حذف زبان انگلیسی از دبیرستان!

 

مهدی بهلولی،روزنامه آرمان،31/1/92

در هفته ی گذشته و در نشست خبری چند روز پیش از مراسم رونمایی از سند برنامه ملی درسی،بهرام محمدیان ریئس سازمان پژوهش و برنامه‌ریزی آموزشی درباره ی آموزش زبان انگلیسی گفت : "عمده موفقیت کلاس‌های آموزشگاه‌های زبان،مداومت در آموزش و برگزاری کلاس‌ها در ۳ روز پشت سر هم و علاقه‌مندی دانش‌آموزان است؛ بر همین اساس در نظر داریم ساعات آموزشی زبان را در ۳ سال متوسطه اول تجمیع کنیم حتی اگر 

 

 در سه ساله دوم، زبان خارجی نداشته باشیم،یعنی یکی از برنامه‌های ما در سال‌های آینده 

 

 تجمیع ساعات زبان انگلیسی است. بنابراین دانش‌آموزان به‌جای این‌که هفته‌ای دو ساعت 

 

 آموزش زبان ببینند، از همان سال اول متوسطه هفته‌ای شش ساعت آموزش خواهند دید و پس 

 

 از آموزش کامل این درس در دوره متوسطه اول،در سال‌های آینده زبان انگلیسی از فهرست دروس دوره متوسطه دوم حذف شود. بعد از پایان دوره متوسطه اول،آموزش زبان در دوره متوسطه دوم به بخش خصوصی واگذار خواهد شد. به این معنا که دانش‌آموزان در صورت علاقه‌مندی می‌توانند آموزش زبان انگلیسی را در آموزشگاه‌ها ادامه دهند." گرچه روز پس از انتشار این سخنان،وزارت آموزش و پرورش در واکنش به این خبر در تکذیبیه ای رسمی اعلام نمود : " تاکنون در این وزارتخانه تصمیمی مبنی بر حذف زبان انگلیسی از دبیرستان اتخاذ نشده است." اما از دید این نگارنده،مسآله از اهمیت بسزایی برخوردار،و بهتر است از زاویه های گوناگون بررسی شود. من در این نوشتار کوتاه به سه نکته می پردازم:

1.      شاید یکی از مهم ترین نقدهای وارد به این سخنان،ناهمسازی با پیش نویس های خود سند برنامه درسی ملی باشد که در تارنمای این سند منتشر گردیده است. در دو پیش نویس ماه های پایانی سال های 87 و 89 درباب آموزش زبان خارجی چنین آمده است :" دانستن زبان خارجی یکی از دو محور اصلی سواد در هزاره ی سوم است. آموزش زبان خارجی،علاوه بر کارکرد ارتباط بین فردی و بین فرهنگی،در توسعه اقتصادی مانند صنعت گردشگری،تجارت،فن آوری،توسعه علم،و هوشیاری سیاسی موثر می باشد... از آنجا که یادگیری زبان دوم به دلیل یکسویه شدن مغز که حدود 10 تا 12 سالگی رخ می دهد توآم با مشکلاتی خواهد شد به همین دلیل جا دارد تا حد امکان سن و دوره ی تحصیلی آموزش زبان را پایین آورد. آموزش زبان خارجی می تواند در بخش دروس اختیاری از مرحله ی دوم دوره ی ابتدایی آغاز شود. تعیین ساعات آموزش زبان خارجی در سطح دوم [دبستان] بر عهده ی سازمان آموزش و پرورش استان هاست. آموزش رسمی و عمومی زبان خارجی از ابتدای دوره ی اول متوسطه آغاز می شود... در دوره ی دوم متوسطه،متربیان باید بتوانند متن هایی در حد متوسط را بخوانند و مفاهیم آنها را دریابند. در ضمن توانایی نوشتن،در حد یک مقاله کوتاه،به زبان خارجی نیز در آنها تقویت شود." درخور درنگ این که در پیش نویس سال 89 آموزش اختیاری زبان در سطح دوم دبستان(سال های چهارم،پنجم و ششم ابتدایی) حذف شده،اما در جدول میانگین ساعت های رسمی آموزش در دوره ی متوسطه ی دوم نظری و مهارتی(فنی حرفه ای و کارو دانش)آموزش زبان خارجی در نظر گرفته شده است. نکته ی مهم این است که اگر هدف از حذف آموزش زبان از متوسطه ی دوم و فشرده سازی آن در متوسطه ی نخست،بهبود آموزش زبان خارجی است چگونه در پیش نویس های گذشته ی سند درس ملی،به چنین راهکار شگفت و بی سابقه ای در دنیا،هیچ اشاره ای نشده است. این را هم بگویم که از دید من،یکی از بهترین روش های بهبود آموزش زبان خارجی،آموزش آن در دبستان است که در سند سال 87 هم از آن سخن رفته است. از این رو،چنین می نماید که حذف آموزش زبان انگلیسی از دبیرستان،کار و تصمیمی بدون پشتوانه و پیشینه ی کارشناسی است.

 

 ناگفته نماند که وارد نمودن ساختار 3-3-3-3 در سند ملی آموزش و پرورش نیز،با روشی همانند انجام گرفت. ساختار 3-3-3-3 در یکی از واپسین پیش نویس های سند ملی که به سند مشهد معروف است و در مرداد سال 89 تصویب گردید به چشم نمی خورد،اما در سند نهایی و در درآمد آن افزوده گشت و به عنوان یکی از نخستین اولویت های وزارت خانه ی آموزش و پرورش به شمار آمد و شتابان انجام پذیرفت.

 

2.      یکی از سازه های بنیادین هر آموزشی،سن دانش آموز می باشد. برای نمونه،بسیاری از مفهوم های ریاضی و فیزیک،و یا آموزه های اخلاقی،فراخور سن شاگرد،آموزش داده می شود. سن شاگرد،تااندازه چشمگیری بر کیفیت آموزش نیز،اثرگذار است. برای نمونه کیفیت درس ریاضی در پایه های نخست دوره ی اول متوسطه،آشکارا با کیفیت آموزش ریاضی سال های پایانی دوره ی دوم متوسطه،فرق دارد. در آموزش زبان نیز بر همین گونه است. درستی این سخن را می توان با سنجش کتاب های زبان کنونی دوره ی راهنمایی و دبیرستان  بررسید و دریافت. از این رو اگر آموزش زبان خارجی به دوره ی نخست متوسطه،محدود گردد،از کیفیت و ژرفای آن کاسته خواهد شد. چنین آموزشی در بهترین حالت،تنها می تواند توانایی انجام برخی گفت و گوهای روزمره و درک متن های آسان و سطحی را در دانش آموزان پدید آورد. از این رو می توان گفت با فشرده سازی آموزش زبان خارجی در متوسطه ی نخست،سطح آموزش زبان کاهش خواهد یافت.

3.       گرچه این برنامه،از کاستی های دیگری همچون پدیدآوردن وقفه ای سه ساله در آموزش زبان- که با توجه به فرار بودن یادگیری زبان بسیار آسیب رسان است- رنجور است اما نمی توان بر ناکارآمدی آموزش زبان خارجی در آموزش ایران- از راهنمایی و دبیرستان گرفته تا دانشگاه- هم چشم پوشید. از این رو هدف از این نوشتار،دفاع بی کم و کاست از آموزش کنونی زبان نیست اما فشرده سازی آموزش زبان نیز،راهکار درست برخورد با دشواره ی آموزش زبان خارجی در ایران نمی نماید. به دیگر سخن،چنین نسخه ای،به جای این که درمانی باشد برای دردهای آموزش زبان،بیشتر،دردی دیگر بر آنها خواهد افزود. 

http://www.armandaily.ir/Default.aspx?NPN_Id=288&pageno=7

              

 

 

مهدی بهلولی،روزنامه آرمان،31/1/92

در هفته ی گذشته و در نشست خبری چند روز پیش از مراسم رونمایی از سند برنامه ملی درسی،بهرام محمدیان ریئس سازمان پژوهش و برنامه‌ریزی آموزشی درباره ی آموزش زبان انگلیسی گفت : "عمده موفقیت کلاس‌های آموزشگاه‌های زبان،مداومت در آموزش و برگزاری کلاس‌ها در ۳ روز پشت سر هم و علاقه‌مندی دانش‌آموزان است؛ بر همین اساس در نظر داریم ساعات آموزشی زبان را در ۳ سال متوسطه اول تجمیع کنیم حتی اگر در سه ساله دوم، زبان خارجی نداشته باشیم،یعنی یکی از برنامه‌های ما در سال‌های آینده تجمیع ساعات زبان انگلیسی است. بنابراین دانش‌آموزان به‌جای این‌که هفته‌ای دو ساعت آموزش زبان ببینند، از همان سال اول متوسطه هفته‌ای شش ساعت آموزش خواهند دید و پس از آموزش کامل این درس در دوره متوسطه اول،در سال‌های آینده زبان انگلیسی از فهرست دروس دوره متوسطه دوم حذف شود. بعد از پایان دوره متوسطه اول،آموزش زبان در دوره متوسطه دوم به بخش خصوصی واگذار خواهد شد. به این معنا که دانش‌آموزان در صورت علاقه‌مندی می‌توانند آموزش زبان انگلیسی را در آموزشگاه‌ها ادامه دهند." گرچه روز پس از انتشار این سخنان،وزارت آموزش و پرورش در واکنش به این خبر در تکذیبیه ای رسمی اعلام نمود : " تاکنون در این وزارتخانه تصمیمی مبنی بر حذف زبان انگلیسی از دبیرستان اتخاذ نشده است." اما از دید این نگارنده،مسآله از اهمیت بسزایی برخوردار،و بهتر است از زاویه های گوناگون بررسی شود. من در این نوشتار کوتاه به سه نکته می پردازم:

1.      شاید یکی از مهم ترین نقدهای وارد به این سخنان،ناهمسازی با پیش نویس های خود سند برنامه درسی ملی باشد که در تارنمای این سند منتشر گردیده است. در دو پیش نویس ماه های پایانی سال های 87 و 89 درباب آموزش زبان خارجی چنین آمده است :" دانستن زبان خارجی یکی از دو محور اصلی سواد در هزاره ی سوم است. آموزش زبان خارجی،علاوه بر کارکرد ارتباط بین فردی و بین فرهنگی،در توسعه اقتصادی مانند صنعت گردشگری،تجارت،فن آوری،توسعه علم،و هوشیاری سیاسی موثر می باشد... از آنجا که یادگیری زبان دوم به دلیل یکسویه شدن مغز که حدود 10 تا 12 سالگی رخ می دهد توآم با مشکلاتی خواهد شد به همین دلیل جا دارد تا حد امکان سن و دوره ی تحصیلی آموزش زبان را پایین آورد. آموزش زبان خارجی می تواند در بخش دروس اختیاری از مرحله ی دوم دوره ی ابتدایی آغاز شود. تعیین ساعات آموزش زبان خارجی در سطح دوم [دبستان] بر عهده ی سازمان آموزش و پرورش استان هاست. آموزش رسمی و عمومی زبان خارجی از ابتدای دوره ی اول متوسطه آغاز می شود... در دوره ی دوم متوسطه،متربیان باید بتوانند متن هایی در حد متوسط را بخوانند و مفاهیم آنها را دریابند. در ضمن توانایی نوشتن،در حد یک مقاله کوتاه،به زبان خارجی نیز در آنها تقویت شود." درخور درنگ این که در پیش نویس سال 89 آموزش اختیاری زبان در سطح دوم دبستان(سال های چهارم،پنجم و ششم ابتدایی) حذف شده،اما در جدول میانگین ساعت های رسمی آموزش در دوره ی متوسطه ی دوم نظری و مهارتی(فنی حرفه ای و کارو دانش)آموزش زبان خارجی در نظر گرفته شده است. نکته ی مهم این است که اگر هدف از حذف آموزش زبان از متوسطه ی دوم و فشرده سازی آن در متوسطه ی نخست،بهبود آموزش زبان خارجی است چگونه در پیش نویس های گذشته ی سند درس ملی،به چنین راهکار شگفت و بی سابقه ای در دنیا،هیچ اشاره ای نشده است. این را هم بگویم که از دید من،یکی از بهترین روش های بهبود آموزش زبان خارجی،آموزش آن در دبستان است که در سند سال 87 هم از آن سخن رفته است. از این رو،چنین می نماید که حذف آموزش زبان انگلیسی از دبیرستان،کار و تصمیمی بدون پشتوانه و پیشینه ی کارشناسی است.

 

 ناگفته نماند که وارد نمودن ساختار 3-3-3-3 در سند ملی آموزش و پرورش نیز،با روشی همانند انجام گرفت. ساختار 3-3-3-3 در یکی از واپسین پیش نویس های سند ملی که به سند مشهد معروف است و در مرداد سال 89 تصویب گردید به چشم نمی خورد،اما در سند نهایی و در درآمد آن افزوده گشت و به عنوان یکی از نخستین اولویت های وزارت خانه ی آموزش و پرورش به شمار آمد و شتابان انجام پذیرفت.

 

2.      یکی از سازه های بنیادین هر آموزشی،سن دانش آموز می باشد. برای نمونه،بسیاری از مفهوم های ریاضی و فیزیک،و یا آموزه های اخلاقی،فراخور سن شاگرد،آموزش داده می شود. سن شاگرد،تااندازه چشمگیری بر کیفیت آموزش نیز،اثرگذار است. برای نمونه کیفیت درس ریاضی در پایه های نخست دوره ی اول متوسطه،آشکارا با کیفیت آموزش ریاضی سال های پایانی دوره ی دوم متوسطه،فرق دارد. در آموزش زبان نیز بر همین گونه است. درستی این سخن را می توان با سنجش کتاب های زبان کنونی دوره ی راهنمایی و دبیرستان  بررسید و دریافت. از این رو اگر آموزش زبان خارجی به دوره ی نخست متوسطه،محدود گردد،از کیفیت و ژرفای آن کاسته خواهد شد. چنین آموزشی در بهترین حالت،تنها می تواند توانایی انجام برخی گفت و گوهای روزمره و درک متن های آسان و سطحی را در دانش آموزان پدید آورد. از این رو می توان گفت با فشرده سازی آموزش زبان خارجی در متوسطه ی نخست،سطح آموزش زبان کاهش خواهد یافت.

3.       گرچه این برنامه،از کاستی های دیگری همچون پدیدآوردن وقفه ای سه ساله در آموزش زبان- که با توجه به فرار بودن یادگیری زبان بسیار آسیب رسان است- رنجور است اما نمی توان بر ناکارآمدی آموزش زبان خارجی در آموزش ایران- از راهنمایی و دبیرستان گرفته تا دانشگاه- هم چشم پوشید. از این رو هدف از این نوشتار،دفاع بی کم و کاست از آموزش کنونی زبان نیست اما فشرده سازی آموزش زبان نیز،راهکار درست برخورد با دشواره ی آموزش زبان خارجی در ایران نمی نماید. به دیگر سخن،چنین نسخه ای،به جای این که درمانی باشد برای دردهای آموزش زبان،بیشتر،دردی دیگر بر آنها خواهد افزود. 

http://www.armandaily.ir/Default.aspx?NPN_Id=288&pageno=7

              

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد