رمز گذاری و رمزگشایی

 

مقصود فراستخواه

منتشر شده در مجله  آسمان 

 9/6/92 ،شماره پنجاه وهفت،ص42

یک.طرح مسأله

آیا راهی برای رهایی هست؟ این پرسش از آن روست که آدمی پی در پی  خود را گرفتار  انواع مناسبات سلطه می بیند. تا یکی از در می رود، آن دیگری از پنجره می آید. صورت ها عوض می شود اما هرکدام به نحوی درصدد اِعمال قدرت بر مردم و کسب منافع از آنها هستند.

یک راه معمول برای ایجاد و ادامۀ تسلط، از دیرباز تا به امروز «رمزگذاری» بود. متنها و پیامها با انواع ایدئولوژی ها رمز گذاری می شوند و از طریق ابزارهای مختلف اجتماعی و آموزشی و رسانه ای، آن چنان این ایدئولوژی های رمزگذار را بازتولید می کنند تا مردم با همانها به سراغ متنها و پیامها وگفتارها بروند و در چارچوب آن، رمز ها را دریافت و معنا بکنند. بدین ترتیب رمزگذاری، ساز وکاری می شود برای برقراری مناسبات هژمونیک (تفوّق جویانه). چند مثال ذکر می کنم:

1. ایدئولوژی های مردسالار نوعی رمزگذاری های زبانی به وجود می آورد. از کتابهای درسی و نوع متون آموزشی ومحتوای قصه ها و تصاویر ونقاشی های موجود مردانه در این درسها گرفته تا آنگاه که می خواهند قانونی برای انتخابات ریاست جمهوری بنویسند و در شرایطش می آورند«داوطلب باید از رجال چه وچه باشد». از این طریق است که روندهای تعلیم و تربیت و اجتماعی شدن، فرهنگ و  سیاست ومشارکت اجتماعی  توسط ایدئولوژی مورد نظر کنترل وهدایت می شود.

2. ایدئولوژی های بازار نیز برای خود رمزگذاری هایی دارند. مثلا «برَند» یا «جنس خارجی» یا اخیرا در ایران علاوه بر این دو، واژۀ« صادراتی» از طریق آگهی ها وتبلیغات ودر ودیوار شهر و  پاساژ و مراکز خرید، نمونه ای از رمزگذاری بازار برای تأثیر دلبخواه بر رفتار مصرف کننده است.

3.مثالهای بسیار دیگر از رمزگذاری را می توان در  ایدئولوژی های سیاسی وکلمات رمز آنها دید همچون نظم، امنیت، اهانت، تشویش اذهان، دشمن، وابسته وحتی کلمات دیگری مثل خلق، مردم واستقلال و واژه های مشابه آن. همینطور در ایدئولوژی های مذهبی از انواع رمزگذاری های کلامی و فقهی برای سازماندهی امر قدسی استفاده می شود. در مناسبات هژمونیک یکجانبه گرایانۀ سطح بین الملل نیز رمزگذاری هایی مثل تروریستی و ستیزه جویانه را شاهد هستیم والبته درست در جهت عکس آن ولی با همان سرشت، ایدئولوژی های هژمونیک وارونه را می بینیم با  رمزگذاری هایی همچون استعمار، امپریالیسم، نظام کفر و استکبار و عوامل سرسپرده و نظایر آن.

دو. بحث

در مطالعات فرهنگی از «رمزگذاری» بحث شده است. البته در این مباحث به دلیل شرایط روز اروپا در دهه های آخر قرن بیست، عمدتا به نقش رسانه ها وبرای مثال به تأثیرات تلویزیون بر شهروندان در کاپیتالیسم متأخر فرهنگی تمرکز شده است.  اما روح بحثها درواقع به فرایندهای بازتولید قدرت و اِعمال آن نظر دارد.

استوارت هال[1]، مفهوم «رمزگذاری و رمزگشایی»[2] را در همین جهت به میان آورد. وی طی دهه 70 در مرکز مطالعات فرهنگی دانشگاه بیرمنگام[3] به نقد وتحلیل «رمزگذاری و رمزگشایی در گفتمان تلویزیون»[4] مبادرت ورزید. البته بعدها در این بحث نظری«هال»  از سوی کسانی مثل دیوید مورلی، جیمز کارن و دیگران مطالعات میدانی وتجربی و بسط ونقد بیشتری شد.[i]

«هال» سه حالت را مقایسه کرد[ii]:

نخست. وضعیت تفوق وسلطه[5]

در این حالت، ایدئولوژی رسمی از یکسو عمل رمزگذاری را انجام می دهد و از سوی دیگر در جامعه نیز چنان خود را بازتولید می کند که مردم در چارچوب همان ایدئولوژی، رمزگشایی بکنند یعنی رمز ها را چنان دریافت ومعنا بکنند که ایدئولوژی رسمی می خواهد. مثلا به مناسبت حادثه ای در یک مدرسه کشور خارجی یا صحنه ای که کسانی در خیابان های آن کارتون انداخته وخوابیده اند، تصویری منفی از اوضاع این یا آن جامعه غربی از سوی تلویزیون دولتی برساخته می شود و بخشی از گروه های اجتماعی در روستا ها وشهرهای وکوچک ومناطق محروم واقعا به نتیجه می رسند که آنجا یکسره ناامنی یا نابرابری وبیرحمی وخشونت هست و شرایط زندگی ما بمراتب بهتر از آنهاست . 

دوم. وضعیت مذاکره ای[6]

وضعیتی است که مردم براثر عواملی مانند کثرت وتنوع رسانه ها و آگاهی ها و مقتضیات زیست خود در برابر رمزگذاری های صورت گرفته، یکسره منفعل نیستند و  با انواع تفاسیر موقعیتی برآمده از تجارب وعلایق خویش دست به رمزگشایی های مختلف متنوعی می زنند. به عبارت دیگر عمل رمزگشایی یکسره در همان چارچوب مورد نظر «ایدئولوژی های رسمیِ رمزگذارنده» اتفاق نمی افتد واحیانا از چارچوب ها بیرون می رود.

سوم. وضعیت تقابلی[7]

این حالت وقتی به وجود می آید که یا به سبب عدم امکان مذاکره و تفسیرهای متنوع ویا به دلیل شدت یافتن وضعیت  تسلط و هژمونی و آگاهی پدید آمده در مخاطبان ومردم نسبت به آثار وپیامدهای نظام های ایدئولوژیک ورمز ها ونشانه ها وگفتارهای رسمی، حالتی تقابلی در فرهنگ وجامعه نسبت به چارچوبهای رسمی رمزگذاری شده  به وجود می آید و بخشی از شهروندان و گروه های اجتماعی به دور مخالفت ومجادله با این گفتارها می افتند.

 در این حالت عمل رمزگشایی درست در جهت خلاف «نظام رمزگذارنده» صورت می گیرد و با  رمزها ونشانه ها و کلمات وگفتارهای رسمی، مقابله به عمل می آید. مثلا اعداد وارقام موجود در گزارشهای اعلام شده رسمی نهادها ورسانه های حکومتی، از پیش نامعتبر تلقی می شود.

نتیجه گیری

چگونه می توان تصور کرد که رمز گذاری هرچه کمتر تسلطی باشد و رمز گشایی هرچه کمتر تقابلی بشود؟ در چه شرایطی جریان رمزگذاری ورمزگشایی هرچه بیشتر گفتگویی خواهد بود؟ لازمه اش این است که اولا رمز گذاری در انحصار طبقه ویا سازمان خاصی نباشد. به بیان دیگر، چه دولت و چه انحصارات سرمایه ای و چه  نهادهای مذهبی وایدئولوژیک، آن را در تصاحب خود درنیاورند.

ثانیا رمز ها، از نوع رمز های مگو نبوده باشند. برای همیشه « بسته »نباشند. بالاخره فهمیدنی از سوی همگان باشند. مبادله پذیر، تفسیر بردار و نقد پذیر در میان اذهان باشند. تجربه پذیر توسط انسانها و قابل بحث در سپهر عمومی باشند و امکان اشتراک وسهیم شدن همه ومشارکت همه در رمز گشایی آنها به صورت نهادمند وجود داشته باشد. در این حالت تولید متون در انحصار کسان وگروه هایی نیست و عمل خواندن نیز برای همه آزاد وامکان پذیر است. خوانندگان می توانند متن ها را نقد وتفسیر بکنند. هم متن ها کثیر ومتنوع اند و هم شرکت در  خواندن و تحلیل کردن و تفسیر کردن متون آزاد ودر دسترس همگان است وجریانی از گردش آزاد رمز گردانی وجود دارد.



[1]Stuart Hall

[2] Encoding and decoding

[3] Centre for Cultural Studies, University of Birmingham

[4] Encoding and Decoding in the Television Discourse

[5] dominant-hegemonic position

[6] Negotiated position

[7] Oppositional Position

 



[i] Morley , David and James Curran(Editors)( 2005)Media and Cultural Theory. Routledge.

[ii] During,simon(Editor)The Cultural Studies Reader.London and NY:Routledge, 90-133

بن گرفت :  

http://farasatkhah.blogsky.com/

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد