پیشنهادی به وزیر آموزش و پرورش دولت یازدهم

 

مهدی بهلولی،فرهنگیان نیوز،29 تیر 92

تا پایان دولت دهم،زمان چندانی نمانده و آهسته آهسته می رود که به تاریخ  بپیوندد. شاید برای کارگزاران آن،رفتن،سخت باشد و این روزها یشتر به پرسش هایی بیندیشند درباب این که چرا و چگونه باید بروند. اما گویی به نزد بسیاری از مردم،اینگونه نیست و مهم ترین پرسش این روزهایشان،نه دولت دهم و آنچه که کرد،بلکه دولت آینده و آنچه که می تواند و می باید بکند است. این روزها در رسانه های همگانی نیز،شمار چشمگیری از نویسندگان و کنشگران پهنه های گوناگون جامعه،از وزیر مورد پسند خود سخن گفته و می گویند و از ویژگی های که دولت آینده بایستی داشته باشد. در گستره ی آموزش و پرورش هم،کمابیش داستان همین است و بحث بر سر وزیر آینده و برنامه هایش،کم نیست. به یمن چهار سال وزارت حاجی بابایی و سخنرانی های بی شمارش درباب دگرگونی بنیادین هم،موضوع تحول و حتی بالاتر،انقلاب در آموزش و پرورش،همه گیر شده و یکی از پرسش ها این است که آیا به راستی وزیر آینده هم می خواهد به این انقلاب آموزشی بپیوندد یا نه؟ و آیا اصولا چنین انقلابی روی داده و حتی آغاز شده که وزیر آینده آن را پیش ببرد و یا پی بگیرد؟ و یا این که بیشتر در گستره ی سخنان وزیر و دیگر کار به دستان آموزش و پرورش دولت دهم بوده و در مدرسه ها،هیچ خبری از دگرگونی راستین و بنیادین نیست؟

 اما یک چیز روشن است که آموزش و پرورش حال و روز خوبی ندارد و نیازمند توجه جدی،بهبودی و اصلاح است. در اینجا البته نمی خواهم به نابسامانی ها و کاستی ها و دشواره های آموزشی بپردازم،که همگان می دانند و چیز ناشنیده ای هم نیست. بگذارید البته به این نکته هم اشاره کنم که این کمبودها،تنها مختص ایران نیست و گهگاه از کشورهای دیگر هم خبرهای ناگوار آموزشی شنیده می شود؛نمونه اش گزارش و اعتراض های سال گذشته آموزگاران در آمریکا؛و کیفیت "متوسط" آموزش در آنجا. در جایی چنین خواندم : " در آغاز سال 2012،نیویورک،میزبان نخستین نشست سران جهانی آموزش بود. درگزارش پایانی این نشست،سامانه ی آموزشی آمریکا،در سنجش با دیگر کشورها،"متوسط" ارزیابی گردید و از امتیازهایی که تا 1000 بالا می روند،آمریکا،میانگین امتیازی پیرامون 500 دریافت کرد : امتیاز 502 در علم ( 17 م از 34 کشور) امتیاز 500 در خواندن (14 م از 34 کشور) و امتیاز 487 در ریاضی (25 م از 34 کشور). برای کشوری که بیشتر،در زمینه های گوناگون به عنوان یکی از کشورهای پیشرو در جهان شناخته می شود،این امتیازها،بی گمان،نگران کننده است و اگر به میزان هزینه کرد آمریکا در آموزش و پرورش دقت کنیم،حتی نگران کننده تر می شود."

 اینها را گفتم تا از سختی کار کسی که می خواهد چه در ایران و چه در دیگر کشورها،کار آموزش را درست مدیریت کند،تا اندازه ای پرده بردارم. با این همه اما چند روزی است با خود می اندیشم که به عنوان یک آموزگار،چه پیشنهاد و سخنی می توانم برای وزیر آینده داشته باشم. آنچه که به ذهنم رسید دو سه روز خلوت گزینی است! یعنی به دور از همه ی هیاهوها و سر صداها،به گوشه ای برود و کمی به آنچه که می خواهد انجام دهد بیندیشد،و اگر به راستی به دنبال این است که در آموزش،کاری درست و حسابی انجام دهد سمت و سویی بایسته برگزیند. البته اگر بخواهم پیشنهادم را تکمیل کنم می توانم کتاب "نه تنبیه،نه تشویق" الفی کهن (ترجمه ی اکرم کرمی)را هم به ایشان معرفی نمایم تا در خلوت،یار و همدمی آگاه و کاردان نیز داشته باشد و گاهی از اندیشه های این منتقد آموزشی آمریکایی- که در جست و جوی اصلاح و بهبود بنیادین آموزش در آمریکا برآمده- یاری بجوید.    

http://farhangiannews.ir/view-9374.html

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد