فانی و آموزش و پرورش

  

مهدی بهلولی،روزنامه بهار 

2 شهریور 92(با اندکی حذف)

 دو سه روز پس از این که مجلس به گفته ی علی مطهری " با بهانه های کودکانه" و بر خلاف خواست بسیاری از فرهنگیان سراسر کشور،از راهیابی محمد علی نجفی به وزارت آموزش و پرورش جلوگیری کرد،حسن روحانی،رییس جمهور محترم،علی اصغر فانی را به عنوان سرپرست وزارت خانه ی آموزش و پرورش معرفی نمود. نام علی اصغر فانی،به گوش جامعه ی آموزگاران،البته نامی آشناست. فانی در گذشته در سمت های گوناگون آموزشی،و از آن میان معاونت وزیر،در آموزش و پرورش بوده است. اما آن گونه که می توان از افکار عمومی فرهنگیان در این چند روز پس از معرفی ایشان دریافت این است که برداشت و شناخت فرهنگیان از فانی،نه چندان مثبت است و نه آنچنان منفی. یعنی فانی در میان فرهنگیان،نه هواداران و دوستداران بسیار دارد- همانند نجفی- و نه این که فرهنگیان او را با کارنامه ای منفی می شناسند- همانند یکی دو تن از وزیران پیشین آموزش و پرورش. البته این پرسش هم در میان است که آیا فانی تنها به عنوان سرپرست چند روزه ی آموزش و پرورش منصوب گردیده و یا گزینه بعدی روحانی است برای وزارت. تاکنون هم که برنامه های ایشان درباره ی آموزش و پرورش اعلام نگردیده است. بنابراین می توان گفت که تا اینجای کار،فرهنگیان در برابر فانی و ریاست وی بر آموزش و پرورش،به گونه ای در ابهام به سر می برند و برای ارزیابی دقیق و قطعی تر خود،چشم به روزهای آینده دوخته اند.

 روشن است که چنین شرایط مرزی و میانه ای،بر حساسیت کار فانی می افزاید؛به ویژه نخستین سخنان و کارهای ایشان می تواند سخت بر ذهنیت فرهنگیان کارگر افتد. اما پیش و بیش از هر سخن و هر کار دیگری،گفتمانی که فانی برخواهد گزید- گرچه از گذشته و اندیشه های ایشان جدا نیست و چنانچه نیاز به دگرگونی داشته باشد کار دشواری خواهد بود- در فرابرد و یا فروکاست جایگاهش در میان فرهنگیان،می تواند نقش آفرین باشد. فانی بهتر است از ادبیات چند ساله ی گذشته ی آموزش و پرورش که سخت شعاری و تعارف گویانه بود،دوری گزیند. به گفته ی روحانی " معلم‌ها به این‌که دائم آن‌ها را با عبارات عاشقانه و ادبی تقدیس کنیم نیاز ندارند". گفتمان فراخور فرهنگیان این زمانه،واقع نگرانه و ویژه ی طبقه ی متوسط جامعه است. گفتمانی که اهمیت کار آموزش را می شناسد و می پذیرد اما بر دشواری های گوناگون آن هم چشم نمی پوشد،همچنین بر بنیادهای اندیشگی نوین استوار است. شاید در اینجا این یادآوری پربیراه نباشد که یکی از عامل های مهم پشتیبانی گسترده ی فرهنگیان کشور از نجفی را همین بدانیم که فرهنگیان جزء طبقه متوسط به شمار می روند و بهتر است که همگان،و از آن میان فانی،به پیام این رخداد جامعه شناسانه نیک بیندیشند.

 به هر رو،یکی از نخستین و بهترین کارهایی که فانی می تواند انجام دهد شنیدن سخنان راستین آموزگاران است. یکی از ابزارهای کارآمد این کار هم،گشودن در ِ برخی از رسانه های خود آموزش و پرورش بر روی فرهنگیان می باشد. برای نمونه آموزش و پرورش هفته نامه ای دارد به نام "نگاه"،که به رایگان و با شمارگان بالا در میان مدرسه ها پخش می گردد. در چند سال گذشته،در برخی از شماره های این نشریه هشت صفحه ای،تا بیست عکس از وزیر دیده می شد! فانی می تواند این فضا و رسانه های آموزش و پرورش را،که در آن تنها وزیر و معاونانش سخن می گویند،در اختیار فرهنگیان بگذارد تا در آن سخن بگویند و به نقد گذشته و حال آموزش و پرورش بپردازند و برای آینده راهکار نشان دهند. این کار بر واقعی شدن گفتمان هر دو سوی داستان- وزیر و فرهنگیان- می تواند اثرگذار باشد. بی گمان یکی از رازهای کامیابی حسن روحانی در انتخابات،نزدیک شدن به گفتمان مردم بود و البته محبوبیت فراگیر نجفی در میان فرهنگیان نیز،دور از این واقعیت نمی باشد.

 در گفتمان فرهنگیان کنونی،سخن از نفی اندیشه ها و دستاوردهای آموزشی نوین،چندان خریداری ندارد. در زمانه ی فرمان روایی رسانه ها نیز،نمی توان و نمی باید انتظار داشت که آموزگاران کشور از فرآیند و درون مایه های نوین آموزشی بی خبر باشند و بمانند. این کار،روز به روز،بر شکاف میان فرادستان وزارتی و آموزگاران خواهد افزود. باز هم به گفته روحانی :" این خیلی بد است که در نظام آموزش و پرورش ما،به کلیه دستآوردهای علوم در زمینه تعلیم و تربیت، برنامه درسی و سایر حوزه‌های مرتبط با دیده شک و تردید نگاه می‌کنند. گویی این‌ها هیچ نسبتی با آموزش و پرورش ایران ندارند. از یک طرف تمام دستآوردهای علوم تربیتی و برنامه‌ریزی درسی جدید جهان را نفی می‌کنند و از طرف دیگر به شدت بر طبل هوشمندسازی که دستآورد ابزاری و سخت‌افزاری دنیای جدید است می‌کوبند. این مسأله از سیاسی دیدن آموزش و پرورش ناشی می‌شود." باری،فانی برای کامیابی در مدیریت اش بر آموزش و پرورش،بایستی راه گفت و گوی جدی با فرهنگیان را هموار سازد- و نه همانند چند سال گذشته،از کمترین همسخنی و گفت و شنود راستین با آنها پرهیز نماید.

اما بگذارید درباره ی گفت و گو و نقش آن در مدیریت آموزشی،کمی بیشتر سخن بگوییم. در برخی نگاه های آموزشی نوین،گفت و گو نقش بسیار محوریی در ارزشیابی عملکرد کارکنان،و در کل،مدیریت آموزشی خرد و کلان دارد. برخی از اندیشه وران آموزشی،به گونه ای حذف همه ی انواع ارزشیابی های جاافتاده ی کارکنان - که بیشتر با هدف کنترل کارکنان انجام می پذیرند- را پیشنهاد می دهند و به جای آنها گفت و گو را می نشانند. برای نمونه الفی کهن در کتاب ارزنده ی خود "نه تنبیه،نه تشویق" می نویسد : " ارزشیابی،گفت و گویی دو جانبه است،فرصتی برای تبادل نظر و طرح سوالات،و نه یک سری قضاوت درباره ی یک فرد توسط فردی دیگر...ارزشیابی هرگز مستلزم رتبه بندی یا رقابت نخواهد شد. و از همه مهم تر این که ارزشیابی باید کاملا جدا از تصمیم گیری درباره ی پرداخت حقوق یا دستمزد صورت گیرد. فراهم کردن بازخوراندی که کارمندان بتوانند برای ارئه ی کار بهتر از آن استفاده کنند هرگز نباید با کنترل آنها توسط پاداش درهم آمیخته شود." باری،در ارزشیابی های کنونی از کار آموزگار،درصد قبولی و میانگین نمره های دانش آموزان در نظر گرفته می شود- که البته در بسیاری از نقاط جهان،به این دلیل که با این کار،بنیادی گذاشته می شود تا آموزش از آموزش و پرورش راستین،هر چه بیشتر دور گردد و آموزگاران را به سوی حل نمونه پرسش های آزمونی می کشاند،از سوی اتحادیه های آموزگاری به چالش گرفته شده اند- و یا سنج های دیگری که به آسانی به خطا می روند،همانند شمار مقاله ها و کتاب های نوشته شده،و مدرک تحصیلی بالاتر. و شگفت این که همه ی اینها،در لایحه ی "رتبه بندی معلمان" بنیاد ارزشیابی های کار آموزگاران در نظر گرفته شده است!

از این رو،علی اصغر فانی – و یا هر کس دیگری که می خواهد وزیر آموزش و پرورش شود- بهتر است هم خود و هم همه ی مدیران مدرسه را پایبند به گفت و گوی با فرهنگیان نماید و به جای ارزشیبابی های معمول- که بی گمان اگر به نابودی انگیزه ها نینجامند افزایش کیفیت آموزشی را نیز در پی نخواهند داشت- بر گفت و گوی مدیران و آموزگاران پافشاری نماید. ناگفته پیداست که در این سپهر مدیریتی،گزینش انتخابی مدیران - که در روزگار اصلاحات و وزارت مرتضی حاجی و معاونت خود فانی،یکی دو سالی انجام گرفت و پس از آن در دوران هشت ساله ی دولت احمدی نژاد سراسر به فراموشی سپرده شد- هم،یکی از بهترین  ابزارهای مدیریتی نوین به شمار می رود.  

http://baharnewspaper.com/News/92/06/02/17660.html

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد