"فانی" را چگونه بنگریم؟

 

مهدی بهلولی،تارنمای "سخن معلم"

در پاسخ به فراخوان تارنمای "سخن معلم"،برای بررسی حضور چندی پیش علی اصغر فانی،وزیر آموزش و پرورش،در سومین مجمع عمومی کانون تربیت اسلامی،به گمانم،می توان از زاویه های گوناگون به این حضور نگریست. برای نمونه می توان بر درون مایه ی سخنان ایشان تمرکز نمود و درستی و نادرستی آنها را ارزیابی کرد. یا به نفس این حضور پرداخت  و از آن رو که کانون تربیت اسلامی،نهادی است با پیشینه ی سیاسی مشخص("راست")،و سخت ایدئولوژیک،که در موضع گیری های آن از گذشته تاکنون،کمترین نشانی از آموزش و پرورش نوین دیده نمی شود،این نشست را واکاوید. این که فانی،تا کجا با نگرش های آموزشی این گروه – که بی گمان همبسته با نگرش های سیاسی و ایدئولوژیک آنهاست- همدل و همراه است،و این که این همدلی و همراهی احتمالی،هدف های فراگیر آموزشی را هم دربرمی گیرد و یا تنها در جزییات باقی می ماند،و البته بسیاری پرسش های دیگر،را می توان به میان آورد و با حدس و گمان،به آنها پرداخت.

 اما به باور این نگارنده- و البته با درنظر گرفتن پیشینه و گذشته فانی و دنبال کردن سخنان وی در این چند ماهه ی گذشته وزارت- فانی کسی نیست که "سراسر" به دامن "راست" بیفتد. نه فضای کنونی دولت اجازه می دهد و نه شخصیت محافظه کار ایشان. بگذریم از برخی کسان،که پیرامون(دور یا نزدیک) وی هستند و نگاه و نگرش نو به آموزش و پرورش دارند و چه بسا مشاوره هایی هم به ایشان بدهند. با گسترش رسانه ها،صدای نوگرایان آموزش و پرورش در میان خود فرهنگیان نیز،بلندتر از گذشته به گوش می رسد و درافتادن در دامن راست،پرهزینه تر از پیش می باشد. به گمانم،فانی همواره همین خواهد بود که هست : نه رومی رومی و نه زنگی زنگی. گرایش نوگرایانه اش،آنچنان نرم و کم رنگ است که آزاری به سنت گرایان نمی رساند و برداشت های سنتی اش از آموزش و پرورش هم،خیلی تند و افراطی نیست.

 باری،در روزگار ریاست فانی بر آموزش و پرورش،شاید یکی از بهترین کارهایی که می توان کرد نیرومندسازی اندیشه ی آموزشی کنشگران آموزش و پرورش است. باید کوشید تا آنجا که می توان،آگاهانه و پژوهش مدارانه سخن گفت،و به نقد ایشان و آموزش و پرورش پرداخت. شاید بهتر باشد نه آنچنان امیدی به ایشان بست و نه سراسر قطع امید نمود. بهتر است به نیرومندسازی خودمان،و گسترش اندیشه های نوین آموزشی بپردازیم- فرهنگ سازی. بی گمان دولت یازدهم می توانست فرصت بهتری باشد برای بهبود آموزش و پرورش،اما هم اکنون هم شاید بهتر باشد در اندیشه ی بهره گرفتن از شرایط بود به سود هر چه بیشترگستراندن ِ نگاه و نگرش نو به آموزش و پرورش،به سود هر چه بیشتر ریشه دواندن در میان فرهنگیان،به سود هر چه بیشتر بر سر پای خود ایستاندن و دوری از دولتی شدن و بودن. فانی،البته از دید من،نه یک نوگرا و اصلاح طلب آموزشی است و نه یک سنتی بی کم و کاست. در برخورد با چنین فردی،توانایی های خود ماست که حرف اول را می زند.  

   http://smi-edu.com/index.php/خبر/474-فانی-را-چگونه-بنگریم؟          

نظرات 1 + ارسال نظر
ابراهیمی جمعه 20 دی‌ماه سال 1392 ساعت 04:46 ب.ظ

درود
فانی نیامده، در سر سودای خصوصی سازی آموزش را دارد گویی رونق کسب و کار دولت تدبیر ، با خصوصی سازی آموزش و پرورش گره خورده است .
بی شک او یک نیروی راست است اگر چه شعار چپ روانه هم بدهد که نمیدهد. چون احمدی نژاد این شیوه را در نهایت خود اجرا نمود و شکست خورد او راست ترین رییس جمهوری بود که از هر چپی در شعار چپ تر بود بینواسازی مردم پیامد آن تئوری بود. نولیبرالهای اقتصادی که در بعد فرهنگ افکار ماقبل سرمایه داری دارند مقصدی جدا از احمدی نژاد ندارند آنها هم در مسیری می روند که کارتل های جهانی سازی توصیه می کنند ولی اینبار شاه کلید دست روحانی است.

درود به جناب ابراهیمی
به نظرم باید کمی میان چپ و راست درون کشور ایران با چپ و راست جهانی تفاوت گذاشت. حاجی بابایی،راست بود اما با خصوصی سازی- دست کم در حرف- مخالف،و یکی دو بار هم اعلام نمود. گرچه در زمان ایشان،پول گرفتن از خانواده ها در مدرسه های دولتی،رایج تر شد و حتی توجیه آموزشی هم شد! فانی نیرویی چپ به شمار می آید اما از خصوصی سازی دفاع می کند و باز هم از پول گرفتن دفاع می کند.
من فکر می کنم که این بحث افتادن فانی به دامن راست یا نیافتن،بیش از این که بعدی اقتصادی داشته باشد بعدی فرهنگی دارد. یعنی این که فانی تا چه اندازه نوگرای فرهنگی – آموزشی است و تا چه اندازه سنتی و ایدئولوژیک. و یا این که فانی هم مانند مظفر سر از اردوگاه راست در می آورد و یا نه.

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد