امتحان نهایی خوب است،به چند شرط

            

                                 مهدی بهلولی،روزنامه جام جم،31 خرداد 93

آزمون های سال سوم دبیرستان، که به آزمون های هماهنگ کشوری دبیرستان و یا نهایی معروف اند، چند روز پیش در حالی به پایان آمدند که با حاشیه هایی درخور درنگ همراه بودند. برای نمونه اعتراض برخی از دانش آموزان که بر این باور بودند که  پرسش های امسال،از بیرون از کتاب درسی طرح شده اند. این نگارنده که هم آموزگار ریاضی پایه سوم می باشم و هم در همین آزمون ها،مراقب یکی از حوزه های آزمونی،با بررسی و پرس و جویی که از چند دبیر فیزیک،شیمی و زبان انگلیسی و ... کردم می توانم بگویم که اعتراض این دانش آموزان بجا نبود. به سخن دیگر،پرسش های آزمون های هماهنگ امسال نیز،همانند بسیاری از سال های پیشین، از درون کتاب های درسی طرح گردیدند. اما نکته ی مهم این است که در برخی از درس ها- همانند جبر و احتمال،و فیزیک رشته ریاضی- برخی پرسش ها از چارچوب جاافتاده این آزمون ها بیرون بودند و متآسفانه چون دانش آموزان ما به نوع آزمون های سال گذشته،عادت کرده اند و البته با تآسف بیشتر برخی از آموزگاران نیز، در همین چارچوب جاافتاده درس می دهند،به نزد دانش آموزان چنین وانمود گردید که برخی پرسش ها بیرون از کتاب درسی می باشند.

 همین جا می توان خرده گرفت به طراحانی که توانایی پابیرون نهادن از نوع پرسش های سال های پیش از خود را ندارند و با طرح پرسش های تکراری،مایه و پایه ای می سازند برای دوری بیش از پیش دانش آموزان و آموزگاران از کتاب های درسی. هنگامی که دانش آموز با خواندن شش هفت نمونه از آزمون های سال گذشته،می تواند نمره قبولی بگیرد،روشن است که هم ارزش درس به زیر پرسش می رود و هم ارزش آموزش و آزمون. نباید فراموش کرد که اگر به دنبال آموزشی مفهومی و ژرف هستیم و دانش آموز و آموزگاری جدی می خواهیم،یک شرط بایسته آن آزمون های مفهومی،ژرف و جدی است.

 اما حاشیه ی دیگر آزمون های امسال،به حوزه های تصحیح برمی گردد- که البته رخداد چندان تازه ای هم نیست. مساله این است که بسیاری از آموزگاران،به دلیل هایی همچون دستمزد پایین تصحیح برگه ها و تآخیر کمابیش یک ساله در پرداخت آن، چندان انگیزه ای برای حضور در حوزه های تصحیح را ندارند. این مشکل،البته در درس های ریاضی و فیزیک که تصحیح برگه ها زمان زیادتری می برد نمود بیشتری دارد. اما امسال،آموزش و پرورش- در برخی از شهرها و از آن میان تهران- برای فرستادن آموزگاران به حوزه های تصحیح،ناگزیر به صدور بخشنامه ای به مدرسه ها شد که حضور آموزگاران درس های نهایی سوم را در حوزه های تصحیح،کاری موظف اعلام می نمود : " معلمی که درس های مربوط به امتحانات نهایی را تدریس می کند موظف است حداکثر دو روز پس از برگزاری امتحان درس مربوط با تشخیص و برابر ابلاغی که از طرف اداره آموزش و پرورش منطقه صادر می شود به حوزه های تصحیح مراجعه کند و حداقل به تعداد دانش آموزان خود،نسبت به تصحیح اوراق امتحانی همان درس با دریافت حق الزحمه اقدام کند. در صورتی که معلمی نسبت به تصحیح اوراق اقدام نکند موضوع از سوی رییس حوزه تصحیح مربوط، به اداره آموزش و پرورش محل،گزارش تا برابر مقررات با وی رفتار شود."

