محمد رضا نیک نژاد، روزنامه ی آرمان،6/4/92
(این یاداشت با حذف بخش هایی از آن در روزنامه چاپ شد)
" آموزش در مدرسه دو طرف اصلی دارد، معلم و دانشآموز که این دو بر بستر امکانات آموزشی، کتب درسی، برنامه درسی پنهان، تأکیدات نظام آموزشی و شرایط فردی خودشان حرکت میکنند. به نظر من، الان معلمان در شرایط خوبی نیستند. بحران اقتصادی بر آنها فشار وارد میکند و توان کار کردن را از ایشان گرفته است. تا زندگی بهتری برای معلمان خود فراهم نکنیم امکان بهبود کیفیت در آموزش عالی وجود ندارد. من تصور میکنم جامعه ما تصوری آرمانی از معلم ساخته و دائم انتظاراتی از او دارد، ولی متناسب انتظاراتش به معلم اهمیت و امکانات نمیدهد. معلمها به اینکه دائم آنها را با عبارات عاشقانه و ادبی تقدیس کنیم نیاز ندارند، باید مشکلات اقتصادیشان را حل کرد. من به صراحت خدمت شما و مردم ایران میگویم که این وضعیت نتیجه توسعهنیافتگی اقتصاد ماست آموزش در همه دنیا، سرمایهگذاری بلندمدتی است که سودش نصیب خود دستگاه آموزش و پرورش نمیشود. آموزش و پرورش جای هزینه کردن است. دولتها باید پول و اعتبار کافی برای هزینه کردن داشته باشند و خروجی آموزش و پرورش آنها باید به گونهای باشد که رشد اقتصادی در سایر بخشها از طریق دریافت نیروی انسانی کارآمد ایجاد شود، و از محل دریافت مالیات و رونق اقتصادی کلی، دولتها دوباره اعتبار لازم برای سرمایهگذاری در آموزش و پرورش را به دست بیاورند. این چرخه اگر متوقف شود، آموزش و پرورش هم بیکیفیت و مضمحل میشود."
جمله های بالا بخش هایی از سخنان حسن روحانی رییس جمهور برگزیده با پایگاه خبری آفتاب است که در سیزدهم خردادماه در این تارنما منتشر شده است. این که گره ناگشوده و کورِ آموزش و پرورش،اقتصاد و کم توانی مالی فرهنگیان است چیز تازه ای نیست و به فراوانی در زمان های گوناگون مطرح و از زبان های گوناگون شنیده شده است. اما آنچه که این سخنان را شنیدنی تر کرده است آن است که از زبان بالاترین مقام اجرایی کشور و با آشنایی با پنهانی ترین و ریزترین جزئیات و البته به دور از شعارزدگی و در بستری واقع گرایانه شنیده می شود، برای ما آموزگاران شگفت آور و شادی زاست. چنین سخنانی و البته موضع گیری های سیاسی،اقتصادی،فرهنگی و اجتماعی ایشان در مناظره های تلوزیونی و روزهای پایانی تبلیغات،دل بسیاری از فرهنگیان- مانند دیگر گروه های سازنده ی طبقه ی متوسط – را ربود و خیزشی باور نکردنی پدید آورد و امید برای تغییرت را به مدرسه ها باز گرداند. اکنون فرهنگیان نیز مانند دیگر گروه های اجتماعی به رییس جمهور برگزیده چشم دوخته اند تا ببینند که وزیران دولت " تدبیر و امید " تا چه اندازه به سخنان و شعارهای انتخاباتی ایشان نزدیکند و کدام نخبگان سیاسی و فرهنگی می توانند خواسته ها و دیدگاه های او را- که مورد پذیرش و اقبال بسیاری از رای دهندگان قرار گرفته است - اجرایی نمایند. با این همه روزهای گذشته گمانه زنی ها و مطرح شدن برخی نام ها برای وزارت آموزش و پرورش در روزنامه ها و رسانه های مجازی، به نگرانی های فراوانی در میان فرهنگیان دامن زده است- که پر بی راه هم نیست. آموزش و پرورش در چند دهه ی گذشته شاهد آمدن و رفتن وزیران گوناگون بوده و هر یک از این وزیران به فراخور توان و دانش خویش تاثیرهای مثبت و منفی ای بر ساختار آموزشی گذاشته و برنامه های خویش را بیشتر با روش آزمون و خطا اجرا نموده اند. و البته به خاطر این که بیشتر دگرگونی ها مورد نظر آنها،از سویی بدون به بازی گرفتن فرهنگیان در گام های تصمیم سازی و هدف گذاری بوده و از دیگر سو همخوان با نیازهای واقعی فرهنگیان،دانش آموزان،جامعه و آموزش و پرورش امروز جهانی نبوده است،کار بجایی نبرده و نیمه کاره و نیمه جان به دست وزیری دیگر رسیده و از همانجا رها شده است. از این رو با توجه به "امید" فراوانی که فرهنگیان به "تدبیر" رییس جمهور تازه بسته اند،جا دارد، همچنان که در دوران انتخابات از مشاورین توان و آشنا با دردهای دیرینه ی آموزش و پرورش بهره گرفته و به خوبی بر این دردها انگشت نهاده اند،در بر گزیدن وزیر آموزش و پرورش نیز تدبیری بیندیشند تا بهترین و تواناترین فردی- که هم تجربه آموزشی درخوری داشته باشد و هم از دانش مورد نیاز برای مدیریت فراگیرترین وزارتخانه برخوردار باشد- برگزیده شود. بی گمان ایشان که به دنبال ساختن کابینه ای فراجناحی و کارآمد هستند،می توانند لایق ترین فرد را به وزارتی که آینده سازان کشور را می سازد،بگمارند. برای این کار فرد مورد نظر،افزون بر ویژگی های پیش گفته باید کسی باشد که بتواند- مانند خود رییس جمهور- دل فرهنگیان را بدست آورد و زمینه ی همکاری و همیاری آنها را در راستای پیاده نمودن دیدگاه های رییس جمهور به کار گیرد. همه می دانیم که تا این همکاری و همیاری ها نباشد بهترین و سودمند ترین برنامه ها راه بجایی نخواهد برد. امیدواریم که رییس جمهور با برگزیدن وزیری توانا برای سامانه ی آموزشی،افزون بر باز کردن نخستین قفل آموزش و پرورش با کلید تدبیر،در همه دوران ریاستشان،فرهنگیان را در پیشبرد برنامه هایشان یار و یاور و همراه خویش نمایند. شاید اکنون و در هنگامه ی برگزیدن وزیر ایشان می بایست نخستین دست یاری را به سوی فرهنگیان دراز کنند.