیش از پیش دامن نمی زند.

http://etemadnewspaper.ir/Released/93-05-04/93.htm#283712

 

 

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد