بنفشه رنجی
روزنامه آرمان،18 فروردین 93
به گفته معاون برنامه ریزی آموزشی و توانبخشی سازمان آموزش و پرورش استثنایی طرح تلفیقی- فراگیر در حال اجراست و سال جدید نیز در واحدهای آموزشی عادی اجرا خواهد شد.سازمان آموزش و پرورش استثنایی سال 1370 تاسیس شد و پس از آن بر مبنای سند پنجم توسعه، تکالیفی برای آموزش و پرورش دانشآموزان استثنایی تدوین شد. بر مبنای این سند، وزارت آموزش و پرورش مکلف است برای تامین نیازهای ویژه و توان بخشی گروههای مختلف آموزشی اقداماتی را انجام دهد. این سیستم آموزشی از سه سال پیش در 7 استان به اجرا گذاشته شد و سال 1390 اجرای آن در سراسر کشور قطعی شد. بنابراین، در کنار مدارس خاص و ویژه، رویکرد آموزش فراگیر - تلفیقی نیز دنبال میشود، از این رو همه مدارس- دولتی و غیردولتی- موظف اند بچههای استثنایی را بپذیرند.به گفته معاون برنامه ریزی آموزشی و توانبخشی سازمان آموزش و پرورش استثنایی هم اکنون 30 هزار دانشآموز استثنایی در گروههای مختلف تحت پوشش، در مدارس عادی مشغول به تحصیل هستند. همچنین، 1200 مدرسه مستقل نیز برای دانشآموزان استثنایی وجود دارد و حدود 80 هزار دانشآموز در این مدارس مشغول به تحصیل هستند.اسماعیل برقی معتقد است: سیستم تلفیقی-فراگیر در کشورهای پیشرفته هم چند سالی است مطرح است و هدف این گونه آموزش این است که تا جایی که امکان دارد دانشآموزان با شرایط خاص در کنار بچههای عادی قرار گیرند چراکه، در مراحل بالاتر مانند دانشگاه این افراد مجبورند در کنار بچههای عادی درس بخوانند.او با اشاره به استفاده از معلمان عادی برای برگزاری کلاسهای آموزش جبرانی دانشآموزان استثنایی گفت: با توجه به اینکه طرح تلفیقی در برنامه پنجم توسعه مورد تأکید قرار گرفته است، سیاست آموزش و پرورش نیز گسترش کمی و کیفی آن است و به عنوان یک رویکرد جدید در اولویتهای سازمان آموزش و پرورش استثنایی قرار دارد.برقی در رابطه با تولید محتوای الکترونیک ویژه دانشآموزان استثنایی اظهار کرد: با توجه به اینکه اکثر مدارس استثنایی در سطح کشور هوشمندسازی شده است و از طرف دیگر دانشآموزان استثنایی به دلیل محدودیتها نیاز بیشتری به فناوریهای نوین دارند و با استفاده از این فناوریها فرآیند یادگیری آنها تسهیل میشود لذا تمام کتب درسی دانشآموزان با هوش عادی و کمتوان ذهنی به صورت الکترونیک درآمده است و در پایگاه اطلاعرسانی سازمان قرار گرفته تا معلمان و دانشآموزان استثنایی بتوانند از آن بهرهبرداری کنند. در حال حاضر این طرح مخالفان و موافقان خود را دارد. مخالفان معتقدند که پیشزمینههای لازم برای آموزش کودکان استثنایی در کنار کودکان عادی فراهم نیست و معلمان عادی از توانایی کافی برای آموزش این کودکان برخوردار نیستند. همچنین تعداد بالای دانشآموزان در کلاسهای درس، کمیتگرایی آموزش و دشواری محتوای درسی از دیگر مواردی عنوان میشود که آموزش همزمان کودکان با شرایط متفاوت را دشوار میکند. از طرفی دیگر، موافقان استدلال میکنند که جدا کردن کودکان، آنها را از حقوق طبیعیشان از جمله یادگیری مهارتهای اجتماعی محروم میکند. آنها معتقدند هر کودکی باید بر اساس توانمندیهایش مهارتهای لازم را کسب کند و زمینه رشد شناختی، عاطفی، اجتماعی و اخلاقی برای او فراهم شود. در این میان، آنچه هر دو گروه بر آن توافق دارند فراهم نبودن زمینههای لازم در مدارس برای آموزش این کودکان است. مخالفان و موافقان معتقدند آموزش معلمان، خانوادهها و دیگر دانشآموزان و کیفی گرایی آموزش در کلاسهایی با جمعیت پایینتر از ضرورتهای اجرای طرحهای اینچنینی است.مخالفان رویکرد تلفیقی-فراگیر چه میگوینددر همین زمینه، عضو کانون صنفی معلمان در گفتوگو با آرمان میگوید: آموزش کودکان استثنایی در مدارس عادی به نوع و میزان معلولیت این کودکان بستگی دارد.مهدی بهلولی که از مخالفان رویکرد تلفیق دانشآموزان استثنایی با عادی است، بیان میکند: به نظر میرسد در مدارس عادی در حال حاضر نمیتوان آموزشهای لازم برای این کودکان فراهم کرد.این کارشناس آموزش و پرورش دلیل مخالفت خود را فراهم نبودن پیشزمینههای لازم میداند و معتقد است برای این دانشآموزان باید امکانات ویژهای در مدارس فراهم باشد.به گفته او، معلمان عادی آموزش لازم برای مواجه با کودکان استثنایی را ندیدهاند و به همین دلیل مشکلاتی به وجود میآید. معلم باید پیش از شروع آموزش کودکان استثنایی توجیه شود و اطلاعات داشته باشد.بهلولی با اشاره به تجربه خود برای داشتن کودکی استثنایی در کلاس درس، ادامه میدهد: آموزش این کودک در کنار دیگر دانشآموزان مشکل است. 35 دانشآموز در کلاس وجود دارد، اگر بخواهم در سرعت تدریس تغییر ایجاد کنم، کلاس عقب میافتد.عضو کانون صنفی معلمان در پاسخ به برخی اظهارنظرها در این رابطه که این سیستم در کشورهای پیشرفته ارائه میشود، میافزاید: هنگامی که در زمان وزارت آقای حاجی بابایی گفتند که 123 کشور جهان از سیستم آموزشی 3-3-6 استفاده میکنند، در خواست کردم نام این کشورها را بدهند، اما پاسخی دریافت نکردیم.
موافقان چه میگویند
یک مشاور و روانشناس کودک نیز در گفتوگو با آرمان، ضمن موافقت با این رویکرد میگوید: این قانون و اعمال آن بر دو مبنا استوار است؛ دادهها و یافتههای تحقیقاتی و توجه به حقوق کودکان.مهدی حاجی اسماعیلی معتقد است کودکان برای یادگیری زندگی اجتماعی به مدرسه میروند. هنگامی که کودکان برای آموزش از هم جدا میشوند، از حقوق طبیعی خود محروم میشوند. این مدرس دانشگاه یادگیری مهارتهای اساسی زندگی از جمله اعتماد به نفس، مسئولیتپذیری، برقراری ارتباط، کنترل خشم، شادابی تفکر و روشهای حل مساله را اهداف آموزشهای عمومی دانست.او با بیان اینکه امروزه این مهارتها حتی به دانشآموزان عادی آموزش داده نمیشود، میافزاید: باید مقدماتی را فراهم کرد و به معلمان آموزش لازم را در زمینه آموزش کودکان استثنایی داد.به گفته
حاجی اسماعیلی، برای اجرای این طرح باید تجربههایی که در این زمینه وجود داشته بازنگری شود و موانع آن شناخته شود. همچنین خانواده و معلمان باید بازآموزی شوند و روش و محتوای آموزشی به سمت کیفی پیش رود. وی با تاکید بر اینکه با همکلاسی این کودکان نیز در رابطه با کودکان استثنایی باید گفتوگو شود، عنوان میکند: شلوغی کلاسهای درس و کمیت درسها حتی برای کودکان عادی مناسب نیست.این روانشناس کودک ادامه میدهد: مهارتهای هیجانی اجتماعی تنها در بستر روابط اجتماعی عادی که تحصیل در میان دیگر کودکان است، تحقق مییابد و نباید قربانی هوش شناختی شود، چرا که هیچ کدام بر دیگری اولویت ندارد.او معتقد است هنگامی که کودکان از هم جدا شوند، کودکان استثنایی مهارت لازم را کسب نمیکنند و کودکان عادی هم متوجه آنها و مسئولیت و همیاری در قبالشان نمیشوند.حاجی اسماعیلی با بیان اینکه به هیچ بهانهای حتی فراهم نبودن پیشزمینهها نمیتوان مانع حضور کودکان استثنایی در میان دیگر کودکان شد، ادامه میدهد: مدیریت مدرسه باید نگاه کیفی، روانشناسانه و انسانگرایانه با در نظر گرفتن حقوق شهروندی و حقوق کودکان داشته باشد.