محمدرضا نیک نژاد،روزنامه شهروند،ص آخر، 15 تیر 93
بالا و پایین میپرد و دشمنان را یکی پس از دیگری شکست میدهد و در واپسین جهش، از تخت خوابش میافتد و رویای شیرینش به هم میریزد! به باور پدر، سرنوشت او آشپزی و پیبردن به رازِ آش خوشمزه است. اما آشپززاده در پیچ و خم داستان، با آنکه با فنون کونگ فو کمترین آشنایی را دارد با «تلاش» به جایگاه «جنگجوی اژدها» برگزیده میشود و در پایان نیز شهر و همشهریان خویش را از دستِ دشمنی توانمند و چالاک میرهاند. کارتون «پاندای کونگ فو کار» از دریچههای گوناگون دارای نکتههای ارزندهای است. پاندای گنده و چاقالو، فیزیک بدنی درخوری برای چالاکی در فنون کونگ فو ندارد و از این رو همزمان، از سوی دوست و دشمن به ریشخند گرفته میشود و کارِ استاد بزرگ در برگزیدن او، بسیار شگفتیزا مینماید. چربی یا دنبه! انباشتهشده روی شکم پاندا و البته شوخطبعی ذاتیاش، همه را در برگزیدنش به دودلی میاندازد. اما در بخش پایانی و در هماوردی میان پاندا و دشمن افسانهایاش، همین دنبهها، او، شهر و همشهریانش را از بدیهای اهریمن میرهاند و به همه نشان میدهد که او «مخصوص» است. ضربههای سختِ هماورد پاندا، هر کسی را زمینگیر میکند. اما دنبههای پاندا ضربههای سهمگین را قِل قِلک مانند میکند و در پایان پاندا را پیروز. کارتونهایی چنین ارزنده، پیرامونمان فراوان است، اما شوربختانه از پیامهای درونی آنها برای خود و فرزندانمان بیخبریم. برای نمونه، ما بهعنوان پدر و مادر و آموزگار، به این خو گرفتهایم که کودکان، جوانان و نوجوانان را با سنجههای شکلگرفته در اندیشههای خویش به داوری بنشینیم. بیخبر از آنکه هر انسان، فرزند دوران خویش است و انسانها در طیفی از تواناییها و استعدادها، گنجانده میشوند و مقایسه تواناییهای آنها با خود و دیگران کاری بس نارواست. ما باید به نگریدن به نیمه پر لیوان خو بگیریم. بزرگترین وظیفه پدر و مادرها و سامانه آموزشی، برآوردِ داشتههای تن و جان و اندیشه کودکان و نوجوانان است، تا از این رهگذر به تواناییهای نهفته در آنها پی برد و در راستای شکوفاییشان گام برداشت. حتی اگر این توانایی، توده دستوپاگیرِ چربی باشد! در سکانسی از کارتون، جنگجوی اژدها برای رسیدن به واپسین گام رشد، باید طوماری افسانهای را بخواند و با بهرهگیری از راز نهفته در آن به جنگ اهریمن برود. هنگامی که طومار اژدها را میگشاید، چیزی جز تصویرِ خویش را در آن نمییابد! بیگمان ارزندهترین پیام کارتون آن است که راز نهفته در طومار، خودِ پانداست. در حقیقت راز نهفته در تکتک ما انسانها، خودمان هستیم. بیگمان همه انسانها پتانسیل قهرمانشدن را دارند و شاید هم همه به گونهای در زندگیهایمان قهرمانیم یا میتوانیم باشیم. از اینرو باید به فرزندانمان یاری رسانیم، تا تواناییهای نهفته در خویش را بازشناسند و باور کنند و آنها را بارور کنند. پاندا تواناییهای خویش را شناخت و توانست از آنها بهره گیرد. اما آیا ما میتوانیم کودکان و نوجوانانمان را یاری دهیم تا تواناییهای نهفته در خویش را بشناسند و در آوردگاه زندگی، از آنها بهره گیرند و کامیاب شوند؟ آیا میتوانیم به خود و فرزندانمان بیاموزانیم که هرکس در جهان «مخصوص» است زیرا به گفته پدر پاندا «برای مخصوص شدنِ یک چیز، کافی است که باور کنی آن چیز مخصوص است» از اینرو بیگمان خود و دیگران را «جور دیگر باید دید».
http://shahrvand-newspaper.ir/default/default.aspx?no=223&dn=1&pid=20&rnd=am1UWT&p=&y=93&m=04&d=15