تبدیل دانشگاه به شرکت تجاری

                 

 غلامرضا غفاری،دانشیار جامعه شناسی دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه تهران و نایب رییس انجمن جامعه شناسی ایران،در گفت و گو با ماهنامه ایران فردا،دوره جدید،شماره 5،مهرماه 93

 "به نظر نمی رسد این طرح [رسیدن به استقلال دانشگاه از رهگذر استقلال مالی و اقتصادی] موفقیت جدی در بر داشته است،چون وقتی بحث استقلال مالی دانشگاه طرح می شود در درجه اول دانشگاه های کشور با دانشگاه های موفق دنیا مقایسه می شوند و به این نکته توجه نمی شود که در عمده دانشگاه های دنیا،بخش اصلی منبع مالی تآمین این استقلال از داخل کشور نیست،بلکه از طریق منابع خارجی است،یعنی دانشجویانی که از دیگر کشورهای جهان متقاضی تحصیل در یک کشورهستند و نیز بخش های صنعتی که منابع مالی دانشگاه را در آن کشور تآمین می کنند. عمده این کشورها برای نیروهای بومی خودشان تسهیلات فراوانی قائل می شوند و به هیچ عنوان خود را متکی به درآمدهای ناشی از پرداخت شهریه توسط دانشجویان بومی نمی کنند، بلکه حدی از درآمد را از فعالیت های علمی – اقتصادی،بخشی را از شهریه های دانشجویان خارجی،بخش دیگری را از کمک های خیریه و بخشی را هم از کمک های دولتی به دست می آورند. در مقایسه در ایران،ما ورودی چندانی از دانشجویان خارجی نداریم و تازه هزینه تحصیل بخش بزرگی از همین حد از ورودی را هم از منابع داخلی می پردازیم. از طرف دیگر فعالیت های علمی – اقتصادی هم در ایران چندان گسترده نیست و نمی تواند تشکیل دهنده بخش مهمی از بودجه دانشگاه ها باشد. نتیجه این می شود که در ایران کل سیستم آموزشی برای بهره مند شدن از استقلال مالی وابسته به افرادی می شود که بتواند هزینه های آن را تآمین کنند و بلافاصله این سوال یش می آید که کدام افراد و طبقات هستند که امکانات پرداخت شهریه های هنگفت( برای مثال 50 تا 60 میلیون در مقطع دکترا)و تآمین این استقلال را در اختیار دارند؟ مسلما یا طبقات بالای جامعه امکان پرداخت چنین هزینه های هنگفتی را دارند یا افرادی که به سیستم ها و مجموعه هایی متصل شوند که آن سیستم ها بتواند این هزینه ها را تآمین کنند. اقلیت بسیار محدودی از طبقه ی متوسط هم تنها با فشار مالی فزاینده،امکان تحصیل در این دوره های پولی را پیدا می کند که آن هم آسیب های فراوانی را به دنبال دارد و تحصیل فرد را با مشکلات جدی رو به رو می کند. تآمین استقلال دانشگاه با شهریه های دانشجویان،تمام مناسبات درون دانشگاه را به هم می زند و دانشگاه را به منبعی برای تولید نابرابری نامشروع بدل می کند،لذا ما باید به این نکته توجه کنیم که ما استقلال دانشگاه را برای این می خواهیم که جامعه قدرت بیشتری داشته باشد و سرمایه اجتماعی - علمی آن تقویت شود.اگر بنا باشد خود دانشگاه به منبع اعتمادزدا بدل شود، سرمایه های اجتماعی را دچار فرسایش کند و نارضایتی به وجود بیاورد،چنین دانشگاهی در برابر جامعه قرار خواهد گرفت و این به هیچ عنوان مطلوب نیست.

من معتقدم در حالی که در ایران بسیاری به غلط فکر می کنند که استقلال دانشگاه در ایران از مجرای اقتصادی می گذرد،تجربه کار در این سال ها نشان داد که این گونه نیست و مکانیزم های اقتصادی و سیاسی در مساله دانشگاه تا حد زیادی مستقل و خودمختار عمل می کنند و به نظر می رسد استقلال دانشگاه بیشتر از مجرای سیاسی می گذرد تا اقتصادی. ما در جامعه ای زندگی می کنیم که دولت توانایی کمک کردن به دانشگاه را به عنوان یک نهاد عمومی ملی دارد. اگر دانشگاه از مجرای سیاسی به استقلال خود برسد آنگاه می تواند با قدرتی که از طریق استقلال سیاسی و وابستگی به جامعه مدنی و دانشگاهی به دست می آورد خدمات و کمک های مالی را نیز از دولت و دیگر بخش ها طلب کند. "

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد