راهی به برابری و عدالت

 

محمد تقی فلاحی،روزنامه آرمان،5/10/91

از آغاز سال تحصیلی 91-90 تاکنون که دست کم سه ماه از آن گذشته است،لااقل دوبار در نشریات از قول وزیر آموزش و پرورش خوانده ایم که من اعتقاد دارم دوره ی ابتدایی باید هفت ساله شود و پیش دبستانی نیز جزو ابتدایی شود.(آرمان 29/9/91) تا قبل از آغاز سال تحصیلی تمامی تمرکز حاج بابایی به شش ساله نمودن دوره آموزش ابتدایی به رغم کمبودها و موانع پیش رو بود و به عنوان اجرایی نمودن سند تحول بنیادین سال ششم را به دوره ابتدایی اضافه (بخوانید تحمیل) نمود و توجهی نیز به ایرادات و پیشنهادات فراوان دست اندرکاران و صاحب نظران مبنی بر شتابزده بودن اجرای این طرح ننمود. از جمله این پیشنهاد که به جای احیای کلاس ششم دوره یک ساله ی پیش دبستانی را وارد آموزش رسمی نماید تا هم جامعه از مزایای آن بهره مند شود و هم این که این کار با راهکارهای سند تحول بنیادین همخوانی بیشتری دارد. در سند تحول بنیادین آموز ش و پرورش در بخش کلیات آمده است: سن تعلیم و تربیت رسمی پنج سالگی است. راهکار 1-5 این سند تعمیم دوره پیش دبستانی به ویژه در مناطق محروم و نیازمند را در حد امکان و با مشارکت بخش غیر دولتی،توصیه می نماید.راهکار 3-5 نیز توانمند سازی دانش آموزان ساکن در مناطق محروم،روستاها،حاشیه شهرها،عشایر کوچ نشین و همچنین مناطق دو زبانه با نیازهای ویزه،با تاکید بر ایجاد فرصت های آموزشی متنوع و با کیفیت را مطرح می نماید. چنانچه انسجام فکری در دولت وجود داشت و کمترین اراده ای برای اجرایی کردن محوری ترین شعار رئیس آن یعنی عدالت؛بی تردید یکی از مناسب ترین راه ها اجرای همین دو راهکار موجود در سند بود،به دلایل زیر:

ایران کشوری است برخوردار از گونه گونی شرایط جغرافیایی،قومیتی و زبانی.این تنوع اگرچه از زیبایی های جامعه ایرانی است،اما در تقابل با ضرورت های زندگی امروزی،و تلاش برای یکسان سازی فرهنگی و تمرکزگرایی آموزشی چه بسا موجب مشکلات و محرومیت هایی آسیب زا برای جامعه می گردد.در این شرایط گسترش آموزش های پیش دبستانی که دارای فایده های کوتاه و بلند مدت برای فرد و جامعه می باشد،معیار مناسبی برای سنجش سوگیری عدالت طلبانه ی دولت هاست.

از فایده های کوتاه مدت آموزش پیش دبستانی افزایش توانمندی های یادگیری در کودکان است.شاید با توجه به همین فایده و با توجه به وجود قومیت های مختلف با زبان و فرهنگهای گوناگون و دوزبانه بودن درصد بالایی از جمعیت و البته بی سوادی و کم سوادی بیش از یک پنجم جمعیت کشور است که راهکار 1-5 سند تحول،آموزش و پرورش (دولت) را موظف به گسترش دوره پیش دبستانی به ویژه در مناطق محروم می نماید.راهکار 3-5 نیز سرراست به موضوع توانمند سازی دانش آموزان پرداخته است با تاکید بر فرصت های آموزشی متنوع وبا کیفیت.

از منافع بلند مدت آموزش پیش دبستانی تاثیر مثبت آن بر موقعیت فرد در زندگی آینده است که شامل کاهش نرخ آسیب ها و جرایم اجتماعی و افزایش شانس فرار از دایره ی بسته فقر وعقب ماندگی است.کارشناسان حوزه اقتصاد آموزش و پرورش براین باورند که " دوره پیش دبستانی – به شرط ارائه با کیفیت خوب- بر کاهش فاصله ناشی از عقب ماندگی های خانوادگی کودکان خانواده های فقیر از سایر کودکان تاثیر دارد و می تواند موجب کاهش فاصله ی طبقاتی از لحاظ مهارت های اجتماعی،عاطفی و شناختی میان کودکان محروم با کودکان طبقه متوسط و غنی شود.کودکان فقیر از فرصت های کمتری برای کسب مهارت های زندگی برخوردارند و وابستگی آشکاری بین بیکاری، فقر،ضعف بهداشت و جرایم اجتماعی در بین نسل های گوناگون خانواده فقرا وجود دارد."(آموزش و توسعه ، عباس معدن دار آرانی و... ،نشر نی)

روانشناسان رشد نیز معتقدند: " رشد زبان در کودک پیش از رفتن به دبستان فوق العاده می باشد.درحقیقت،انفجاری در رشد زبان از نظر خزا نه لغات،دستور زبان و کاربرد علمی زبان برای او رخ می دهد. رشد زبان کودک در رشد تفکر و استدلال او نقش بسیاری دارد. بدیهی است هرچه محیط اطراف کودک از نظرگفت و گو غنی باشد،رشد زبان او بهتر صورت خواهد گرفت و آمادگی بیشتری برای مهارت های پیچیده تر مانند خواندن و نوشتن در دوره ی بعد خواهد داشت."(کتاب روانشناسی سال سوم آموزش متوسطه) براین نکات می توان افزود تاثیر آموزش پیش دبستانی را بر کاهش نرخ تکرار پایه در دوره های تحصیلی بالاتر، نرخ اندک بزهکاری های رفتاری مختص جوانان،در کودکانی که دوره ی پیش دبستانی را گذرانده اند و استقلال بیشتر اقتصادی - اجتماعی آنان را.

در کشور ما گذشته از نا آگاهی بسیاری از والدین و البته مسئولان در مورد مزایای این نوع آموزش و غیر ضروری و لوکس در نظر گرفتن آن،دو مانع عمده برای دسترسی به آموزش پیش دبستانی وجود دارد: هزینه های نسبتاً بالای آن با توجه به خصوصی بودن این مراکز،برای خانواده های متوسط به پایین و دیگر در دسترس نبودن این گونه مراکز به ویژه در مناطق محروم تر و دوزبانه. یعنی درست در جایی که آموزش پیش دبستانی بیشترین فایده را به زندگی و آینده کودکان می رساند و اتفاقاً اغلب خانواده ها توان پرداخت این گونه هزینه ها را ندارند. در این شرایط ضروری است آموزش و پرورش به عنوان متولی اصلی آموزش در کشور با نگاهی دور اندیشانه وارد عمل شود و با یاری به تاسیس و گسترش این مراکز به ویژه در نقاط محروم تر موجبات جلوگیری از گسترش روند نابرابری اجتماعی و اقتصادی را فراهم نماید.پیشینه ی خانوادگی متفاوت کودکان از نظر سطح سواد والدین،رفاه اقتصادی،روابط اجتماعی، پویایی محیط و ... در بدو ورود به دوره ابتدایی باعث عقب ماندگی کودکان محروم تر از نظر درسی شده و ضعف تحصیلی او شکاف ها را روز به روز عمیق تر می نماید. در حالی که اجباری شدن آموزش پیش دبستانی می تواند تا حد زیادی تفاوت های شناختی و اجتماعی کودک را که ناشی از فقر خانوادگی اوست کاهش دهدو در آینده تحصیلی، شغلی و اجتماعی او اثر تعیین کننده ای داشته باشد.

 

محمد تقی فلاحی،روزنامه آرمان،5/10/91

از آغاز سال تحصیلی 91-90 تاکنون که دست کم سه ماه از آن گذشته است،لااقل دوبار در نشریات از قول وزیر آموزش و پرورش خوانده ایم که من اعتقاد دارم دوره ی ابتدایی باید هفت ساله شود و پیش دبستانی نیز جزو ابتدایی شود.(آرمان 29/9/91) تا قبل از آغاز سال تحصیلی تمامی تمرکز حاج بابایی به شش ساله نمودن دوره آموزش ابتدایی به رغم کمبودها و موانع پیش رو بود و به عنوان اجرایی نمودن سند تحول بنیادین سال ششم را به دوره ابتدایی اضافه (بخوانید تحمیل) نمود و توجهی نیز به ایرادات و پیشنهادات فراوان دست اندرکاران و صاحب نظران مبنی بر شتابزده بودن اجرای این طرح ننمود. از جمله این پیشنهاد که به جای احیای کلاس ششم دوره یک ساله ی پیش دبستانی را وارد آموزش رسمی نماید تا هم جامعه از مزایای آن بهره مند شود و هم این که این کار با راهکارهای سند تحول بنیادین همخوانی بیشتری دارد. در سند تحول بنیادین آموز ش و پرورش در بخش کلیات آمده است: سن تعلیم و تربیت رسمی پنج سالگی است. راهکار 1-5 این سند تعمیم دوره پیش دبستانی به ویژه در مناطق محروم و نیازمند را در حد امکان و با مشارکت بخش غیر دولتی،توصیه می نماید.راهکار 3-5 نیز توانمند سازی دانش آموزان ساکن در مناطق محروم،روستاها،حاشیه شهرها،عشایر کوچ نشین و همچنین مناطق دو زبانه با نیازهای ویزه،با تاکید بر ایجاد فرصت های آموزشی متنوع و با کیفیت را مطرح می نماید. چنانچه انسجام فکری در دولت وجود داشت و کمترین اراده ای برای اجرایی کردن محوری ترین شعار رئیس آن یعنی عدالت؛بی تردید یکی از مناسب ترین راه ها اجرای همین دو راهکار موجود در سند بود،به دلایل زیر:

ایران کشوری است برخوردار از گونه گونی شرایط جغرافیایی،قومیتی و زبانی.این تنوع اگرچه از زیبایی های جامعه ایرانی است،اما در تقابل با ضرورت های زندگی امروزی،و تلاش برای یکسان سازی فرهنگی و تمرکزگرایی آموزشی چه بسا موجب مشکلات و محرومیت هایی آسیب زا برای جامعه می گردد.در این شرایط گسترش آموزش های پیش دبستانی که دارای فایده های کوتاه و بلند مدت برای فرد و جامعه می باشد،معیار مناسبی برای سنجش سوگیری عدالت طلبانه ی دولت هاست.

از فایده های کوتاه مدت آموزش پیش دبستانی افزایش توانمندی های یادگیری در کودکان است.شاید با توجه به همین فایده و با توجه به وجود قومیت های مختلف با زبان و فرهنگهای گوناگون و دوزبانه بودن درصد بالایی از جمعیت و البته بی سوادی و کم سوادی بیش از یک پنجم جمعیت کشور است که راهکار 1-5 سند تحول،آموزش و پرورش (دولت) را موظف به گسترش دوره پیش دبستانی به ویژه در مناطق محروم می نماید.راهکار 3-5 نیز سرراست به موضوع توانمند سازی دانش آموزان پرداخته است با تاکید بر فرصت های آموزشی متنوع وبا کیفیت.

از منافع بلند مدت آموزش پیش دبستانی تاثیر مثبت آن بر موقعیت فرد در زندگی آینده است که شامل کاهش نرخ آسیب ها و جرایم اجتماعی و افزایش شانس فرار از دایره ی بسته فقر وعقب ماندگی است.کارشناسان حوزه اقتصاد آموزش و پرورش براین باورند که " دوره پیش دبستانی – به شرط ارائه با کیفیت خوب- بر کاهش فاصله ناشی از عقب ماندگی های خانوادگی کودکان خانواده های فقیر از سایر کودکان تاثیر دارد و می تواند موجب کاهش فاصله ی طبقاتی از لحاظ مهارت های اجتماعی،عاطفی و شناختی میان کودکان محروم با کودکان طبقه متوسط و غنی شود.کودکان فقیر از فرصت های کمتری برای کسب مهارت های زندگی برخوردارند و وابستگی آشکاری بین بیکاری، فقر،ضعف بهداشت و جرایم اجتماعی در بین نسل های گوناگون خانواده فقرا وجود دارد."(آموزش و توسعه ، عباس معدن دار آرانی و... ،نشر نی)

روانشناسان رشد نیز معتقدند: " رشد زبان در کودک پیش از رفتن به دبستان فوق العاده می باشد.درحقیقت،انفجاری در رشد زبان از نظر خزا نه لغات،دستور زبان و کاربرد علمی زبان برای او رخ می دهد. رشد زبان کودک در رشد تفکر و استدلال او نقش بسیاری دارد. بدیهی است هرچه محیط اطراف کودک از نظرگفت و گو غنی باشد،رشد زبان او بهتر صورت خواهد گرفت و آمادگی بیشتری برای مهارت های پیچیده تر مانند خواندن و نوشتن در دوره ی بعد خواهد داشت."(کتاب روانشناسی سال سوم آموزش متوسطه) براین نکات می توان افزود تاثیر آموزش پیش دبستانی را بر کاهش نرخ تکرار پایه در دوره های تحصیلی بالاتر، نرخ اندک بزهکاری های رفتاری مختص جوانان،در کودکانی که دوره ی پیش دبستانی را گذرانده اند و استقلال بیشتر اقتصادی - اجتماعی آنان را.

در کشور ما گذشته از نا آگاهی بسیاری از والدین و البته مسئولان در مورد مزایای این نوع آموزش و غیر ضروری و لوکس در نظر گرفتن آن،دو مانع عمده برای دسترسی به آموزش پیش دبستانی وجود دارد: هزینه های نسبتاً بالای آن با توجه به خصوصی بودن این مراکز،برای خانواده های متوسط به پایین و دیگر در دسترس نبودن این گونه مراکز به ویژه در مناطق محروم تر و دوزبانه. یعنی درست در جایی که آموزش پیش دبستانی بیشترین فایده را به زندگی و آینده کودکان می رساند و اتفاقاً اغلب خانواده ها توان پرداخت این گونه هزینه ها را ندارند. در این شرایط ضروری است آموزش و پرورش به عنوان متولی اصلی آموزش در کشور با نگاهی دور اندیشانه وارد عمل شود و با یاری به تاسیس و گسترش این مراکز به ویژه در نقاط محروم تر موجبات جلوگیری از گسترش روند نابرابری اجتماعی و اقتصادی را فراهم نماید.پیشینه ی خانوادگی متفاوت کودکان از نظر سطح سواد والدین،رفاه اقتصادی،روابط اجتماعی، پویایی محیط و ... در بدو ورود به دوره ابتدایی باعث عقب ماندگی کودکان محروم تر از نظر درسی شده و ضعف تحصیلی او شکاف ها را روز به روز عمیق تر می نماید. در حالی که اجباری شدن آموزش پیش دبستانی می تواند تا حد زیادی تفاوت های شناختی و اجتماعی کودک را که ناشی از فقر خانوادگی اوست کاهش دهدو در آینده تحصیلی، شغلی و اجتماعی او اثر تعیین کننده ای داشته باشد.

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد