راه‌های آموزش و آشتی با محیط زیست در مدارس


        

                                                       اعظم بهرامی

        دانشجوی کارشناسی ارشد فیزیک محیط زیست و انرژیهای تجدید پذیر در ایتالیا

شاید در پایان دوران تحصیل در مقطع دبستان و راهنمایی کارها و رویدادهایی چون کاشت دانه‌های لوبیا در لیوان یا لای دستمال مرطوب، روز درختکاری و بخش‌های اندکی از کتاب جغرافیا ،ازمعدود یادمانهایی است که به سبب پیوند با محیط مدرسه درذهن دانش اموزان از طبیعت و محیط زیست باقی مانده باشد.

آن گونه که خبرگزاری «خانه ملت» گزارش کرده، امسال از مجموع ١١ و نیم میلیون دانش اموز حدود پنج و نیم میلیون در مقطع دبستان نام نویسی کردند.

علاوه بر این آمار قابل توجه ، اهمیت موثر بودن فعالیت‌هایی به هدف فرهنگ سازی در سنین آغازین تمرین و یادگیری در محیط آموزشی - اجتماعی مدارس در مقاطع دبستان و راهنمایی نیز، می‌تواند دلیل کافی برای نشان دادن اهمیت ویژه ایجاد فضای مناسب و اثر بخش در جهت گفتمان و ممارست پیرامون مباحث مربوط به محیط زیست باشد.

مقوله جهانشمولی که با آینده تک تک شهروندان کره زمین در پیوند است. از شناخت مفاهیمی چون پسماند و تجدید پذیر و مصرف بهینه و بازیافت و آلاینده گرفته تا حس آشتی و لذت و مسئولیت‌پذیری در برابر زیست بوم محل زندگی.
علاوه بر این فرصتی مناسب است برای یادگیری کارهای گروهی با منافع دراز مدت و نیازمند برنامه‌ریزی و تداوم در پیگیری ِ جای خالی آموزش چنین مفاهیمی در سیستم مدیریت کلان اموزش و پرورش ما، سال‌هاست که به شکل آشکار آسیب رسان است.

 سهم محیط‌های آموزش در این امر می‌تواند حتی با فرم‌های مختلف و حتی ساده تمرین شود. نگهداری و کاشت گیاهان، تعبیه فضای مناسب برای تفکیک زباله‌ها در مبدا، بازدیدهای طرح شده در قالب اردو از مناطق حفاظت شده یا کارخانه‌های بازیافت ، افزودن ساعات ویژه به برنامه آموزشی با حضور افراد تعلیم دیده در حیطه محیط زیست، رشد و گسترش کتابخانه های مدارس از لحاظ کیفی و کمی با کتاب‌های مربوط به این بخش و همچنین عملی کردن اصول حفظ و احترام محیط زیست در چار چوب فضای آموزشی، که می‌تواند به لحاظ دیداری و شنیداری، مصداق روشن جامه عمل پوشاندن به خوانده‌ها و شنیده‌ها و نوشته‌ها باشد.

برای نسلی که تشنه یادگیری است و هر روز مشکلات مربوط به کمبود آب را از رسانه‌ها می‌شنود و انبوه زباله را در جای جای محل زندگیش می‌بیند و با انباشتی از عکس‌ها و فیلم‌ها و تصاویر مرتبط با این مقوله در اینترنت و ماهواره مواجه است، دیگر شعار و نامگذاری روزی از تقویم نمی‌تواند کافی باشد. این نسل به دنبال نمونه‌های عینی و آشکار در جغرافیای محل زندگیش است .

 شیوه‌های آموزشی تجربه شده در کشورهای موفق در این امر می‌توانند پس از بومی شدن متناسب با جغرافیا و ساعت و امکانات آموزشی ، الگوی مناسبی برای مدیران و برنامه ریزان، یا معلمان و مربیان در مدارس باشد.

به طور مثال در اکثر مدارس اروپا علاوه بر در نظر گرفتن جایگاه‌های ویژه برای تفکیک زباله‌ها در مقطع دبستان، محل‌هایی در مدرسه برای جمع آوری درهای پلاستیکی بطری‌های آب معدنی، که قابل بازیافت به همراه بطریها نیستند، تعبیه شده است.

این درهای رنگارنگ بعدها در ساعت‌های ساخت کاردستی در کلاس به کار گرفته می‌شوند و یا جهت ساخت ماکت ساختار شیمیایی مواد به جای مولکول‌ها کنار هم قرار می‌گیرند. در این سیستم آموزشی زمانی ویژه برای اردوهایی در محیط طبیعی ، طرح و در نظر گرفته شده است. تجربه روشن و خاموش کردن آتش در محیط باز، جمع‌آوری نمونه های برگ و سنگ و تحقیق و یادداشت‌برداری در مورد آن‌ها با استفاده از ارجاع معلم به کتاب‌هایی در کتابخانه عمومی مدرسه یا محله ، نمونه برداری از آب و خاک محل زندگی و مشاهده و بررسی آن در ازمایشگاه مدرسه و در نظر گرفتن امتیاز برای ارائه نتیجه و به اشتراک گذاشتن آن با تک تک دانش اموزان در کلاس درس، نصب انواع نقشه و پوستر و ماکت‌های آموزشی در مورد ساز و کار پیدایش خاک و جنگل و آتشفشان و کویر و منابع انرژی، همراه آوردن و گاه نگهداری از حیوانات کوچک اهلی در محیط مدرسه، توضیح قوانین بین المللی مربوط به محیط زیست که دولت‌ها و شهروندان باید به آن‌ها احترام بگذراند، تخفیف‌های دانش آموزی در بازدید از موزه‌های حیات وحش و یا جشنواره‌ها و نمایشگاه‌های ویژه مرتبط با انرژی سبز و محیط زیست ، معادل سازی مفاهیم بنیادی محیط زیستی به زبان ساده برای دانش آموزان از طریق نمایش فیلم و یا بازدید از موزه‌هایی که به شکل ویژه برای توضیح این مفاهیم ساخته و طراحی شده‌اند، همگی نمونه هایی کوچک از این دست است.

استفاده از سلول‌های خورشیدی یا دینام‌های متصل به دوچرخه برای تولید انرژی در محوطه ی مدارس و پارکها و زمین های بازی نیز ابزار دیگری است برای آشنایی با مفاهیم مربوط به انرژی‌های سبز.

در مدارس در برخی از کشورهای اروپایی و حتی در میادین شهر و با نزدیک شدن روزهای کریسمس ، دوچرخه‌هایی نصب می‌شود که بچه ها و بزرگسالان با رکاب زدن، علاوه بر روشن کردن چراغ‌های تزیینی درخت کریسمس می‌توانند میزان تولید انرژی را در مقایسه با میزان مصرف در وسایل برقی خانگی ببینند. اینکه مثلن چند ساعت باید رکاب بزنند تا معادل برق لازم برای یک روز کار یخچال خانه‌شان را تولید کنند.

ملموس کردن مفاهیم و آوردن ان به زندگی روزانه آموزشی و تفریحی کودکان می‌تواند علاوه بر لذت بردن از طبیعت ، کاربرد و اهمیت آن در آینده و امروز را هم برایشان عینی کند.

چندی پیش تمام دانش آموزان دبستانی شهری در شمال ایتالیا ، بازگشت نوعی سنجاب کمیاب به پارک بزرگی در مرکز شهر را کنار هم جشن گرفتند و یا در حرکتی نمادین برای تعدادی از درخت‌های شماره گذاری شده یک پارک جنگلی اسم و پیوند فامیلی انتخاب کردند. خود را خواهر و برادر و دختر خاله درختانی اعلام کردند که بخش بزرگی از حیات آینده ما و موجودات زنده ساکن این کره مدیون آن‌ها است.

تنها گذری کوتاه به اساس‌نامه های مربوط به فعالیت‌های فوق برنامه مدارس در ایران عمق کم کاری و سهل انگاری در این امر را روشن می‌کند. در وظایف اولیه معلم پرورشی مدارس قید شده است که «آموزش مفاهیم اصلی و فرعی اسلام، راه امام راحل و تعهد به آرمان‌های اسلام و انقلاب و انجام مراسمی با مناسبت‌های مذهبی و سیاسی ذکر شده در تقویم، از مهمترین وظایف یک مربی پرورشی در مدرسه است

برای والدین نیز در قوانین مربوط به شرح وظایف انجمن اولیا و مربیان ماده و تبصره‌ای برای اجباری و الزامی بودن آموزش مفاهیم مربوط به دنیای مدرن (مانند حفظ محیط زیست، حقوق بشر، فناوری‌های روز) گنجانده نشده است.

از معدود کارهای انجام شده در زمینه فرهنگ‌سازی و آموزش زیربنایی می‌توان به تفاهم‌نامه ای اشاره کرد که چندی پیش دو سازمان آموزش و پرورش و محیط زیست مصوب کردند

.به موجب این توافق بیش از ٥٠ هزار معلم تعلیم دیده در مورد مسائل محیط زیستی موظف شدند پیرامون گسترش و ترویج این موضوع در مدارس ( بیشتر در مقطع دبستان ) فعالیت کنند. علاوه بر آن تابستان سال گذشته، دستورالعملی توسط سازمان محیط زییست منتشر شد با عنوان «دستور العمل جامع مدارس محیط زیستی» که به موجب آن مدارسی می‌توانستند به شکل انتخابی با این طرح و اجرای آن همراه شوند.

این پروژه شامل ایده‌هایی است که زیباسازی فضای طبیعی مدارس را شامل می‌شود تا اختصاص ساعاتی برای آموزش این مفاهیم و اعمال برنامه‌هایی ویژه با هدف نگهداری و شناخت زیست بوم محلی و ملی و یا ابتکار صرفه جویی در آب و انرژی در فضای آموزشی - البته این‌که این موارد چطور تامین اعتبار می‌شوند و آیا مدیران حاضر به پذیرش مسئولیتی سنگین و تجربه نشده اینچنین در فضاهای آموزشی خود خواهند شد یا نه - پرسشی است که پیگیری در عملی کردن این ایده به آن پاسخ خواهد داد.

شاید خواسته خانواده‌ها مبنی بر آموزش مفاهیم بنیادی و آماده کردن فرزندشان برای آینده‌ای سبز و پر از صلح و احترام به تمامی موجودات زنده بتواند جایگزین تقاضایشان برای تربیت نسلی شود که با نگرانی و اضطراب همواره مشغول گذراندن انواع و اقسام آزمون‌های ورودی و امتحان‌های استرس‌زا در فضاهای رقابتی هستند.

 افزایش و تغییر محتوای آموزشی و جایگزینی بخش‌هایی اندک از تبلیغات ایدئولوژیک گنجانده شده در کتابهای درسی، با دروس و مفاهیمی در ارتباط با دنیای مدرن امروز که محیط زیست و انرژی نیز بخش بزرگی از آن است به اندازه برای فجایع محیط زیستی فلات ایران کار ساز نیست اما قطره آبی‌ است که می‌تواند جوانه کوچک تربیت نسلی مسئولیت‌پذیر و کنشگر در مورد محیط زندگی و اقلیم و طبیعت را سبز نگه دارد.

بن گرفت : اینترنت
___________

 

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد