آموزش تک جنسیتی یا آمیخته؟(بخش 2)

 

لوییس آرچر / برگردان : مهدی بهلولی

آیا آموزش تک جنسیتی می تواند موفقیت تحصیلی را افزایش دهد؟

 انتشار ترازهای ملی موفقیت در GCSE[آزمون پایان دوره ی متوسطه در انگلستان] و تراز A،به گمان ها درباره ی برتری ها و/ یا محدودیت های آموزش تک جنسیتی و آمیخته دامن زده است. جدول های آخرین دوره ی آزمون ها،روی هم رفته،چنین می نمایانند که شاگردانی(اما بویژه دختران)که به مدرسه های تک جنسیتی می روند،به دنبال نتیجه های درخشان و برجسته اند.[مترجم : یعنی دانش آموزانی بیشتر به مدرسه های تک جنسیتی می روند و در آنها نام نویسی می کنند که به دنبال گرفتن نمره های بالا هستند.]البته،مدرسه ها همواره به عامل هایی که موفقیت شاگردان را برمی انگیزند،گرایش داشته اند اما،فضای سیاست آموزشی کنونی که در آن روی جدول های دوره ای،آزمون گرفتن و "پیشرفت تحصیلی" پافشاری می شود،مدرسه ها را ناگزیر ساخته تا بیش از پیش روی حداکثرسازی و افزایش ترازهای موفقیت تحصیلی تمرکز نمایند. بنابراین در سنجش با سال های 1980،که آموزش مدرسه ای تک جنسیتی به عنوان روشی بالقوه پشتیبانی می گردید که نابرابری های جنسیتی را هدف می گیرد،هم اکنون به این آموزش،همچون ابزاری برای افزایش موفقیت نگریسته می شود.

 به هر رو،درباره ی آموزش مدرسه ای تک جنسیتی و هم- آموزشی،تااندازه ای،گواه روشن و شسته- رفته ی کمتری وجود دارد. بخش دستچین آموزش،بخش خصوصی،به گزاف- نمود[over-representation] آموزش مدرسه ای تک جنسیتی گرایش دارد. این بخش،بر موقعیت برتر مدرسه هایی اینچنین،در جدول های دوره ای موفقیت تحصیلی،اثری برجسته دارد. پژوهشگرانی همچون آلن اسمیسرز و پاملا رابینسون نشان داده اند که بنیادهای آموزشی تک جنسیتی،به گونه ای تاریخی،برای گرفتن توانمندترین شاگردان،آبرو[پرستیژ] و پشتوانه هایی دارند. هم اکنون،بدنه ی چشم گیری از پژوهش ها ثابت می کنند که با توجه به معیارهای اجتماعی- اقتصادی و ورودی دانش آموزان،به هنگام سنجش "نظیر به نظیر"،تا اندازه ی زیادی،اختلاف های آکادمیک میان آموزش مدرسه ای تک جنسیتی و هم- آموزشی،ناپدید می گردند. این پدیده،در گستره ای جهانی هم،دیده شده است : پاملا هاگ،با بازنگری ادبیات آموزشی سراسر جهان،می گوید که آن نتیجه ها،با شاخص هایی ویژه از موفقیت که به کار می گیرند،زمینه های تاریخی که مدرسه های تک جنسیتی و هم- آموزشی در آنها شکل می گیرند،و با معیارهای ورودیی که مدرسه های گوناگون از آنها بهره می گیرند،مخدوش است. پیتر دالی،با توجه به توان سازگاری مدرسه ها برای گرفتن شاگرد و جایگاه گزینشی آنها در ایرلند شمالی،دریافت که دختران در مدرسه های تک جنسیتی،تنها دستاورد و بهره ی کوچکی کسب می کردند- که از نظر آماری معنادار نبود. در برابر،ژانت الوود و کارولین گیبس،بر این باورند که درواقع،چنین می نماید که مدرسه های آمیخته،در افزایش موفقیت تحصیلی پسران و دخترانی که از توانایی پایین تری برخوردارند،پیشینه ی بهتری دارند.

 از شمار ناچیزی مطالعات،برخی شواهد بی پایه وجود دارد که گروه های آموزشی تک جنسیتی در مدرسه های آمیخته،ممکن است به سطح موفقیت تحصیلی شاگردان،فایده هایی برسانند. برای نمونه،به تازگی،در رسانه ها گزارش شده است که برخی مدرسه های آمیخته ی انگلستان،ولز و اسکاتلند،درتلاشی برای افزایش موفقیت،تحت عنوان موضوع هایی همچون انگلیسی برای پسران و ریاضیات و/ یا علوم برای دختران،درس هایی تک جنسیتی ارائه می دهند. با این رو،پژوهش های اسمیسرز و رابینسون بیان می کنند که جداسازی پسران و دختران در درس های علوم و ریاضیات،در مدرسه های آمیخته،به نظر نمی رسد که اثری پایدار بر عملکرد آنها در GCSE داشته باشد. آنها بر این باورند که اگرچه پیشرفت هایی روی می دهد اما زودگذر می نماید و چه بسا،بتوان آن را با شور و پای بندی کارکنانی که در آن تجربه نقش داشته اند،توضیح داد. کارولین جکسون و ایان داوید اسمیت،درپژوهشی که در انگلستان و استرالیا انجام دادند دریافتند که گرچه آموزش تک جنسیتی،راهبردی با محبوبیت فزاینده است،با این رو،جست و جوی گواهی برای کارایی اش در پیشرفت آکادمیک،بیهوده است. پژوهش های دیگر در انگلستان،استرالیا،آمریکا و ایرلند، به دستاوردهایی همانند رسیده اند.

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد