سوسن شریعتی
روزنامه شرق،23 خرداد 92
هر حرفی داری زودتر بزن. وقتش همین امروز است. مطالبه باشد یا درد و دل، نقد باشد یا تردید، امید باشد یا حسرت. امروز همه چیز مجاز است و ممکن. هم راحت میتوانی دیروز را نقد کنی و هم راحت میتوانی گریبان بعدی را بگیری و برایش شرط و شروط بگذاری. فردا ممکن است دیر باشد.
فردا دیر است. صف «چه باید کرد»ها را نمیبینی که چه پرادعا و استوار کشیده میشوند. خودت را بینداز در همین میانه. تو هم «چه باید کرد»های خودت را بگو. «چه باید کرد»ها، خوبیشان در موقعیتهای دوپهلویشان است: خیلی با صراحت نگفتهای دیروز چه خبر بوده و در عین حال معلوم است که داری از یکسری کارهای ناشده انتقاد میکنی.
نقدی که دیروز میتوانست جرم محسوب شود، امروز حق مسلم تو است. هرچه را که غمباد شده است و جانت را رسانده است به لب، بریز بیرون تا جا باز شود برای سالهای بعدی. حرفهایت هم که شنیده نشود، راحت که شدهای. اصلا فردا را رها کن.
دیروز را هم نادیده بگیر، امروز را دریاب. تا نصف شب بوق بزن و شادی کن و دستافشانی. جلوی مردم را بگیر و از کاندیدای محبوبت حرف بزن. کاندیدای محبوب نداری؟ عیبی ندارد. از کاندیدای ممکنات بگو.
پیادهروها را فتح کن. درختها را تصاحب کن. با رنگها بازی کن. نومیدی؟ بگذار رئال –پلیتیک قانعت کند. مطمئن نیستی؟ قبول کن که شاید فردا بشنوی که نگذاشتند و نشد. مهم نیست. «دل را میخواهی به دریا» بزنی، به «سربلندی» فردا فکر کنی، «کارهای بزرگ را به آدمهای بزرگ» بسپاری، به «اهل تدبیر و مهر» اینها مال فرداست، امروز را فعلا دریاب. هرچه محقق شود بیشک خوب است. محقق هم که نشد، عیبی ندارد، چهار سال بعدی. هر حرفی داری، همین امروز به هر که میخواهی فردا رای دهی بگو، تا وقت هست بر او بتاز، تندیکن، تهدیدش کن که اگر فردا به قولش وفا نکرد فریادهای تو را خواهد شنید. همین امروز تا میتوانی خط و نشان بکش. مبادا فراموش کند. باید کاری کنی که تا چهار سال دیگر مدام حرفهای تو را به یاد بیاورد، حس کند که تو ایستادهای همین سر چهارراه، ماشینش رد شود تو را بر سر راه خود خواهد دید. همین امروز اینها را به او بگو. حس خوبی است: اینکه بتوانی به منتخب خود بتازی، «تو» خطابش کنی، سرنوشتت را به دستش بسپاری اما آگاهش کنی که بار سنگینی است. تا باز فردا نیاید و ناتوانیاش را به گردن این و آن بیندازد. کاری کن که بار تک - تک رایها را، چهار سال و هر لحظه بر دوش بکشد. لازم است، ضروری است. هم برای تو. هم برای منتخب تو. وقت این حرفها همین امروز است. اینگونه چهار سال دیگر شاید بگویی: یادش به خیر! چهار سال پیش.