ریاست محترم قوّه ی قضائیه
علی اکبر باغانی کیست و جرمش چیست ؟
کشاورز زاده ای از روستاهای سبزوار که به شوق کسب دانش دوران دبستان و دبیرستان را گذرانده و با همتی عالی وارد دانشگاه شده و تا فوق لیسانس، پیش رفته است. و بسیاری از آن را با روش تعلیم و تعّلم توأمان. و سپس در سال ۷۹ وارد کانون صنفی معلمان شده که یک تشکیلات غیراداری است و با پروانه فعالیت کشوری فعالیتهایی در زمینه کوشش برای ارتقای وضعیت معیشت معلمان را با اجازه حکومت آغاز کرده و هیچ حرکت غیر قانونی نکرده است و هدفش بالا رفتن سطح زندگی معلمان بوده است که بتوانند توان بیشتری را برای خدمت به دولت و ملت پیدا کنند .
بنا به اصل "تعرف الامور با لّنیات" پندارش چنین بود که بتواند خدمت بهتری ارائه دهد. و این درست در راستای اجرای احکام اسلامی است که "من اصبح ولایهتمّ بامور ا لمسلمین فلیس بمسلم"و این وظیفه شرعی و قانونی و عرفی و شهروندی او بوده است .
بنا به این حکم کسی که جسم و فکرش را در اختیار اجتماع نگذارد مسلمان ومومن و به تعبیر امروزی شهروند مسئول نیست و حق برخورداری از مزایای کشور را ندارد .
علی اکبر تقریبا شبیه به علّامه طباطبایی از کشاورزی شروع و به مقام رفیع معلمی رسیده که شغلی خدائی است . بنا به حکم "الله خلق الانسان،علّم البیان".اززمان احاله ی مسئولیت دبیر کلی کانون به او مجری تصمیمات هیأت مدیره در این کانون و NGO بوده است،نه بیشتر! وبه این لحاظ کانون اصیل ترین شورای موجود در کشور است . و باز این حکم قرآنی است که "امرهم شورا بینهم "و هیچ کس در این کانون حق خودسری ندارد و اصولا امکان این کار نیست!
اگر به فرض محال گناهی رخ داده که نداده ،همه مسئولند نه شخص ایشان. بر چه اساسی 6 سال زندان و ده سال تبعید؟ مگر نامبرده قاتل است ؟ (گرچه با قاتل هم این گونه رفتار نمی شود !)
در تمام فعالیتهای ایشان، غیر از زحمت وکوشش در صراط مستقیم چیزی نمی توان پیدا کرد. و از صفر خود را به درجه تقریبا اجتهاد ( فوق لیسانس الهیات ) رسانده است . از کدام پارتی و رانتی استفاده کرده ؟
او باید الگو قرار بگیرد نه اینکه به زندان برود . در عمرش یک سیگار نکشیده . به طریق شرعی ازدواج کرده و فرزندان صالح تربیت کرده که یکی در سپاه خدمت می کند و دیگری دوره دکترای حقوق را می گذراند . همسرش و دخترانش همگی محجّبه کامل هستند!
مگر فرض را بر این بگذاریم که قاضی خواسته است او را مجازات کند که مورد عبرت دیگران واقع شود و دیگران جرأت حق خواهی پیدا نکنند که خلاف قرآن است که فرمود:"محمد رسول الله والذّین معه رحماءبینهم ،اشداء علی الکّفار".
علی اکبر کافر که نیست هیچ ،از مومنان ناب است. نماز اول وقتش ترک نمی شود . من نمی فهمم که او به چه گناهی باید مجازات شود ؟ من که سالهاست از نزدیک با او و خانواده ی او آشنا هستم کوچکترین خطایی از او ندیده ام غیر از اخلاق حسنه که فرمود "احسنهم خلقا احسنهم خلقا " دارای خلقی متین و زیبا و متواضع بوده است.
کسی که بیش از 70 بار مورد تشویق مدیران خود قرار گرفته یعنی به طور متوسط سالی دو بار که در سیستم آموزش و پرورش بسیار نادر است !. چگونه این محرم به یک باره مجرم شده است؟! چرا ؟ که گفته است حقوقم کم است ؟ که باز به حکم خدا "الله لا یحب الجهر بالسوء من القول الا من ظلم "! و اگر کسی فریاد زند که مظلومم آنهایی که به داد او نرسند از جرگه مسلمانی خارجند. نه فریاد زننده! که معصوم فرمود : "هل من ناصرینصرنی"؟
بالاخره به هیچ نحو قابل قبول نیست که کسی که در طول عمر خود به خودسازی و دیگرسازی پرداخته این چنین مورد قضاوت قرار گیرد !
دیگر چه انگیزه ای برای مسلمان ماندن باقی می ماند ؟ و اگر او را تنبیه می کنید که امنیت تامین شود نقض غرض است. زیرا امنیت با تألیف قلوب حاصل می شود نه با ارعاب نفوس.
با احترام کوچکترین – عباس معارفی
15/10/1391
بن گرفت :
http://www.bazha.blogfa.com/
ریاست محترم قوّه ی قضائیه
علی اکبر باغانی کیست و جرمش چیست ؟
کشاورز زاده ای از روستاهای سبزوار که به شوق کسب دانش دوران دبستان و دبیرستان را گذرانده و با همتی عالی وارد دانشگاه شده و تا فوق لیسانس، پیش رفته است. و بسیاری از آن را با روش تعلیم و تعّلم توأمان. و سپس در سال ۷۹ وارد کانون صنفی معلمان شده که یک تشکیلات غیراداری است و با پروانه فعالیت کشوری فعالیتهایی در زمینه کوشش برای ارتقای وضعیت معیشت معلمان را با اجازه حکومت آغاز کرده و هیچ حرکت غیر قانونی نکرده است و هدفش بالا رفتن سطح زندگی معلمان بوده است که بتوانند توان بیشتری را برای خدمت به دولت و ملت پیدا کنند .
بنا به اصل "تعرف الامور با لّنیات" پندارش چنین بود که بتواند خدمت بهتری ارائه دهد. و این درست در راستای اجرای احکام اسلامی است که "من اصبح ولایهتمّ بامور ا لمسلمین فلیس بمسلم"و این وظیفه شرعی و قانونی و عرفی و شهروندی او بوده است .
بنا به این حکم کسی که جسم و فکرش را در اختیار اجتماع نگذارد مسلمان ومومن و به تعبیر امروزی شهروند مسئول نیست و حق برخورداری از مزایای کشور را ندارد .
علی اکبر تقریبا شبیه به علّامه طباطبایی از کشاورزی شروع و به مقام رفیع معلمی رسیده که شغلی خدائی است . بنا به حکم "الله خلق الانسان،علّم البیان".اززمان احاله ی مسئولیت دبیر کلی کانون به او مجری تصمیمات هیأت مدیره در این کانون و NGO بوده است،نه بیشتر! وبه این لحاظ کانون اصیل ترین شورای موجود در کشور است . و باز این حکم قرآنی است که "امرهم شورا بینهم "و هیچ کس در این کانون حق خودسری ندارد و اصولا امکان این کار نیست!
اگر به فرض محال گناهی رخ داده که نداده ،همه مسئولند نه شخص ایشان. بر چه اساسی 6 سال زندان و ده سال تبعید؟ مگر نامبرده قاتل است ؟ (گرچه با قاتل هم این گونه رفتار نمی شود !)
در تمام فعالیتهای ایشان، غیر از زحمت وکوشش در صراط مستقیم چیزی نمی توان پیدا کرد. و از صفر خود را به درجه تقریبا اجتهاد ( فوق لیسانس الهیات ) رسانده است . از کدام پارتی و رانتی استفاده کرده ؟
او باید الگو قرار بگیرد نه اینکه به زندان برود . در عمرش یک سیگار نکشیده . به طریق شرعی ازدواج کرده و فرزندان صالح تربیت کرده که یکی در سپاه خدمت می کند و دیگری دوره دکترای حقوق را می گذراند . همسرش و دخترانش همگی محجّبه کامل هستند!
مگر فرض را بر این بگذاریم که قاضی خواسته است او را مجازات کند که مورد عبرت دیگران واقع شود و دیگران جرأت حق خواهی پیدا نکنند که خلاف قرآن است که فرمود:"محمد رسول الله والذّین معه رحماءبینهم ،اشداء علی الکّفار".
علی اکبر کافر که نیست هیچ ،از مومنان ناب است. نماز اول وقتش ترک نمی شود . من نمی فهمم که او به چه گناهی باید مجازات شود ؟ من که سالهاست از نزدیک با او و خانواده ی او آشنا هستم کوچکترین خطایی از او ندیده ام غیر از اخلاق حسنه که فرمود "احسنهم خلقا احسنهم خلقا " دارای خلقی متین و زیبا و متواضع بوده است.
کسی که بیش از 70 بار مورد تشویق مدیران خود قرار گرفته یعنی به طور متوسط سالی دو بار که در سیستم آموزش و پرورش بسیار نادر است !. چگونه این محرم به یک باره مجرم شده است؟! چرا ؟ که گفته است حقوقم کم است ؟ که باز به حکم خدا "الله لا یحب الجهر بالسوء من القول الا من ظلم "! و اگر کسی فریاد زند که مظلومم آنهایی که به داد او نرسند از جرگه مسلمانی خارجند. نه فریاد زننده! که معصوم فرمود : "هل من ناصرینصرنی"؟
بالاخره به هیچ نحو قابل قبول نیست که کسی که در طول عمر خود به خودسازی و دیگرسازی پرداخته این چنین مورد قضاوت قرار گیرد !
دیگر چه انگیزه ای برای مسلمان ماندن باقی می ماند ؟ و اگر او را تنبیه می کنید که امنیت تامین شود نقض غرض است. زیرا امنیت با تألیف قلوب حاصل می شود نه با ارعاب نفوس.
با احترام کوچکترین – عباس معارفی
15/10/1391
بن گرفت :
http://www.bazha.blogfa.com/