محمد رضا نیک نژاد
روزنامه ی اعتماد،22 مرداد 92
اعلام نام وزیران پیشنهادی رییسجمهور روحانی، واکنشهای گوناگونی را در میان گروههای گوناگون برانگیخته و سبب گفتوگوهای فراوانی در گستره رسانههای نوشتاری و مجازی شده است. رویکرد گروهها و جناحهای سیاسی، عموما برآمده از زمینههای حزبی و گروهی آنهاست و از این رو گاهی دچار دیدگاه «همه یا هیچ» میشوند و وابستگیهای گروهی، آنها را از بررسی کارشناسانه و فراجناحی باز میدارد. شوربختانه چنین نگاهی در برخی کانونهای اثرگذار مانند مجلس و نمایندگان آن نیز دیده میشود و به هراس از برخوردهای گروهی و جناحی در هنگام رای اعتماد به شماری از وزیران پیشنهادی دامن میزند. نگرانی از چنین برخوردهایی بر گستره فراخترین نهاد اجتماعی یعنی آموزش و پرورش نیز سایه افکنده و بسیاری از فرهنگیان را در برزخی از دلواپسی فرو برده است. با این حال هنوز هم در میان نمایندگان مجلس، هستند کسانی که مسائل آموزش و پرورش را با نگاهی کارشناسانه و حرفهیی دنبال کرده و در هنگام بررسی و رای اعتماد، به جای وابستگیهای گروهی و حزبی، صلاحیتهای مدیریتی و تجربی وزیر پیشنهادی را مورد توجه قرار خواهند داد، امیدوارم. اما سخنی با نمایندگان مجلس. سالهاست که بزرگترین دشواری آشکار آموزش و پرورش و در پی آن فرهنگیان، کلاف سر درگم اقتصاد بوده و هست. این دشواری آنچنان بزرگ و مهار نشدنی به نظر میرسد که بسیاری از گرفتاریهای بزرگ و نهانتر گستردهترین نهاد اجتماعی را به حاشیه رانده و پنهان کرده و میکند. یکی از بزرگترین این دشواریها، ناکارآمدی این نهاد در پرورش شهروندان شایسته و جامعهپذیر و آشنا با کنشهای جامعههای نوین است.
بسیاری از دانشآموختگان مدرسهها و دانشگاهها، دانستهها، رفتارها و کردارهای درخوری برای زیست اجتماعی نوین ندارند و جامعه و کشور از ناآشنایی جوانان امروز و دیروز با این کنشهای انسانی- اجتماعی، ضربههای سهمگینی خورده و میخورد. رفتارهایی مانند خشونت پرهیزی، مدارا، راستگویی، مسوولیتپذیری، دلسوزی، احترام، همکاری و همیاری گروهی، پاسداری از زیستبوم، آموختههای بهداشتی و پزشکی، دوری از بیماریهای جسمی- اجتماعیای مانند اعتیاد و ایدز و مبازه با آنها و ... کنشهایی هستند که سامانه آموزشی چندان برنامه تعریف شدهیی برای آنها ندارد و در این بخش بهشدت دچار ناکارآمدی است. از سوی دیگر رویکرد آموزشی کنکورمدار، نتیجهگرا، حافظهمحور و بیپیوندی آموختهها با زندگی روزمره دانشآموزان، آنها را از درس و مشق فراری و بیانگیزه کرده و میکند. به سامان کردن سامانه آموزشی و سر براه کردن آن برای دستیابی به هدفهای نوین آموزشی- آنچنان گسترده و ژرف است که - نیاز به همکاری همه نهادهای دولتی، مردم نهاد و گروههای اجتماعی دارد. در این میان نقش معلم و تاثیر و همکاری او در دگرگونیهایی به این بزرگی بر کسی – ازجمله فرادستان آموزشی- پوشیده نیست. در سالهای گذشته بیاعتنایی به خواستههای فرهنگیان و به بازی نگرفتن آنها از سویی و دگرگونیهای شتابزده، شعاری و دور از نیازهای واقعی جامعه و کشور، این گروه تاثیرگذار اجتماعی را از همکاری و همراهی با کار به دستان آموزشی باز داشته و در نتیجه بسیاری از برنامههای آموزشی را زمینگیر کرده و به شکست کشانده است. در روزهای گذشته و با معرفی محمد علی نجفی به عنوان وزیر پیشنهادی دولت تازه، نظرسنجیها از استقبال فرهنگیان سراسر کشور از ایشان حکایت دارد و بسیاری از فرهنگیان، گماردن ایشان به وزارت آموزش و پرورش را مثبت میبینند. بسیاری از فرهنگیان پیشکسوت، دوران وزارت ایشان را- با وجود دشواریهای به جا مانده از دوران جنگ - کامیابترین دوره آموزش و پرورش میدانند. ایشان افزون بر اداره عقلانی این نهاد پر دردسر، توانسته بودند سر و سامانی به معیشت و منزلت بزرگترین گروه کارمندان دولت بدهند. شرح کارهای ایشان در این یادداشت کوتاه نمیگنجد اما آنقدر است که امروز و پس از شانزده سال نام ایشان سبب شادی و امید میان فرهنگیان شده است. این امید و شور برای هر فرادستی- حتی برای کشور- پیشکش بزرگی بوده و با حس اعتماد برآمده از این امید، میتوان گستردهترین دگرگونیها را در سامانه آموزشی پدید آورد. نمایندگان میدانند که گرفتاریهای آموزش و پرورش آنچنان گسترده و ژرف است که بدون همیاری فرهنگیان، امیدی به سر و سامان گرفتن آن وجود ندارد و امروز زمانی است که زمینههای این همکاری فراهم است. امیدواریم مجلس با رای اعتماد خود به باسابقهترین وزیر آموزش و پرورش، پاسخ درخوری به شور و امید این روزهای فرهنگیان داده و راه را برای دگرگونیهای درخور، در رسیدن به هدفهای نوین آموزشی در راستای سند تحول بنیادین فراهم کنند.