 اما تا آنجا که این نگارنده جست و جو نمودم و آگاهی یافتم این بخش نامه کارگر نیفتاد و برخی از کارگزاران حوزه های تصحیح،تا روزها،به دنبال آموزگاران پایه سوم می گشتند تا آنان را به حوزه های تصحیح ببرند. روشن است که در چنین شرایطی،که اغلب- و البته نه همه- آموزگاران با پیشینه بالا و به ویژه در درس های علوم پایه،در حوزه های تصحیح حضور نمی یابند امکان از میان رفتن حقوق دانش آموزان هم بالا می رود. از این رو می توان گفت آموزش و پرورش بهتر است به جای صدور بخش نامه هایی اینچنین،به دنبال رفع ریشه ای دشواری باشد.

 روشن است که سخنان بالا،به معنای مخالفت با کلیت انجام آزمون های نهایی نیست. این سخن از آن روست که اینجا و آنجا شنیده می شود که در پایه سوم دبیرستان،بایستی آزمون های هماهنگ برچیده شود و یا ارزشیابی در آموزش و پرورش - و از آن میان پایه سوم دبیرستان- بایستی از سال نخست دبستان تا پایان متوسطه دوم توصیفی و کیفی گردد و ارزشیابی های کمی از میان برداشته شود و از این رو آزمون های هماهنگ سوم هم،توجیهی نخواهند داشت. اما پرسشی که می توان از هواداران آزمون های توصیفی نمود این است که آیا تاکنون درباره ی دستاورد این آزمون ها در دبستان های ایران،پژوهشی انجام پذیرفته است؟ آیا آزمون های توصیفی در دبستان،پیامدهای آموزشی مثبت و چشمگیری داشته که بخواهیم آن را به دبیرستان هم گسترش دهیم؟ پاسخ دقیق به این پرسش ها- همانگونه که گفته شد- منوط به پژوهش های دقیق است اما برابر برخی دیده ها و شنیده ها،می توان گفت که متآسفانه و به دلیل هایی چند-  و از آن میان شمار زیاد دانش آموزان کلاس،و میل مدیران به قبول شدن صوری همه ی دانش آموزان- ارزشیابی توصیفی در دبستان های ایران،آنچنان کامیاب نبوده است. ناگفته پیداست "خیلی خوب" یا "خوب" گرفتن کمابیش همه ی دانش آموزان دبستان های کشور، گواه و نشانه کامیابی این آزمون ها نیست- گرچه می تواند با جلوگیری تکرار پایه،مایه صرفه جویی اقتصادی باشد.

 اما همان سرنوشت قبول شدن "همگانی" دانش آموزان دبستان در ارزشیابی های توصیفی کنونی- که همانگونه که گفته شد ریشه در شرایط گوناگون اقتصادی،اجتماعی و فرهنگی ما  دارد- می تواند پیش روی آزمون های کمی پایه سوم دبیرستان باشد اگر هماهنگ کشوری برگزار نشوند و در حوزه های تصحیح،تصحیح نگردند. هم اکنون دانش آموزان های دبیرستان های دولتی و غیرانتفاعی بسیاری هستند که تا پایه سوم دبیرستان،بیش یا کم آسان،بالا می آیند اما در پشت همین آزمون های هماهنگ- با همه ی ایرادهایی که به آنها وارد است و در بالا هم برخی از آنها آمد- می مانند. اگر در فلسفه آموزشی خود،برای یادگیری علم جایی در نظر می گیریم- که به نظر بایستی درنظر بگیریم- دست کم در شرایط و سپهر فرهنگی،اجتماعی و اقتصادی کنونی آموزش و پرورش و آموزگاران آن،نمی بایست بر آزمون های کمی هماهنگ کشوری پایه سوم،چشم پوشید. این آزمون ها،در شرایط کنونی،یکی از بهترین سنج های سنجش آموزشی ماست،بهتر است آنها را بهبود بخشیم نه از بنیاد براندازیم.       

http://press.jamejamonline.ir/Media/NewspaperImages/266/4002/Jamejam-140620224228.pdf

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد