مهدی بهلولی،تارنمای فرهنگیان نیوز،1 تیر 92
پس از انجام یازدهمین انتخابات ریاست جمهوری و برگزیده شدن حسن روحانی به عنوان رییس جمهور کشور،این روزها در رسانه های گوناگون،از گمانه زنی هایی خبر می رسد که در آنها از نام وزیران آینده ی دولت سخن می رود. به عبارتی پس از انجام انتخابات و فروخوابیدن نسبی شور و شوق مردم،هم اکنون این موضوع گزینش وزیران است که تااندازه ای ذهن قشرهای گوناگون را به خود مشغول نموده است. در این میان،آموزگاران و فرهنگیان نیز،کمابیش،چشم به حسن روحانی و تیم مشاور ایشان دوخته اند تا ببینند که چه کسی را به عنوان وزیر آموزش و پرورش دولت یازدهم به مجلس معرفی خواهند نمود. روشن است که فرهنگیان،و به ویژه آنهایی که با گرایش اصلاح طلبانه و میانه روانه،در انتخابات حضور یافتند بر این انتظارند که کسی به عنوان وزیر برگزیده شود که بتواند پاسخگوی خواسته های آنها باشد. اما در بیان و فهرست نمودن خواسته های فرهنگیان شاید خود دو نامزد اصلاح طلب و میانه رو انتخابات- عارف و روحانی- از بهترین کسانی بودند که در پیش از برگزاری انتخابات،به شماری از خواسته های بنیادین فرهنگیان پرداختند که بسیاری از آموزگاران،درخواست عملی شدن آنها را داشته و دارند. برای نمونه حسن روحانی در سیزدهم خرداد و در گفت و گو با پایگاه خبری آفتاب و در اشاره به یک مسآله ی مهم در آموزش و پرورش،گفتند : " من قبول دارم هر نظام اجتماعی و سیاسی تأکیدات ایدئولوژیک و سیاسی روی آموزش و پرورش دارد،ولی در کشور ما نگاه سیاسی و ایدئولوژیک به آموزش و پرورش خیلی شدید است. خیلیها دوست دارند کاستیها و ناکارآمدیها در بقیه عرصهها را با تغییر ذهنیت فرزندان مردم در مدارس جبران کنند. برخی فکر میکنند نظام آموزشی کارکرد اولش در خدمت دستگاه سیاسی بودن است،ولی اینطور نیست. دولت و دستگاه سیاسی اگر در عرصههای دیگر ناکارآمد باشند،قادر نیستند از طریق آموزش تصور مردم را تغییر دهند و در سالهای گذشته هم نتوانستهایم این کار را انجام دهیم."
این سخن روحانی،درد دل بسیاری از کوشندگان فرهنگی و آموزگاران است. آری،آموزش و پرورش در سراسر دنیا،فرایندی ارزش- بنیاد است و به هیچ رو خنثی و هیچ سو نمی باشد اما این بدین معنا نیست که راه درمان همه ی بی انگیزگی های فرهنگی،اجتماعی و سیاسی نسل جوان،و یا گریز بخشی از آنها از ارزش های انسانی را،در آموزش و پرورش جست و جو کنیم و چنین بیندیشیم که بدون پرداختن جدی به دیگر سازه های بنیادین آموزش- همانند آموزگار و وضع مادی،معیشتی و رفاهی او،و یا سخت افزار و نرم افزار فراخور آموزش نوین،و یا مدیریت آموزشی دموکراتیک،که در آن آموزگاران و دانش آموزان نیز نقش آفرین باشند- می توان فرزندانی اخلاق مدار و شایسته پرورش دهیم.
اما پیش از آن که در این یادداشت کوتاه،به بخش دیگری از سخنان روحانی اشاره کنم و سخن را به پایان برم یادآوری این نکته آشکار را بایسته می بینم که وزیر آینده ی آموزش و پرورش،می بایست کسی باشد که در راستای دیدگاه های آموزشی رییس جمهور منتخب گام بردارد- دیدگاه هایی که در پیش از انتخابات و در رسانه های همگانی منتشر گردیده است. هدف اصلی این نگارنده نیز یادآوری همین نکته ی روشن و پرپیداست. حال با این یادآوری،بخش مهم دیگری از سخنان روحانی را با همدیگر می خوانیم : "این خیلی بد است که در نظام آموزش و پرورش ما به کلیه دستآوردهای علوم در زمینه تعلیم و تربیت،برنامه درسی و سایر حوزههای مرتبط با دیده شک و تردید نگاه میکنند گویی اینها هیچ نسبتی با آموزش و پرورش ایران ندارند. از یک طرف تمام دستآوردهای علوم تربیتی و برنامهریزی درسی جدید جهان را نفی میکنند و از طرف دیگر به شدت بر طبل هوشمندسازی که دستآورد ابزاری و سختافزاری دنیای جدید است میکوبند. این مسأله از سیاسی دیدن آموزش و پرورش ناشی میشود."
http://farhangiannews.ir/view-9537.html