مرگ چهاردهمین یوزپلنگ و جایگاه آموزش!

 

محمدرضا نیک‌نژاد 

روزنامه شهروند،20 اسفند 92

 روزهای گذشته در رسانه‌ها آمده بود که چهاردهمین یوزپلنگ ایرانی در یک‌سال گذشته، در شیروانِ استان خراسان‌شمالی به دست شکارچیان کشته شد. این درحالی است که این گونه کمیاب جانوری در خطر نابودی کامل قرار دارد و به همین دلیل پیراهن تیم‌ملی فوتبال در جام‌جهانی به نقش زیبای این گونه آراسته شده است. خبرهایی از این دست دل بسیاری از ما را به درد می‌آورد و آهی سرد بر آن می‌نشاند. اما همچنان در برابر چنین رفتارهای زشتی ناتوان و بی‌عملیم و دولت هم تنها به بازداشت و جریمه نقدی بسنده می‌کند که آن هم راه به‌جایی نخواهد برد. اما پیش و بیش از چنین برخوردهایی، باید به دنبالِ آموزش، فرهنگ‌سازی و آگاه‌سازی مردم به‌ویژه در مناطق روستایی و زیستگاه‌های چنین جانورانی باشیم.
 اما چگونه؟

 شاید برای ورود به طرح یک راهکار، یادآوری خاطره‌ای بد نباشد.  چند‌سال پیش پسرم دوران دبستانش را می‌گذراند. در آستانه نوروز بودیم که روزی با شادی و سر و صدا وارد خانه شد و با کارتی روی سینه‌اش از این‌که به همیاری پلیس برگزیده شده است، سر از پا نمی‌شناخت. در جاده و در راه مسافرت بودیم که دمی چشم از کیلومتر شمار ماشین برنمی‌داشت و دمادم یادآوری می‌کرد که سرعتت در مرز غیرمجاز است. کلافه‌ام کرده بود و هی پشت هم سفارش به رعایت قوانین رانندگی می‌کرد. به پلیس رسیدیم و با احترام نظامی به او گفت: اجازه نداده‌ام که سرعت بابام بیشتر از سرعت مجاز شود! پلیس هم به او احترام گذاشت و سپاسگزاری کرد و لبخندی زد و رفت.

  برکسی پوشیده نیست که فراگیرترین نهاد دولتی در کشور آموزش و پرورش است. این نهاد در دورترین روستاهای کشور و حتی میان عشایر مدرسه‌ای برپا کرده و به آموزش نوباوگان می‌پردازد. بی‌گمان آموزش‌های شهروندی- که بخشی از آن گرامیداشت زیست‌بوم انسان و جانداران دیگر است- در دوران دانش‌آموزی، افزون بر تاثیر درازمدت و کارا بر شهروندان آینده، می‌تواند زمینه‌ای برای آموزش بزرگسالان از سوی فرزندان را نیز فراهم کند. از این رو پیامدهای بلند و کوتاه‌مدتِ سودمندی برای جامعه انسانی خواهد داشت. برای نمونه سازمان محیط‌زیست می‌تواند با همکاری وزارتخانه آموزش‌وپرورش، درونمایه‌های آموزشی‌ای در پیوند با نگهداشت محیط‌زیست و رفتار با دیگر گونه‌های جانوری را در برنامه درسی دانش‌آموزان – به ویژه دبستانی‌ها- بگنجاند و زمینه همزیستی شهروندان با طبیعت و زمین را فراهم کند. یا با برگزاری نمایشگاه‌های نقاشی، بازدیدهای آموزشی، مسابقه انشا‌نویسی، تهیه‌ روزنامه‌دیواری و... چنین حرکت‌هایی را در رفتارهای دانش‌آموزان نهادینه کرده و آنها را برای همزیستی سودمند با جهان طبیعت آماده کنند. از سوی دیگر احتمال این‌که شکارچیان در مناطق روستایی و عشایری روزنامه بخوانند و حتی دسترسی به تلویزیون و رادیو داشته باشند، کم است اما بی‌گمان آنها پیش از این کودک بوده‌اند و اکنون نیز برادر، خواهر یا فرزندی در مدرسه دارند که درس می‌خواند و می‌تواند آموزگاری توانا برای آموزش‌های زیست‌محیطی و طبیعت‌دوستی باشد. گاهی کودکان بهترین آموزگارِ بزرگترها هستند و بی‌گمان انگیزه و انرژی فراوانی برای آموزش‌های بهداشتی، اخلاقی و اجتماعی را دارایند. پس نباید از این ویژگی آنها چشم پوشید و آن را نادیده گرفت. امیدوارم از سوی ما بزرگترها هم به کودکان فضای درخور برای آموزش داده شود و پیامدش زیست‌بومی امن‌تر برای انسان و جانداران دیگر و از آن میان یوزپلنگ زیبای ایرانی باشد.

http://www.shahrvand-newspaper.ir/default/default.aspx?no=240&dn=3&pid=20&rnd=u0tcAS&p=&y=92&m=12&d=20#

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد