آیدین سیارسریع،روزنامه قانون،12 تیر 92
همهاش که نمیشود به سیاست پرداخت. موضوعات دیگری هم هستند که همیشه در طنزها مغفول میمانند و از قلم میافتند. حقیقتش ما هم از سیاست خسته شدهایم، اجازه بدهید کمی به موضوعات اقتصادی بپردازیم. یه کم به درد مردم اهمیت بدهیم. این را بگوییم که چقدر ارزش پول پایین آمده. این که چقدر تورم بالا رفته. مثلا ما قبلا با دویست هزار تومان حقوق ماهانه، هم ازدواج میکردیم، هم اجاره خانه میدادیم و خلاصه چرخ زندگی را میچرخاندیم اما حالا چی؟ دیگر با این مبلغ فوقش بشود از دادگاه تبرئه شد! همین! الان دویست تومان بگذاری کف دست یکی فحش هم بهت نمیدهد، شاید حتی عصبانی هم بشود و شما را مورد سوءقصد قرار دهد و بعد که شما به دیار باقی شتافتید با همان دویست تومان یک جوری قضیه را حل و فصل کند. بله میگفتیم...واقعا وضع مالی مردم خراب شده. ما چند روز پیش رفتیم 6 کیلو گوشت خریدیم قیمتش شد دویست هزار تومان. تازه گوشت گوساله بود، البته اگر آدمیزاد هم بود همین بود، اصلا به ما چه؟ آدمخواریم مگه؟ علی ایحال قیمت گوشت هم بالا رفته و عرصه را برای مردم تنگتر کرده است. لازم است نهادهای حقوق بشری به پایین بودن قیمت گوشت حساسیت نشان داده و هرگونه انتخابات را در ایران تحریم کنند، اصلا انصاف نیست گوسفند یا گاوی که یک عمر زحمت میکشد، 6 کیلویش باشد 200 هزار تومان. وجدانمان چه میگوید؟ گذشته از اینها دوباره باید یادآور شوم که مسئولان، از جمله آنهایی که در دولت آقای روحانی میخواهند تصدی امور را در دست بگیرند فکری به حال وضعیت اقتصادی مردم و از همه مهمتر مسئولان سابق بکنند. مسئولان ما زحمت کشند و ساده زیست. آمدیم و فردا یکی از این مسئولان به علت سرعت غیرمجاز 200 هزار تومان جریمه شد، آیا میتواند جریمه را بپردازد؟! نمیتواند جریمه را بپردازد. آمدیم و یکی فردای روزگار ... بگذریم! اصلا الان چه موقع طنز نوشتن است؟ در زمانی که 6 کیلو گوشت، قیمت دویست هزار تومان دارد کدام آدم عاقلی طنز مینویسد؟ برویم دنبال یک شغل بهتر! مثلا ریاست تامین اجتماعی را خیلی تعریف میکنند. فعلا، با اجازه شما.