جورچین خوش آب و رنگ فرهنگی!

محمد رضا نیک نژاد،روزنامه شهروند،ص آخر،15 شهریور 93

"فیروز بهرام" دبیرستانی پرآوازه و ماندگار زیر نظر انجمن زرتشتیان ایران با بیش از 80 سال تلاش ارزنده در گستره آموزشِ کشور است. بر تارکِ "فیروز بهرام" ستارگانی چون ایرج افشار،پرویز شهریاری،احمد شاملو،ذبیح الله صفا،هانیبال الخاص و....، به دانش آموزی بر خود بالیده اند و اکنون دبیرستان نیز به پروراندن چنین ستارگانی بر خود می بالد. دانش آموزان کنونی دبیرستان،آمیخته ای از هم میهنان زرتشتی و ارمنی اند. فضای ویژه "فیروز بهرام" سبب شده است تا پس از نزدیک بیست سال آموزگاری،گستره تجربه اندوزی تازه ای برایم فراهم شود و شور تازه کاری به سراغم آید. باری،گاهی با بچه ها خوش و بشی می کنم و برای شکستن فضایِ سنگین درس،گپ و گفتی براه می اندازم و دقیقه هایی به دانش آموزی می پردازم. در میانه یکی از گفت و شنودها،دانش آموزی ارمنی گفت،چندین سال است آمار هم کیشانش رو به کاهش باور نکردنی ای نهاده است. از این رو بسیاری از مدرسه های آنان از شدت کمبود دانش آموز بسته شده اند. بسیاری از خانواده ها در اثر فشار جوان ترها زادگاه خویش را رها کرده و به بی ریشگی درکشورهای بیگانه تن می دهند. ارامنه در دوران شاه عباس با هدف گسترش صنعت و مهارت به ایران کوچ داده شدند. گرچه ستمی سخت بر آنان رفت!اما بی گمان خدمات ارزنده ای را به میزبانان ایرانی خویش پیشکش کردند. از سوی دیگر وضع برای هم میهنان زرتشتی نیز بهتر از این نیست و بسیاری از آنان ریشه های چندین هزار ساله خویش را از خاک پر بار مادری درآورده و در خاکِ سستِ گلدان های خوش آب و رنگ بیگانگی فرو می برند.  این هم میهنان با کوله باری ارزشمند از فرهنگ و آموزه های ایرانی،بیش از هزار سال- با همه نامهربانی ها - این سرزمین را همراهی و همیاری نموده اند. زیبایی و چشم نوازی ایران- افزون بر گوناگونی اقلیمی- به گوناگونی فرهنگی و بخش های جدا نشدنی آن،یعنی فرهنگ های دینی،قومی و نژادی است. یک رنگی خسته کننده و دل آزار است. جورچین فرهنگی ایران هنگامی از زیبایی و شکوه دل را می رباید که تکه های رنگارنگ آن در کنار هم چیده شوند و در بده – بستان های فرهنگی،ارزش ها و شایستگی های انسانی و جهانی یکدیگر را دریافت و زشتی های یکدیگر را بپوشانند – به رسم هزاران سال گذشته. مسیحی،زرتشتی،کلیمی،مسلمان،شیعه،سنی و ... از سویی،و لر،کرد،ترک، بلوچ،عرب،گیلک و ... از دیگر سو،هر کدام بخشی از فرهنگ موزائیکی ایران را رنگ و جلایی ویژه بخشیده اند و کم شدن هر یک از رنگ ها بر چشم نوازی این سامانه هزاران ساله آسیب خواهد رساند. بی گمان همان اندازه که کیارستمی و شجریانِ مسلمان در گسترش فرهنگ این مرز و بوم کارا بوده اند،پرویز شهریاری زرتشتی و چاک ناواریان ارمنی نیز سهیم هستند. چه باید کرد تا شهریاری ها و چاک ناوریان های آینده از دل این فرهنگ نگریزند؟ و چاره چیست تا از خالی شدن بخش هایی ارزشمند و زیبا از جورچینِ خوش آب و رنگ فرهنگی مان جلو گیری شود؟        

http://shahrvand-newspaper.ir/?News_Id=5254

 

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد